جانی انگلیش 2 (فیلم)
امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
فیلم سینمایی
ویژگیهای محصول:
کد کالا:
96184
بارکد:
2500110272260
پدید آورنده:
تولید کننده:
موضوع:
فیلم - دیداری و شنیداری
سال انتشار:
2011
طول:
18.3
عرض:
14.5
ارتفاع:
0.3
وزن:
35 گرم
قیمت محصول:
25,000 ریال
موجود نیست
درباره جانی انگلیش 2 (فیلم):
جانی انگیش 2
کارگردان: پیتر هاویت
فیلم نامه نویسان: ویلیام دیویس، نیل پیورویس، رابرت وید
بازیگران: روآن آتکینسون، ناتالی ایمبرو گلیا، جان مالکوویچ، بن میلر، تیم پیگوت – اسمیت، اولیور فورد دیویس
«جانی انگلیش» (با هنرمندی روآن آتکینسون) یک مأمور مخفی خنگ و دست و پا چلفتی «M1-7» است که مأموریت دارد از جواهرات سلطنتی و تاج ملکه ی انگلستان محافظت کند و کشور و سلطنت انگلستان را از تجارت سیاه ماکیاولیان فرانسوی ها برهاند.
جانی باید جلوی تحقق نقشه های تبهکار فرانسوی، پاسکال سوآوژ (با بازی جان مالکوویچ) را بگیرد.
خواننده ی معروف، ناتالی ایمبروگلیا، نیز در این فیلم و در نقش مأمور لورنا کمپبل به ایفای نقش پرداخته است.
اگر واقعاً قیافه می توانست کسی را بکشد، چهره ی روآن اتکینسون (مستربین) می توانست یک اسلحه ی مرگبار باشد، زیرا چهره ی او دقیقاً با نقش هایی که بازی می کند، تناسب دارد. یک مأمور مخفی انگلیسی که نمی داند با ابزار و وسایل جاسوسی که در اختیار دارد، چه کار کند. یک بازیگر نابغه ی کمدی که حماقت را در بهترین وجه به هنر تبدیل کرده است.
اتکینسون (جانی انگلیش) نقش یک مأمور ضدجاسوسی را ایفا می کند که سعی می نماید دشمنان را نابود کند، اما موفقیت او بیش تر مرهون تصادف است تا یک روش هدفمند. اگر راهی برای حماقت وجود داشته باشد، این مأمور بی عرضه حتماً آن را پیدا می کند. او نه ترس را می فهمد، نه خطر را و نه اصولاً چیزی را!
تنها چیزی که فیلم جانی انگلیش دارد، بازی جذاب اتکینسون است. بازیگری که نه تنها در کشور خودش، انگلستان، شناخته شده است، بلکه محبوبیتی جهانی دارد. او بازیگری است که دارای توانایی فوق العاده در کنترل حرکات بدن و چهره اش می باشد. این فیلم تنها پس از سپری شدن چند روز از شروع اکران آن در بسیاری از کشورها، بیش تر از صد میلیون دلار فروش داشته است.
کارگردان این فیلم، پیتر هاویت، قبلاً فیلم «درهای کشویی» را کارگردانی کرده و نویسندگان فیلم نامه، نیل پرویس و رابرت وید، نیز دو فیلم از مجموعه فیلم های سینمایی جیمز باند را در پرونده ی کاری خود دارند.
انگلیش یک مأمور جزءءء شلخته وبی دست و پاست که مأموریت یافته مدارکی را علیه گروهی که دزدی های کلان می کنند، جمع آوری نماید و جالب این که در این مأموریت موفق می شود! در پی مرگ های ناباورانه ی جاسوس های حرفه ای انگلیسی، انگلیش تبدیل به یک مأمور طراز اول می شود و به طور ناگهانی وارد ماجرای یک نقشه ی تبهکارانه می گردد که در آن قرار است جواهرات سلطنتی دزدیده شود و این امر باعث بی ثباتی در کشور می گردد.
او در این مأموریت با یک مأمور سلطنتی (بن میلر) هم کار می شود و سپس دلباخته ی زنی به نام لورا کمپل (یک خواننده ی استرالیایی به نام ناتالی ایمبرو گلیا) می گردد. انگلیش در این مأموریت، افسون مردی اهریمنی به نام پاسکال سوآوژ (جان مالکوویچ) می شود که لهجه ی فرانسوی غلیظی دارد. سوآوژ از زندان انفرادی خود یک امپراتوری ساخته و همیشه می گوید: «کلمه ی اشتباه در فرهنگ لغات من موجود نیست».
انگلیش نیز دارای قابلیت هایی است؛ او در دو کار خبره است: اول ردیابی صدا و دیگری تولید اصوات از گلو که هردو را در گواتمالا فرا گرفته است! او بسیار مؤدب و وقت شناس است.
