زی‌مون

کتاب ایوب
کمتر کسی است که با نام و سرگذشت ایوب آشنایی نداشته باشد، یا مثال صبر ایوب به گوشش نخورده باشد. اما در «کتاب ایوب» شباهت سرنوشت ایوب با انسان معاصر بیشتر به چشم می‌آید.
ساختن ویرانه‌ها
بنیامین به پاریس امپراطوری دوم چنین می‌نگرد، پاریسی که توسط هوسمان زیر و زبر شده، خود به ویرانه‌ای دیگر بدل شده است. توصیف رابرت اسمیتسون از گودال بزرگی که در سال ۱۹۷۳ درسنترال پارک نیویورک به دلیل فرسودگی و قدمت پارک بوجود آمده بود، نمونه‌ای دیگر از چنین دیالکتیکی است. این گودال را می توان نوعی از معماری آنتروپیک، و یا چه بسا ضد معماری (de-architecturization) محسوب کرد. در شهر مدرنی که مدنظر اسمیتسون است سازندگی همواره با این گونه وضعیته‌ای آنتروپیک احاطه شده است. اسمیتسون اذعان میکند که اگرچه این گودال سـراخـرپوشانده خواهد شد، اما حالا در برابر چشمان شهروندان دهان گشوده است و آنها را گیج و مضطرب می‌سازد؛ آنان گمان می‌کنند رابطه‌ای میان این گودال و موزه متروپولیتن وجود دارد و از همین روی، نرده‌های دور آن با گرافیتی‌هایی که موزه را آماج دشنام خود قرار داده‌اند پوشانده شده است، در حالی که هدف واقعی این نوشته‌ها خود شهر است.