آیا کتاب را خواندهاید؟
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست نداشتم
آینه در آینه
امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگیهای محصول:
کد کالا:
51608
شابک:
9786001191756
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
داستان های آلمانی قرن 20
زبان:
فارسي
سال انتشار:
1391
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
280
شماره چاپ:
1
طول:
21
عرض:
13.9
ارتفاع:
1.1
وزن:
300 گرم
قیمت محصول:
95,000 ریال
موجود نیست
درباره آینه در آینه:
میشائیل انده را اغلب کتابخوانها با دو اثر به یادماندنیاش «مومو» و «داستان بیپایان» به خاطر میآورند. برای بعضی هم نام این نویسنده با تصویر «جیم دگمه» پسرک سیاهپوست شیطان تداعی میشود که قهرمان دو کتاب «جیم دگمه و لوکاس لوکوموتیوران» و «جیم دگمه و سیزدهقلوهای وحشی» است. کتابهایی که هرچند برای کودکان نوشته شدهاند، امّا برای بزرگسالان نیز خواندنیاند و حتّی میتوان پا را از این فراتر گداشت و گفت که درک عمیق همه-ی مضامین موجود در آنها تنها از یک بزرگسال برمیآید. و به همین دلیل اگر در کودکی یک بار سراغشان رفتهاید، از دوباره خواندنشان در سالهای بعد، ضرر نخواهید کرد.
ویژگی خاصّ آثار انده تخیّلی غریب است که از حدّ رخدادهای ناممکن در واقعیت درمیگذرد و به خلق جهانهای ناممکن میپردازد. جهانهایی که از قوانین این جهان پیروی نمیکنند و سیر در آنها ممکن است ما را ناگزیر به بازاندیشیدن در باب مفاهیمی چون زمان، مکان و هویت وادارد. شاید همین ویژگی خاص است که هنگام خواندن آثار انده، پیشبینی پایان داستان یا حتّی فصول بعد را بسیار دشوار میکند.
اگر ابتدای داستان با لوکوموتیورانی آشنا شدهاید که قطارش را در جزیرهای کوچک –آن قدر کوچک که ساکنانش قابل شمارشند- میراند (که خود همین تصویر به قدر کافی خیالانگیز و غریب هست) نباید فکر کنید که در ادامه همین قطار همچون یک کشتی، سر از دریا درنخواهد آورد یا این که به مرکز زمین سفر نخواهد کرد. امّا این تخیّل هرچند غریب باشد، بیهوده نیست. تصاویر خیالانگیزی که یکی پس از دیگری به خواننده عرضه میشوند، هر یک محصول آشناییزدایی از اموری دم دستی و بدیهی انگاشته شده هستند که باعث میشود آن امور دیگر بار موضوع اندیشه قرار گیرند. در واقع انده با فراهم کردن امکان «جور دیگر دیدن» اشیا و واقعیتها، راه دیدنِ «حقیقت» آنها را هموارتر میکند. کاری سترگ که شاید از بسیاری کتابهای واقعنگارانه برنیاید...
«آینه در آینه»، از آخرین آثار این نویسندهی فقید آلمانی است که مترجم در معرفی کتاب آورده:
«کتاب سوررئالیستی و گروتسکوار «آینه در آینه»، بر خلاف سایر آثار انده، صرفاً برای نوجوانان نوشته نشده، بلکه نگاه نیچهای نهفته در اثر و درونمایهی سیال و رؤیاگون آن... سایر خوانندگان را نیز به حیرت وامیدارد.»
من فکر میکنم که این کتاب نه تنها «صرفاً» برای نوجوانان نوشته نشده، بلکه اصلاً مناسب مطالعه توسّط این گروه سنی نیست. لااقل دو دلیل برای این مدّعا میتوان برشمرد:
نخست، پیچیدگی مضامین مطرح شده در کتاب است. کتاب سی پاره دارد. راوی پارهی نخست «هُر» است: هیولای غریبی که در مکانی غریبتر زندگی میکند و کاری جز رؤیا دیدن ندارد. به نظر میرسد بیست و هشت پارهی بعدی، رؤیاهای هُر باشند. رؤیاهایی غریب همچون ببینندهشان و نه شبیه به هر چه که تا به حال خواندهاید. آخرین رؤیا نیز جهان هُر را به ایجاز و اشاره برای خواننده تصویر میکند.
