رئالیسم در ادبیات: بازتاب صادقانه زندگی و واقعیت‌های اجتماعی

رئالیسم در ادبیات چگونه زندگی واقعی را وارد داستان کرد؟ در این مقاله با تعریف رئالیسم، سبک رئالیسم و ویژگی‌های آن آشنا شوید.
رئالیسم در ادبیات: بازتاب صادقانه زندگی و واقعیت‌های اجتماعی
این مقاله به بررسی جامع رئالیسم در ادبیات می‌پردازد و توضیح می‌دهد رئالیسم چیست و چگونه به‌عنوان واکنشی به رمانتیسیسم شکل گرفت. در متن، سبک رئالیسم از نظر خاستگاه تاریخی، نویسندگان شاخص، شاخه‌های مختلف و جایگاه آن در ادبیات غرب و ایران تحلیل می‌شود و ویژگی‌های مکتب رئالیسم مانند واقع‌نمایی، جزئیات‌گرایی، تمرکز بر زندگی روزمره و نقد اجتماعی به‌روشنی شرح داده می‌شوند. خواننده پس از مطالعه این محتوا، درکی منسجم و تحلیلی از رئالیسم به دست می‌آورد و می‌تواند این مکتب را از جریان‌های نزدیک مانند ناتورالیسم تشخیص داده و آثار ادبی را با نگاهی دقیق‌تر و آگاهانه‌تر بررسی کند.

رئالیسم در ادبیات (واقع‌گرایی) جنبشی ادبی و هنری بود که در قرن نوزدهم میلادی به عنوان واکنشی قوی در برابر سبک رمانتیسیسم پدیدار شد. این جنبش نوعی واکنش به شاعرانگی محض، احساسات‌گرایی بدون منطق و محتواهای عجیب و غریبی محسوب می‌شد که در رمانتیسیسم گسترش یافته بود. رئالیسم به دنبال فاصله گرفتن از تخیل و قهرمان‌سازی‌های اغراق‌آمیز بود و می‌کوشید تا خود را در امور عادی و روزمره تثبیت کند. هدف نهایی این سبک، به تصویر کشیدن زندگی همان‌گونه که واقعاً هست، با تمام نواقص، پیچیدگی‌ها، و ظرایف آن است.

 

رئالیسم چیست؟ (ماهیت و خاستگاه سبک رئالیسم)

رئالیسم چیست

 

سبک رئالیسم بر تثبیت خود در امور عادی و روزمره متمرکز است. نویسندگان رئالیست در آثارشان سعی می‌کردند تصویری واقعی از زندگی عادی مردمان و پیچیدگی‌های انسانی ارائه دهند، نه وقایع خارق‌العاده. هدف این سبک، ارائه یک نمایش صادقانه و عینی از زندگی است. رئالیسم می‌خواهد خوانندگان حقیقت را درباره جامعه و طبیعت انسان ببینند و این کار را با خلق شخصیت‌هایی پیچیده و باورپذیر انجام می‌دهد که نه کامل هستند و نه بیش از حد ساده‌سازی شده‌اند.

 

زمینه‌های پیدایش، چهره‌های کلیدی و نویسندگان رئالیسم

رئالیسم در ادبیات

 

رئالیسم از اواسط قرن نوزدهم، به ویژه در فرانسه، به شهرت رسید و سپس در سراسر اروپا و آمریکا گسترش یافت. این جنبش تحت تأثیر شدید تحولات ناشی از انقلاب صنعتی، شهرنشینی، و ظهور طبقه متوسط قرار گرفت.

گوستاو فلوبر (Gustave Flaubert) به طور گسترده‌ای به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان رئالیست شناخته می‌شود. شاهکار او، رمان مادام بوواری، یک نقطه عطف در ادبیات رئالیستی است که زندگی اما بوواری، زنی گرفتار در توهمات رمانتیک و واقعیت روزمره را، با نثر دقیق و مشاهدات تیزبینانه به تصویر می‌کشد. تعهد فلوبر به دقت و انزجار او از احساس‌گرایی، شهرت او را به عنوان سنگ بنای این جنبش تثبیت کرد.

مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر

 

تئوفیل گوتیه (Théophile Gautier) نیز یکی از چهره‌های بنیادی رئالیسم بود که از ایده‌آل‌گرایی رمانتیک فاصله گرفت و بر مشاهده دقیق و تعهد به حقیقت تأکید کرد.

