زندگینامه نیما یوشیج (به کجای این شب تیره)
نيما از نادر شاعران دوران معاصر است كه به شيوه حافظ همه ديدهها و تجربههاي سياسي و تاريخي دوران خود را در سرودههايش گنجاند. او چه بسا براي روايت درست همان تجربههاي زيستهاش بود كه ناگزير شد قالب كهن را بشكند و براي دستيابي به سادگي و رسايي بيان شعرياش طرحي نو دراندازد. از اين رو زيبايي سرودههايش هنگامي به كمال ميرسد و به ژرفي دريافت ميشود كه در بستر زماني پرورش و آفرينششان خوانده شوند، وگرنه در سرودههايي از اين دست تنها خوشآهنگي و غناي تصويري «نازكآراي تن ساق گلي كه به جانش پروردم...»، «منم از هر كه در اين ساعت غارتزدهتر...» باقي ميماند و بس. همچنان كه آگاهي به زمان سرايش «در ميخانه ببستند...»،«هوا دلگير، درها بسته سرها در گريبان...»، «موج موج خزر از سوگ سيه پوشاناند...»، «كباب قناري بر آتش سوسن و ياس...» ميتواند راز و رمز شكوهمندي و كماليافتگي آن سرودههاي حافظ، اخوان ثالث، شفيعي كدكني، شاملو را بگشايد.