نقد تفکر فلسفی غرب (از قرون وسطی تا اوایل قرن بیستم)
درباره کتاب:
این کتاب از چهار بخش و دوازده فصل تشکیل شده است .
در فصل اول با عنوان «نفوذ اصالت منطق در فلسفه» کلیات و مباحث و سیر بحث اصلی مطرح می شود .
در فصل دوم که «تاثیر اصالت علم کلام در فلسفه »نام گرفته، از مداخله نابجای اهل کلام در مسائل فلسفی و سعی ایشان در بی اعتبار نشان دادن آنها بحث شده و عواقب سوئ این مداخله خاطر نشان شده است .
فصل سوم با عنوان «راه شک» بحثی است درباره تاثیر اصحاب تسمیه, به ویژه «اکام » در مسائل فلسفی و این که چگونه این مذهب راه را برای شکایت هموار ساخت .
نگارنده در فصل چهارم «فلسفه قرون وسطی» نشان می دهد که این جریانات چگونه به بی اعتبار شدن و از کار افتادن فلسفه قرون وسطی منتهی گردید. فصل چهارم تا هشتم بحث مشبعی است درباره فلسفه دکارت, میزان بهره گیری و اثرپذیری وی از اسکولاستیک و نیز تاثیر وی در فلاسفه آینده.
البته در فصل هفتم و هشتم چگونگی پیدایش فلسفه «مالبرانش», «بارکلی» و «لاک» از فلسفه دکارت و پیدایش فلسفه هیوم از فلسفه اینها نیز باز نموده شده است .
عناوین فصل های چهارم تا هشتم عبارت اند از: «اصالت ریاضیات دکارت», «اصالت روح در فلسفه دکارت», «ایده آلیسم دکارت» و «دوره انحطاط مکتب دکارت». در فصل نهم «اصالت فیزیک کانت» روشن می شود که کانت چگونه تحت تاثیر هیوم واقع شده است و نیز اصالت اخلاق روسو و فیزیک نیوتن چه اندازه در وی تاثیر نهاده است .
فصل دهم با عنوان «اصالت جامعه شناسی اوگوست کنت» به نقد و تحلیل افکار اگوست کنت و فلسفه تحصیلی یا علمی اختصاص دارد و در آن نتایج زیان بار این فلسفه آشکار شده است.
فصل یازدهم «دوران انحطاط فلسفه جدید» بررسی اجمالی است از علل انحطاط و سیر نزولی فلسفه جدید و عواقب آن تا اوایل قرن بیستم.
آخرین فصل نیز بیان اجمالی از کلیات مسائل «وجود» است که اساس و موضوع تمام فلسفه ها و رشته وحدتی است که همه آنها را به هم می پیوندد. کتاب با فهرست اعلام و ماخذ به پایان می رسد .