تعمیر زندگان
میلیس دکرانگال
نویسنده
مِیْلیس دُ کرانگال فرانسوی و متولد ۱۹۶۷ است. فلسفه و تاریخ خوانده و مدتی کارمند انتشارات گالیمار بوده است. در فاصلهی سالهای ۹۱ تا ۹۹ در امریکا زندگی کرده و اولین رمانش تولد یک پل را هم در آنجا مینویسد. رمانی که انتشارش در سال ۲۰۰۰ موفقیت و جوایز زیادی برایش به همراه آورد به چندین زبان ترجمه شد، و به او این امکان را داد که نویسندهای تماموقت باشد. داستان تولد یک پل دربارهی گروهی از زنان و مردان درگیر ساختن یک پل است، جایی در کالیفرنیای اسطورهای. انگار باید چهارده سالی از انتشار اولین رمانش میگذشت تا دوباره توجهها به دکرانگال جذب شود؛ با انتشار تعمیر زندگان در سال ۲۰۱۴. داستانی نهچندان تازه ولی با پرداختی درخشان و دقیق و پر از احساساتی انسانی و تأملات فلسفی که باز جوایز متعددی را نصیب او کرد. بلافاصله هم فیلمی داستانی از آن ساختند که هم در گیشه موفق بود و هم تحسین منتقدان را در پی داشت. داستان سادهی دکرانگال که تقریباً تمامش در یک اتاق میگذرد آن را محبوب تئاتریها هم کرده و تا به امروز بارها در فرانسه اجرا شده است. او فلسفه و قومشناسی خوانده است و با افزودن چنین بسترهایی به رمانهایش مطبوعات او را صدای تازهی ادبیات فرانسه نامیدهاند.
محمدمهدی شجاعی
مترجم
محمدمهدی شجاعی متولد ۱۳۶۵ است. در دانشگاه تهران همزمان ادبیات فارسی و ادبیات فرانسه خوانده است و کارشناسی ارشد خود را در رشتهی ترجمهی فرانسه در همین دانشگاه ادامه داده است. هم به ترجمهی آثار کودک علاقه دارد و هم به ترجمهی آثار بزرگسال، از ترجمههای کودک او میتوان به ترجمهی مجموعهی «مرغدانی پرماجرا» اشاره کرد و ترجمهی کتاب «خشم قلمبه». از ترجمههای بزرگسال او نیز ترجمهی کتاب مصور «درجستجوی زمان ازدسترفته» (در دانش بهمن)، و کتاب «ادبیات در مخاطرهی تزوتان تودوروف» (نشر ماهی) منتشر شدهاند.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
- تعمیر زندگان ترسیمی دقیق، شاعرانه و انسانی است از تجربهی پریشانحالی و بلاتکلیفی وحشتناک نزدیکانِ بیمارانی که در کما هستند.
- تعمیر زندگان خط نازک و خاکستری رنگی میکشد میان مرگ و زندگی، و پرسشهای زیادی دربارهی مرگ و زندگی و حیاتبخشی و مسئلهی اهدای عضو مطرح میکند.
- تعمیر زندگان رمانی دربارهی پذیرش واقعیت است و پذیرش مرگ عزیزترینها و دوامآوردن و امید، که به بهترین شکل نگاشته شده است.
- تعمیر زندگان افکار و ذهنیات انسانهایی را که اهدای عضو عزیزانشان را نمیپذیرند هم به خوبی نشان میهد. نسبت بدن با خاطره و اثری که هر فرد بر جهان میگذارد و حالت نمادین بدن فرد ازدسترفته در ذهن عزیزانش چیزی نیست که به این راحتی بتوانیم از کنارش بگذریم و نویسنده هم آن را سادهسازی نمیکند. بهراستی هم که قلب فقط یکی از اعضای بدن نیست بلکه انگار خودِ خود فرد است.
- مسئلهی اهدای عضو امروزه دیگر یک واقعیت پزشکی جهان معاصر است و تعمیر زندگان توانسته هم آن را بهشکلی علمی روایت کند و هم ابعاد فلسفی و تاریخی آن را به بهترین شکل و در موقعیتهایی عمیقاً انسانی و تکاندهنده نشان دهد.
مقالات وبلاگ
بودن یا نبودن
آنها میبینند که جسم فرزندشان با قلبی تپنده در بخش «مراقبتهای ویژه» به دستگاه وصل است: مگر این بخش آنجایی نیست که «مردگان احتمالی» را میبرند؟ «مهمانسرای تنهایی … میان مرگ و زندگی.»