او نه تنها شما را به یاد یک نوزاد گنده می اندازد، بلکه این توانایی را هم دارد که شما را به این وادار کند که احساس کنید دوباره بچه شده اید. وقتی یکی از شخصیت های منفی فیلم با لحنی تأثرانگیز می گوید: «آقای انگلیش، من دلم برای شما تنگ می شود». گویی از طرف همه ی مردم جهان صحبت می کند.
کارگردان: پیتر هاویت
فیلم نامه نویسان: ویلیام دیویس، نیل پیورویس، رابرت وید
بازیگران: روآن آتکینسون، ناتالی ایمبرو گلیا، جان مالکوویچ، بن میلر، تیم پیگوت – اسمیت، اولیور فورد دیویس
«جانی انگلیش» (با هنرمندی روآن آتکینسون) یک مأمور مخفی خنگ و دست و پا چلفتی «M1-7» است که مأموریت دارد از جواهرات سلطنتی و تاج ملکه ی انگلستان محافظت کند و کشور و سلطنت انگلستان را از تجارت سیاه ماکیاولیان فرانسوی ها برهاند.
جانی باید جلوی تحقق نقشه های تبهکار فرانسوی، پاسکال سوآوژ (با بازی جان مالکوویچ) را بگیرد.
خواننده ی معروف، ناتالی ایمبروگلیا، نیز در این فیلم و در نقش مأمور لورنا کمپبل به ایفای نقش پرداخته است.
اگر واقعاً قیافه می توانست کسی را بکشد، چهره ی روآن اتکینسون (مستربین) می توانست یک اسلحه ی مرگبار باشد، زیرا چهره ی او دقیقاً با نقش هایی که بازی می کند، تناسب دارد. یک مأمور مخفی انگلیسی که نمی داند با ابزار و وسایل جاسوسی که در اختیار دارد، چه کار کند. یک بازیگر نابغه ی کمدی که حماقت را در بهترین وجه به هنر تبدیل کرده است.
اتکینسون (جانی انگلیش) نقش یک مأمور ضدجاسوسی را ایفا می کند که سعی می نماید دشمنان را نابود کند، اما موفقیت او بیش تر مرهون تصادف است تا یک روش هدفمند. اگر راهی برای حماقت وجود داشته باشد، این مأمور بی عرضه حتماً آن را پیدا می کند. او نه ترس را می فهمد، نه خطر را و نه اصولاً چیزی را!
تنها چیزی که فیلم جانی انگلیش دارد، بازی جذاب اتکینسون است. بازیگری که نه تنها در کشور خودش، انگلستان، شناخته شده است، بلکه محبوبیتی جهانی دارد. او بازیگری است که دارای توانایی فوق العاده در کنترل حرکات بدن و چهره اش می باشد. این فیلم تنها پس از سپری شدن چند روز از شروع اکران آن در بسیاری از کشورها، بیش تر از صد میلیون دلار فروش داشته است.
کارگردان این فیلم، پیتر هاویت، قبلاً فیلم «درهای کشویی» را کارگردانی کرده و نویسندگان فیلم نامه، نیل پرویس و رابرت وید، نیز دو فیلم از مجموعه فیلم های سینمایی جیمز باند را در پرونده ی کاری خود دارند.
انگلیش یک مأمور جزءءء شلخته وبی دست و پاست که مأموریت یافته مدارکی را علیه گروهی که دزدی های کلان می کنند، جمع آوری نماید و جالب این که در این مأموریت موفق می شود! در پی مرگ های ناباورانه ی جاسوس های حرفه ای انگلیسی، انگلیش تبدیل به یک مأمور طراز اول می شود و به طور ناگهانی وارد ماجرای یک نقشه ی تبهکارانه می گردد که در آن قرار است جواهرات سلطنتی دزدیده شود و این امر باعث بی ثباتی در کشور می گردد.
او در این مأموریت با یک مأمور سلطنتی (بن میلر) هم کار می شود و سپس دلباخته ی زنی به نام لورا کمپل (یک خواننده ی استرالیایی به نام ناتالی ایمبرو گلیا) می گردد. انگلیش در این مأموریت، افسون مردی اهریمنی به نام پاسکال سوآوژ (جان مالکوویچ) می شود که لهجه ی فرانسوی غلیظی دارد. سوآوژ از زندان انفرادی خود یک امپراتوری ساخته و همیشه می گوید: «کلمه ی اشتباه در فرهنگ لغات من موجود نیست».
انگلیش نیز دارای قابلیت هایی است؛ او در دو کار خبره است: اول ردیابی صدا و دیگری تولید اصوات از گلو که هردو را در گواتمالا فرا گرفته است! او بسیار مؤدب و وقت شناس است.
او نه تنها شما را به یاد یک نوزاد گنده می اندازد، بلکه این توانایی را هم دارد که شما را به این وادار کند که احساس کنید دوباره بچه شده اید. وقتی یکی از شخصیت های منفی فیلم با لحنی تأثرانگیز می گوید: «آقای انگلیش، من دلم برای شما تنگ می شود». گویی از طرف همه ی مردم جهان صحبت می کند.