 اونوره دو بالزاک (Honoré de Balzac)، با آثاری مانند کمدی انسانی، تصویری مفصل از جامعه فرانسه قرن نوزدهم ارائه داد و در ریشه‌یابی این جنبش نقش مهمی داشت.

 

ویژگی‌های مکتب رئالیسم: هفت جنبه‌ی اصلی در رمان‌های واقع‌گرا

ویژگی‌های مکتب رئالیسم

 

مکتب رئالیسم دارای مجموعه‌ای از اصول و قواعد است که به ایجاد حس واقعیت کمک می‌کنند و در محتوا و شیوه روایت آن تجلی می‌یابند:

 

۱.  واقع‌نمایی (Verisimilitude) 

واقع‌نمایی آن حس و درکی است که خواننده احساس می‌کند آنچه می‌خواند، حقیقت دارد و واقعی است. داستان رئالیستی باید به گونه‌ای باشد که حس شود می‌تواند در هر جایی، برای هر کسی رخ دهد، زیرا بر احساسات درونی و عواطف شخصیت‌ها تمرکز دارد که بسیار واقعی هستند. این سبک از هرگونه رخداد ساختگی یا شانس غیرواقعی که واقع‌نمایی را از بین ببرد، دوری می‌کند. وقایع داستان باید منطقی باشند و ترتیب وقوع آن‌ها باید با عقل جور دربیایند و نباید فراواقعی یا بیش از حد احساسی باشند.

 

2. جزئیات‌گرایی و بی‌طرفی

الیور تویست اثر چارلز دیکنز

 

ادبیات رئالیستی بسیار جزئیات‌گرا است. این جزئیات دقیق، چه در توصیف محیط‌های زیبا و چه در توصیف محله‌های پست و کثیف (مانند توصیفات چارلز دیکنز از زاغه‌های لندن در رمان الیور تویست)، برای غوطه‌ور ساختن خواننده و ایجاد حس واقعیت استفاده می‌شوند.

در عین حال، نویسنده رئالیست تلاش می‌کند تا در توصیفات خود بی‌طرف و جدا باشد و از استعاره و تشبیه پرهیز کند. دلیل این کار آن است که این ابزارها ممکن است لنز دید را تحت تأثیر قرار دهند و باعث شوند خواننده جهان را با رنگ‌آمیزی احساسات نویسنده ببیند. نویسنده صرفاً می‌خواهد حقایق را همان‌طور که هستند، بدون تأثیرگذاری عاطفی بر خواننده، ارائه دهد.

 

3. تمرکز بر طبقات متوسط و فرودست

برخلاف آثار رمانتیک که اغلب در حال بررسی زندگی عاطفی و درونیات اشراف‌زادگان بود، رئالیسم عمدتاً به طبقه متوسط تا طبقات فرودست جامعه می‌پردازد. این طبقات به عنوان "حقیقت واقعی جهان" دیده می‌شوند، زیرا اساس جامعه و امپراتوری‌ها بر دوش آن‌ها است. شخصیت‌های داستان‌های رئالیستی معمولاً متعلق به این طبقات اجتماعی هستند و دارای وضعیت اقتصادی معمولی یا فقیر می‌باشند.

 

4. نقد محتاطانه اجتماع

پدران و پسران اثر ایوان تورگینف

 

رئالیسم غالباً به نقد محتاطانه جامعه، هنجارهای اجتماعی، و نهادهای زمان خود می‌پردازد. این جنبش با تمرکز بر مشکلات طبقات پایین و محدودیت‌هایی که مانع تحقق پتانسیل افراد می‌شود، بر کاستی‌های جامعه نور می‌تاباند. این نقد معمولاً انقلابی یا جزم‌اندیشانه نیست، بلکه صرفاً مشکلات را آشکار می‌کند. برای مثال، آثار ایوان تورگنیف مثل رمان پدران و پسران، بدون جانب‌داری، تضادها و نقص‌های هر دو دیدگاه را نشان می‌دهد و به خواننده اجازه می‌دهد که خود قضاوت کند.

