درام چیست؟ معرفی کامل ژانر درام، تاریخچه و انواع آن

همه چیز درباره درام؛ از معنی ژانر درام و عناصر اصلی تا تاریخچه و انواع سبک‌های آن را در این راهنمای کامل بخوانید.
درام چیست؟ معرفی کامل ژانر درام، تاریخچه و انواع آن
این مقاله به شما توضیح می‌دهد «درام چیست» و از ریشه واژه تا تاریخچه، عناصر اصلی، انواع سبک‌ها و تفاوت اجرای آن در ادبیات، تئاتر و سینما را مرور می‌کند. بعد از خواندن، می‌توانید مفهوم درام را دقیق بشناسید، سبک‌ها و عناصرش را تشخیص دهید و آثار نمایشی را بهتر تحلیل کنید.

کلمه‌ی «درام» به معنای یک ژانر ادبی یا نمایشی از زبان یونانی آمده است. ریشه‌ی این کلمه از واژه‌ی یونانی «δρᾶμα» (دراما) است که به معنای «عمل» یا «عمل نمایشی» می‌باشد. این واژه در اصل به یک عمل یا داستانی که در آن شخصیت‌ها وارد عمل می‌شوند و رویدادهایی در آن اتفاق می‌افتد، اشاره دارد.

این لغت در زبان لاتین، به drama تبدیل شده‌است که همان مفهوم کلمه‌ی یونانی را دارد. 

 

معنی ژانر درام

درام چیست

 

درام یکی از قدرتمندترین و قدیمی‌ترین اشکال ادبی و هنری است. این گونه ادبی، برخلاف سایر آثار داستانی که برای خواندن نوشته می‌شوند، اساساً برای اجرا بر روی صحنه یا نمایش در قالب فیلم و تلویزیون خلق می‌شود. هدف اصلی درام، روایت یک داستان از طریق اعمال، گفتار و تعامل شخصیت‌هاست و تلاش می‌کند تا با کاوش عمیق در احساسات انسانی، تعارضات و روابط، مخاطب را درگیر کرده و واکنش‌های عاطفی او را برانگیزد. به عبارت دیگر، درام تجلی زندگی، با تمام فراز و نشیب‌هایش، در قالب یک اثر نمایشی است.

بسیاری از بهترین کتاب‌های درام جهان در فروشگاه اینترنتی کتاب زی‌مون، موجود است. 

 

تاریخچه درام از یونان باستان تا امروز

در انتظار گودو اثر ساموئل بکت

 

تاریخچه درام با تمدن‌های باستانی، به‌ویژه یونان باستان، گره خورده است. در قرن پنجم پیش از میلاد، نمایشنامه‌نویسان بزرگی مانند آیسخولوس و سوفوکل، با خلق آثاری چون "اودیپ شهریار"، تراژدی و کمدی را به‌عنوان دو ژانر اصلی درام معرفی کردند.

در دوران رنسانس، درام با نبوغ نویسندگانی مانند ویلیام شکسپیر به اوج خود رسید. آثار شکسپیر، از جمله "هملت" و "مکبث"، با پرداختن به مضامین جهان‌شمول مانند عشق، خیانت و قدرت، تأثیر شگرفی بر درام جهان گذاشتند. قرن هفدهم با ظهور درام نئوکلاسیک فرانسه، بر قواعد سخت‌گیرانه‌ای مانند وحدت سه‌گانه (وحدت زمان، مکان و عمل) تأکید داشت. در قرن نوزدهم، با ظهور رئالیسم، نمایشنامه‌نویسانی مانند هنریک ایبسن با آثار خود مانند "خانه عروسک"، درام را به سمت مسائل اجتماعی و زندگی روزمره سوق دادند.

قرن بیستم، دوران تحولات عظیم در درام بود. جنبش‌های مختلفی از جمله تئاتر ابزورد با آثاری چون "در انتظار گودو" اثر ساموئل بکت، تا رئالیسم اجتماعی، چشم‌انداز درام را گسترش و به پرسش درام چیست پاسخ دادند. در این قرن، با ظهور مدیوم‌های جدیدی چون سینما و تلویزیون، درام دیگر محدود به صحنه تئاتر نبوده و به یکی از پرمخاطب‌ترین اشکال هنری تبدیل شده‌است

 

