ما مردم (ثالث)
چهار فصل اصلي كتاب حاوي گزارش انتخابات ژوئن در لهستان، خاكسپاري دوباره ( ايمره ناگي ) در بوداپست، آن هم در ژوئن، فروريختن ديوار برلين در نوامبر و اوايل دسامبر، و دو هفته انقلاب درپراگ است.
اين گزارش ها عمدتا همان گونه كه آن موقع يا اندكي بعد در مقالاتم براي نيويورك ريويو آو بوكز و اسپكتيتور ثبت و ضبط كردم، بازآفريني شده اند. هر بخش با چكيده بسيار كوتاه تحولات متعاقب تا پايان 1990 به پايان مي رسد، به فراخور، از اطلاعات دست اول هم كمك مي گيرد، اما از ژانويه 1990 به گذشته برمي گردد. تمام گزارش ها كم و كاستي هايي دارند، اما ممكن است خواص آثار ترو تازه و سريع به رشته تحرير درآمده را هم داشته باشند. فصل آخر مجموعه تاملاتي درباره انقلاب است كه ابتدا به صورت يادداشت براي سخنراني در 1989 نوشته شد و در ژانويه 1990 بازنويسي اساسي شد و...
اين كتاب، حاوي دو چارچوب زماني بلافاصله معاصر و ديگري از اوايل 1990 به گذشته بوده كه به بررسي گزارش انتخابات ژوئن در لهستان، خاكسپاري دوباره ( ايمره ناگي ) در بوداپست، فروريختن ديوار برلين و دو هفته انقلاب در پراگ مي باشد.
در پراگ، دیروقت شبی عقلم سر جایش نبود و همینطور به اولگا، همسر واتسلاو هاول، گفتم چائوشسکو تا قبل از پایان سال رفتنی است. اولگا پیشنهاد کرد شرط ببندیم. صبح که به خودم آمدم فکر کردم شرط را باختهام. اما بعد، درست قبل از کریسمس...