 

5. پایان‌بندی‌های سامان‌یافته

با وجود نقد اجتماعی و نمایش واقعیت‌های تلخ، کتاب‌های رئالیستی تمایل دارند که پایان‌بندی "سامان‌یافته" و حل شده داشته باشند. این به معنای پایان خوش نیست، بلکه به این معنا است که پایان داستان بدون ایجاد حس نیاز به تغییرات رادیکال در جهان‌بینی خواننده، در چارچوب زندگی روزمره حل و فصل می‌شود. این رویکرد به نویسنده اجازه می‌دهد که حقیقت را ارائه دهد و خواننده را در نقطه‌ای رها کند که همه چیز در زندگی عادی به نحوی حل شده است.

 

6. برخورد محترمانه با قضاوت‌های اخلاقی

بابا گوریو اثر اونوره دو بالزاک

 

در ادبیات رئالیستی، دلایل پشت رفتارهای شخصیت‌ها با احترام بررسی می‌شوند. نویسنده حتی اگر خواننده از رفتار شخصیت‌ها ناراحت باشد، انگیزه‌ها و زمینه‌های فکری آن‌ها را شرح می‌دهد تا همدلی خواننده توسعه یابد. این رویکرد به خواننده کمک می‌کند تا انگیزه‌های شخصیت‌ها را درک کند (مانند آنچه در آثار بالزاک مانند کتاب باباگوریو یا آثار تامس هاردی دیده می‌شود)، حتی اگر با قضاوت‌های اخلاقی آن‌ها مخالف باشد.

 

7. روایت‌گر دانای کل مطلق

جنایت و مکافات اثر فئودور داستایفسکی

 

در ادبیات رئالیستی قرن نوزدهم، راوی دانای کل مطلق غالب است. این راوی سوم شخص مطلقاً همه چیز را می‌داند و هیچ فکر، احساس، یا نیت پنهانی از شخصیت‌ها وجود ندارد. این نوع روایت به نویسنده اجازه می‌دهد تا کاملاً در انگیزه و روان شخصیت‌ها کاوش کند و به خواننده کمک می‌کند تا دلیل رفتار آن‌ها را درک کند (مانند آنچه در  رمان جنایت و مکافات داستایفسکی می‌بینیم).

 

انواع رئالیسم و شاخه‌های مختلف سبک رئالیسم

انواع رئالیسم

 

رئالیسم، جنبشی پویا بود که شاخه‌های متعددی از آن منشعب شدند:

رئالیسم خانگی (احساساتی): 

این نوع رئالیسم بر زندگی افراد و خانواده‌ها تمرکز دارد و محیط‌های خانگی، معضلات اخلاقی، و پویایی‌های زندگی روزمره را بررسی می‌کند. نویسندگانی چون جین آستین و جرج الیوت با این نوع رئالیسم مرتبط هستند.

 

رئالیسم اجتماعی: 

بینوایان اثر ویکتور هوگو

 

به مسائل گسترده‌تر اجتماعی می‌پردازد و مبارزات طبقات فرودست و کارگر را به تصویر می‌کشد و اغلب ساختارهای اجتماعی و بی‌عدالتی‌ها را نقد می‌کند تا آگاهی ایجاد کند. رمان بینوایان اثر ویکتور هوگو نمونه‌ای از این سبک است.

 

رئالیسم روان‌شناختی: 

به کارکردهای درونی ذهن انسان می‌پردازد و افکار، احساسات، و انگیزه‌های شخصیت‌ها را بررسی می‌کند. فئودور داستایفسکی و هنری جیمز پیشگامان این نوع رئالیسم محسوب می‌شوند.

 

رئالیسم جادویی: 

صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز

 

دنیای واقعی همان دنیایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم (با همان قواعد منطقی و انسان‌های معمولی)، اما عنصر جادو در آن بسیار پررنگ است و این عنصر داستان را از مدار منطقی خارج نمی‌کند. گابریل گارسیا مارکز با رمان صد سال تنهایی، شاخص‌ترین نویسنده این سبک است.

 

رئالیسم سوسیالیستی: 

نویسندگان این شاخه (عموماً پیروان مارکسیسم) هدفشان آگاهی دادن به طبقات کارگر در مورد سختی‌ها و تلاش برای برابری و آزادی بود.