معنی دراماتیک و دراما چیست؟ 

معنی ژانر درام، «عمل کردن» است، واژه دراماتیک نیز به هر چیزی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های درام را داراست.معنی دراماتیک فراتر از صرفاً «عاطفی» یا «غم‌انگیز» بودن است و به معنای هر چیزی است که پر از تنش، تعارض و احساسات شدید باشد. یک موقعیت دراماتیک، موقعیتی است که در آن، اتفاقی مهم در حال رخ دادن است، شخصیت‌ها با یکدیگر یا با خودشان در حال ستیز هستند و نتیجه کار نامعلوم است. برای مثال، یک سخنرانی که با شور و هیجان فراوان ایراد می‌شود یا یک رویداد ورزشی که نتیجه آن در لحظات پایانی تغییر می‌کند، می‌تواند دراماتیک باشد. این واژه برای توصیف لحظاتی استفاده می‌شود که گویی از دل یک نمایشنامه بیرون آمده‌اند.

از سوی دیگر، کلمه دراما اغلب به جای درام استفاده می‌شود و می‌تواند به خود ژانر یا به یک اثر خاص در این ژانر اشاره داشته باشد. به عبارت دیگر دراما، به‌طور کلی به ژانری از فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی یا نمایش‌ها اشاره دارد که بر روی وقایع جدی، عواطف و شخصیت‌پردازی‌های عمیق تمرکز می‌کند. در حالی که درام به عنوان یک فرم ادبی برای اجرا تعریف می‌شود، دراما بیشتر به محتوای عاطفی و جدی یک اثر هنری مربوط است. برای مثال، ما یک فیلم را «فیلم دراما» یا یک سریال را «سریال‌دراما» خطاب می‌کنیم تا بر محتوای جدی و تأثیرگذار آن تأکید کنیم. این دو واژه گرچه مترادف یکدیگرند، اما در محاوره و نقد هنری، تفاوت‌های ظریفی در کاربردشان وجود دارد.

دراما با تأکید بر جنبه‌های احساسی و تعارض‌های انسانی، می‌تواند در بسترهای مختلفی از جمله تئاتر، سینما و تلویزیون به کار گرفته شود. این سبک، با روایت داستان‌هایی که به مسائل مهم و جدی زندگی می‌پردازند، تلاش می‌کند تا مخاطب را به تفکر و همذات‌پنداری وادار کند. در واقع، چه در یک نمایشنامه تراژیک یونان باستان و چه در یک فیلم مدرن، دراما با تمرکز بر پیچیدگی‌های وجود انسان، به زندگی ما عمق می‌بخشد.

 

عناصر سازنده سبک درام چیست؟

رومئو و ژولیت اثر ویلیام شکسپیر

 

درام نیز مانند هر اثر داستانی دیگری، از عناصر مشخصی تشکیل شده است که هر یک در خلق یک اثر منسجم و تأثیرگذار نقشی حیاتی دارند. ارسطو در "فن شعر"، هفت عنصر اصلی را برای درام برشمرد که شامل:

1- طرح (Plot): 

توالی ساختاریافته رویدادها که داستان را شکل می‌دهد. این توالی شامل مقدمه، کنش صعودی، اوج، کنش نزولی و گره‌گشایی است. به عنوان مثال، در نمایشنامه "رومئو و ژولیت"، عشق آن‌ها و مخالفت خانواده‌ها، کنش صعودی را می‌سازد و مرگ آن‌ها اوج و گره‌گشایی تراژیک داستان است. این کتاب در فهرست بهترین کتاب های عاشقانه جهان قرار دارد. 

2- شخصیت‌ها (Characters):

افراد یا موجوداتی که درام را پیش می‌برند. آن‌ها از طریق گفتار، اعمال و انگیزه‌های خود، طرح را به جلو می‌رانند. شخصیت‌پردازی در داستان یکی از اصول طراحی و نگارش درام است. در نمایشنامه "مرگ فروشنده"، شخصیت ویلی لومان با تمام تضادها و انگیزه‌هایش، ستون اصلی داستان است. 

3- فکر (Thought):

به ایده‌های اصلی، مضامین و مفاهیم فلسفی اشاره دارد که در نمایش کاوش می‌شوند. این عنصر، عمق فکری اثر را تعیین می‌کند. برای مثال، مضمون اصلی نمایشنامه "آنتیگونه"، تضاد بین قوانین الهی و قوانین انسانی است.

4- صحنه (Setting):

زمان و مکانی که وقایع نمایش در آن رخ می‌دهند. این عنصر به خلق فضا و حال و هوای نمایش کمک می‌کند.