هر یک از این بیست و هشت رؤیا یا بیست و هشت تابلو، یکی- دو عنصر مشترک با رؤیا یا تابلوی پیشین خود دارند. این عنصر مشترک گاهی یک شیء تکرار شونده یا عنصر فیزیکی دیگری است (مثلاً اتاقی به رنگ آبی آسمانی یا صحنهی یک دادگاه) و گاهی مضمونی است که در یک تابلو، طرح و در تابلوی بعدی پرورانده میشود (مانند بحث اختیار انسانی و توانایی او در رقم زدن سرنوشت خود). بسیاری از رؤیاها را میتوان یک داستان کامل به شمار آورد (امری که باعث شده برخی به اشتباه این کتاب را «مجموعه داستان» بنامند.) و برخی نیز همچون طرحی از یک داستانند.
غیر از این دو، پارههایی هم هستند که به دشواری بتوان دربارهشان اظهارنظر کرد. آن قدر که غریب و پیچیده اند. شاید بشود به مدد تشبیه حالی را که در حین خواندن این پارهها، به آدم دست میدهد، چنین وصف کرد: برای چند دقیقهی کوتاه در جایی باشی که تا کنون نبودهای و پس از این هم نخواهی بود و مردمی در آن جا باشند که هرچند به زبان تو سخن میگویند امّا واژهها و عبارات را به نحوی به کار میبرند که برای تو غیرقابلدرک است و علاوه بر همهی اینها، آن جا تاریک هم باشد و تو آنچه در جریان است را تنها در خلال یکی-دو برق ناگهانی که آسمان را و همه جا را روشن میکند نظاره کنی. و از پس آن رعد هولانگیزی و در متن همهی اینها همهمهی نامفهوم آهستهای...
آن دستهی اوّل و دوم که قابلدرکند امّا، مفاهیم پیچیده و ارزشمندی را طرح میکنند که مواجهه با آنها و تأمّل دربارهشان به دشواریِ رویارویی با دستهی سوم میارزد. مفاهیمی چون آزادی، انتخاب، رنج، معنای زندگی، خواستن و بیشتر خواستن و مانند اینها. و در هر یک بی آن که به طور مستقیم نتیجهای گرفته شود، موضعی در باب آن مفهوم اتّخاذ شده است. موضعی که حاصل تصویرگری دقیق و خلق «فضا»یی است که با همهی غرابت تو را به مواجهه با آن چه مسلّم انگاشتهای فرا میخواند.
دومین دلیل به نداشتن داستان بازمیگردد. نوجوانان و تازه کتابخوان شدهها بیشتر به خواندن کتابهایی راغبند که برایشان «قصّه» میگویند. قصّهای که اوّل و آخر دارد، آدمهایی دارد که بلاهایی سرشان میآید و برای خلاص شدن از آن بلاها، کارهایی میکنند و خلاصه توالی حوادث و رُخدادهایشان آدم را به دنبال خود میکشاند. کمابیش منطبق بر همان طرح ازلی - ابدی شروع شونده با «یکی بود، یکی نبود...» آشنایِ همیشه دوستداشتنی. این کتاب مسلّماً فاقد قصّه بدین معناست. و همین باعث میشود خواندنش برای نوجوانان سخت باشد و انگیزشی ایجاد نکند.
«آینه در آینه» غذای سنگینی است که خوردنش در یک وعده ممکن است منجر به سوءهاضمه گردد! پیشنهاد ما این است که آن را لقمه لقمه بخورید و جُرعه جُرعه بنوشید! فال فال بخوانیدش و به هر تصویر که در برابر چشمانتان قرار می دهد، خوب بیاندیشید. مطمئنّاً چیزهایی خواهید دید که به وقتی که صرف تماشا کردهاید، میارزند!
* معرفی کتاب از الف کتاب
* معرفی کتاب از الف کتاب