 

تفاوت رئالیسم و ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی)

رئالیسم در ادبیات

 

رئالیسم (واقعیت‌گرایی) و ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی) با وجود شباهت‌ها و ارتباط نزدیکی که اغلب باعث سردرگمی می‌شود، دو جنبش متمایز با اهداف و رویکردهای متفاوت هستند. ناتورالیسم در واقع یکی از سبک‌هایی است که از دل رئالیسم پدید آمد و رئالیسم به نوعی مادر ناتورالیسم محسوب می‌شود.

تفاوت‌های کلیدی بین این دو مکتب به شرح زیر است:

۱. رویکرد و هدف اصلی

رئالیسم:

    ◦ رئالیسم بر به تصویر کشیدن زندگی آن‌گونه که هست تمرکز دارد.

    ◦ هدف نویسندگان رئالیست دستیابی به حقیقت و عینیت (Objectivity and Truth) است.

    ◦ آنان شخصیت‌ها و وقایع را به شکلی صریح و بدون تزیین یا اغراق نمایش می‌دهند.

ناتورالیسم:

    ◦ ناتورالیسم که بعداً و تحت تأثیر نظریات چارلز داروین در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد، جبرگرایانه‌تر است.

    ◦ این مکتب بر تأثیر وراثت و محیط بر رفتار انسان تأکید می‌کند.

    ◦ در آثار ناتورالیستی، شخصیت‌ها اغلب به گونه‌ای به تصویر کشیده می‌شوند که توسط نیروهای طبیعی خارج از کنترلشان، مانند زیست‌شناسی (Biology) یا شرایط اجتماعی، شکل گرفته‌اند.

 

۲. مثال‌های شاخص

برای درک بهتر این تفاوت، می‌توان به آثار شاخص هر یک اشاره کرد:

نمونه رئالیسم: 

رمان مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر، یک اثر نمونه رئالیستی است که مبارزات شخصیت اصلی را به شکلی عینی و واقعی به تصویر می‌کشد.

 

نمونه ناتورالیسم: 

ژرمینال اثر امیل زولا

 

رمان ژرمینال اثر امیل زولا، نمونه‌ای از ناتورالیسم است که بر نیروهای سرکوبگر فقر و محدودیت‌های اجتماعی تأکید می‌کند. امیل زولا یکی از نویسندگان مشهور طبیعت‌گرا است.

به طور خلاصه، در حالی که رئالیسم صرفاً زندگی عادی را به شکلی صادقانه منعکس می‌کند (مانند قرار دادن یک آینه در برابر جامعه)، ناتورالیسم پا را فراتر گذاشته و به دنبال تشریح این موضوع است که چگونه نیروهای تعیین‌کننده (مانند محیط یا وراثت) سرنوشت شخصیت‌ها را رقم می‌زنند.

رئالیسم را می‌توان به گزارشگری تشبیه کرد که واقعیت را با دقت و بدون قضاوت ثبت می‌کند، در حالی که ناتورالیسم مانند یک دانشمند علوم اجتماعی است که نه تنها واقعیت را می‌بیند، بلکه به دنبال اثبات این نکته است که چرا شخصیت‌ها دقیقاً همان‌گونه رفتار می‌کنند که محیط و ژن‌هایشان حکم کرده است.

 

رئالیسم در غرب (آمریکا و انگلستان عصر ویکتوریایی)

در نیمه دوم قرن نوزدهم، رئالیسم به بستری مهم برای ایجاد حرکت‌های اجتماعی و آگاهی‌بخشی به طبقات متوسط، کارگر و فرودست جامعه تبدیل شد.

انگلستان: رئالیسم در آثار ادبی عصر ویکتوریایی به شدت ظهور یافت. نویسندگان مشهور رئالیست انگلستان شامل چارلز دیکنز، تامس هاردی، شارلوت برونته و جورج الیوت بودند. میدل مارچ اثر جورج الیوت، تصویری پانوراما از تمام طبقات انگلستان در دوره ویکتوریایی ارائه می‌دهد و به عنوان یکی از معدود رمان‌های قابل اعتنا برای افراد بالغ شناخته می‌شود.

خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر

 

آمریکا: رئالیسم در آمریکا از قرن نوزدهم آغاز شد. نویسندگان آمریکایی رئالیست با ریزبینی در جستجوی مردمان عادی، مسائل اجتماعی، و افق‌های پیش‌رویشان بودند تا آن‌ها را در آثارشان بازتاب دهند. هنری جیمز، استفان کرین، و ویلیام فاکنر (نویسنده رمان خشم و هیاهو) از سرشناس‌ترین رئالیست‌های ادبیات آمریکا بودند.