5- کلام (Diction): 

شامل انتخاب دقیق کلمات و سبک درام و گفتار شخصیت‌هاست. در نمایشنامه "مکبث"، زبان شاعرانه و باشکوه شکسپیر، کلامی منحصربه‌فرد برای این اثر خلق کرده است.

6- موسیقی یا ملودی (Music or Melody):

شامل تمامی عناصر شنیداری از جمله موسیقی، جلوه‌های صوتی و حتی ریتم دیالوگ‌هاست.

7- منظر (Spectacle):

عناصر بصری اجرا، از جمله لباس‌ها، نورپردازی، طراحی صحنه و حرکات بازیگران را دربرمی‌گیرد. در تئاترهای امروزی، این عنصر نقش پررنگی در جذب مخاطب دارد.

آنتیگونه اثر سوفوکلس

 

شباهت‌ها و تفاوت‌‌های درام با سایر آثار داستانی

درام از بسیاری جهات با رمان و داستان کوتاه شباهت دارد (مانند داشتن طرح، شخصیت و مضمون) اما در نحوه ارائه داستان تفاوت‌های کلیدی و تخصصی دارد:

ساختار: درام‌ها معمولاً به پرده‌ها (Acts) و صحنه‌ها (Scenes) تقسیم می‌شوند. این ساختار به پیشبرد روایت کمک می‌کند و تغییر صحنه می‌تواند نشان‌دهنده تغییر مکان یا زمان باشد.

دستورالعمل‌های صحنه (Stage Directions): در نمایشنامه‌ها، نویسنده به بازیگران و کارگردان دستوراتی درباره لحن گفتار، حرکات و استفاده از وسایل صحنه می‌دهد. این اطلاعات برای مخاطب پنهان است و فقط در متن نمایش‌نامه وجود دارد.

دیالوگ: درام‌ها عمدتاً از طریق دیالوگ شخصیت‌ها پیش می‌روند. دیالوگ‌ها در نمایشنامه با نام شخصیت (معمولاً با حروف بزرگ) و سپس دو نقطه و گفتار او نوشته می‌شوند، بدون استفاده از علامت نقل قول. این دیالوگ‌ها نه تنها اطلاعاتی درباره شخصیت‌ها فاش می‌کنند، بلکه طرح داستان را نیز به جلو می‌برند.

توصیف صحنه: در داستان‌های نوشتاری، توصیف صحنه در دل روایت گنجانده می‌شود، اما در درام، توصیفات صحنه معمولاً در ابتدای نمایش، پرده یا صحنه جدید، به صورت جداگانه ارائه می‌شوند.

 

انواع درام: معرفی سبک‌های اصلی

انواع درام یا ژانر درام بسیار متنوع هستند که هر کدام با هدفی متفاوت خلق می‌شوند. در اینجا به تخصصی‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:

تراژدی (Tragedy): نمایشی که سقوط قهرمان داستان را به تصویر می‌کشد، اغلب به دلیل یک نقص شخصیتی یا شرایطی خارج از کنترلش. "اودیپ شهریار"  سوفوکل، نمونه‌ای عالی از تراژدی است که در آن قهرمان ناخواسته مرتکب جنایاتی هولناک می‌شود.

کمدی (Comedy): نمایشی که هدفش خنده و سرگرمی است. از طنز، شخصیت‌های اغراق‌آمیز و موقعیت‌های پوچ استفاده می‌کند. "رؤیای شب نیمه تابستان" شکسپیر، با روایتی سرشار از سوءتفاهم‌ها و جادوی پریان، نمونه‌ای از کمدی کلاسیک است.

تراژی‌کمدی (Tragicomedy): ترکیبی از عناصر تراژدی و کمدی که در آن اغلب پایان داستان با تلخی و شیرینی در هم آمیخته است، "توفان" شکسپیر، با وجود خطرات و خیانت‌ها، پایانی خوش و آشتی‌جویانه دارد.

 

عروسک خانه اثر هنریک ایبسن

نمایش مسئله‌محور  (Problem Play): این ژانر درام، مسائل اجتماعی و اخلاقی پیچیده را بدون ارائه راه‌حل‌های ساده مطرح می‌کند. "خانه عروسک" (یا عروسک خانه) اثر ایبسن، با پرداختن به حقوق زنان و محدودیت‌های اجتماعی، مخاطب را به فکر فرو می‌برد.

تئاتر ابزورد (Theater of Absurd): در این گونه، منطق سنتی به چالش کشیده می‌شود و بر پوچی و بی‌معنایی وجود انسان تأکید می‌شود، "در انتظار گودو" نمونه بارز این سبک است که در آن دو شخصیت در انتظار فردی هستند که هرگز نمی‌آید.

تئاتر حماسی (Epic Theater): این سبک درام توسط برتولت برشت توسعه یافت و هدفش این بود که مخاطب را از درگیری عاطفی با داستان دور کند تا به صورت انتقادی به مسائل اجتماعی فکر کند. برشت با استفاده از تکنیک‌هایی مانند شکستن دیوار چهارم و روایتگری، در آثاری مانند دایره گچی قفقازی، مخاطب را به تفکر وامی‌دارد.

 

تفاوت درام در ادبیات، تئاتر و سینما

 دایره گچی قفقازی اثر برتولت برشت

 

درام، به عنوان یک متن نوشتاری، پایه و اساس هر اثر نمایشی است؛ اما وقتی این متن به مدیوم‌های مختلف منتقل می‌شود، ماهیت آن نیز دچار تغییراتی می‌گردد و انواع درام از نظر رسانه، شکل می‌گیرد:

درام در ادبیات (متن نمایشنامه):

درام در شکل ادبی‌اش، مجموعه‌ای از دیالوگ‌ها و دستورالعمل‌های صحنه است. این متن، یک اثر بالقوه است که هنوز به اجرا درنیامده. خواننده نمایشنامه باید با تخیل خود، صحنه، حرکات بازیگران و لحن آن‌ها را تصور کند. در اینجا، زبان و کلام نویسنده، به تنهایی، بار اصلی انتقال مفهوم را برعهده دارد.

درام در تئاتر: 

در تئاتر، درام از حالت بالقوه خارج و به یک اجرای زنده تبدیل می‌شود. در اینجا، علاوه بر متن، عناصر دیگری نیز وارد می‌شوند که ماهیت درام را کاملاً تغییر می‌دهند:

بازیگر: یک بازیگر، با صدا، بدن و احساسات خود، به شخصیت جان می‌بخشد و دیالوگ‌ها را اجرا می‌کند.

کارگردان: کارگردان با درک خود از متن، مفهوم را تفسیر و به کمک بازیگران، طراح صحنه و نورپرداز، آن را به تصویر می‌کشد.

منظر (Spectacle):  طراحی صحنه، نورپردازی، موسیقی و لباس‌ها، تماماً به صورت مستقیم و لحظه‌ای در برابر چشم تماشاگر قرار دارند و تجربه او را شکل می‌دهند.

تئاتر، هنری گذرا است و هر اجرا، با اجرای دیگر متفاوت است.  درام در تئاتر، یک تجربه مشترک بین بازیگران و تماشاگران است که در زمان و مکان مشخصی اتفاق می‌افتد.

درام در سینما: 

درام در سینما، با استفاده از زبان تصویر و تدوین، به شکلی کاملاً متفاوت ارائه می‌شود. سینما برخلاف تئاتر، یک هنر ثبت‌شده و قابل تکرار است.

دوربین: دوربین، نقش چشمان تماشاگر را بازی می‌کند. کارگردان سینما با انتخاب زوایای مختلف، کلوزآپ‌ها، لانگ‌شات‌ها و حرکت دوربین، بر احساسات مخاطب تأثیر می‌گذارد.

تدوین: تدوین، ابزاری قدرتمند در سینماست که به کارگردان اجازه می‌دهد زمان و مکان را دستکاری کند. یک برش سریع می‌تواند تنش ایجاد کند، در حالی که یک برش آهسته می‌تواند حس آرامش را منتقل کند.

جلوه‌های ویژه: سینما به کمک جلوه‌های ویژه، قادر به خلق دنیاها و وقایعی است که در تئاتر به سادگی قابل اجرا نیستند.

به طور خلاصه، درام در ادبیات یک طرح اولیه است، در تئاتر یک اجرای زنده و پویا و در سینما یک اثر بصری ثبت‌شده که از ابزارهای فنی گسترده‌ای برای روایت داستان بهره می‌برد. هر سه مدیوم، در نهایت، به دنبال یک هدف مشترک هستند: روایت یک داستان جذاب و تأثیرگذار که با مخاطب ارتباط برقرار کند.