 

آغاز رئالیسم در ادبیات ایران و آثار شاخص

سبک رئالیسم

 

داستان‌نویسی به معنای مدرن در ایران سابقه طولانی ندارد و تقریباً همزمان با ظهور رئالیسم در جهان (حدود سال ۱۳۰۰ خورشیدی) پایه‌گذاری شد. رئالیسم در ادبیات ایران تا حدی با آنچه در جهان می‌گذشت تفاوت داشت؛ زیرا در ایران نه واکنشی به رمانتیسیسم، بلکه پایه‌گذار اصل داستان‌نویسی بود و تعدادی از بهترین رمان های ایرانی، در این سبک نگاشته‌شد.

محمدعلی جمال‌زاده به عنوان پدر داستان‌نویسی و شروع‌کننده رئالیسم در ادبیات ایران شناخته می‌شود. پس از او، نویسندگانی مانند صادق چوبک، غلامحسین ساعدی، و احمد محمود این مسیر را پیش بردند.

صادق چوبک: داستان‌هایی مانند تنگسیر، بر شخصیت‌های زنده و واقعی متمرکز هستند و دلاوری مردمان تنگستان بوشهر را با حفظ اصالت در دیالوگ‌ها و واقعیت خلق کرده است.

ترس و لرز اثر غلامحسین ساعدی

 

غلامحسین ساعدی: آثار او، از جمله کتاب ترس و لرز، از فضایی که رئالیسم جادویی در اختیارش قرار داده، استفاده کرده تا فقر، فشار، نابرابری و خرافه در جنوب ایران را نشان دهد.

علی‌محمد افغانی: او با رمان شوهر آهو خانم، زندگی زنان سنتی و مطیع را روایت می‌کند که هویت‌شان گرفته شده و از تمام امکانات رئالیسم برای خلق این اثر خارق‌العاده استفاده کرده است.

جلال آل احمد: در آثاری چون مدیر مدرسه، آینه‌ای تمام‌قد از جامعه‌ی مذهبی، سنتی، و طبقات فرودست ایران ساخته است. در داستان‌های او، دیالوگ‌ها دقیقاً شبیه به دیالوگ‌های مردم کوچه و بازار هستند و شرایط نیز عیناً شبیه به آن چیزی است که مردم تجربه می‌کنند.

 

جمع‌بندی

رئالیسم در ادبیات تلاشی آگاهانه برای نزدیک شدن به حقیقت زندگی و نمایش جهان همان‌گونه است که واقعاً وجود دارد؛ جهانی متشکل از انسان‌های عادی، روابط پیچیده، محدودیت‌های اجتماعی و تجربه‌های روزمره. اگر بپرسیم رئالیسم چیست، می‌توان گفت این مکتب پاسخی است به اغراق، احساس‌گرایی افراطی و خیال‌پردازی رمانتیسیسم و کوششی برای ثبت واقعیت با نگاهی دقیق، صادقانه و تا حد امکان بی‌طرفانه. نویسندگان رئالیست به جای قهرمانان استثنایی، به انسان‌های معمولی می‌پردازند و به جای رویدادهای شگفت‌انگیز، زندگی روزمره و مسائل اجتماعی را محور روایت قرار می‌دهند.

ویژگی‌های مکتب رئالیسم—از واقع‌نمایی و جزئیات‌گرایی گرفته تا تمرکز بر طبقات متوسط و فرودست، نقد محتاطانه اجتماع، روایت دانای کل و پرهیز از قضاوت‌های اخلاقی شتاب‌زده—همگی در خدمت خلق آثاری هستند که خواننده بتواند آن‌ها را باور کند و خود را در دل آن جهان‌ها بیابد. رئالیسم چه در ادبیات غرب و چه در ادبیات ایران، نه فقط یک سبک ادبی، بلکه نوعی نگاه به انسان و جامعه است؛ نگاهی که می‌کوشد بدون اغراق یا شعار، آینه‌ای روبه‌روی زندگی بگذارد و امکان درک عمیق‌تر واقعیت‌های اجتماعی و انسانی را فراهم کند.

برای آشنایی بیشتر با این آثار ارزشمند، می توانید آن‌ها را از فروشگاه اینترنتی کتاب، زی‌مون، خریداری نمایید.