مشتی نور سرد
مجموعه شعری از ضیاء موحد است. این مجموعه شعر120 صفحه دارد و اولین بار در سال 1379 منتشر شد. ضیاء موحد از تأثیرگذارترین شخصیتهای ادبیات معاصر است. او انسانی تکبعدی نبود و در حوزههای مختلف فعالیت میکرد. موحد در حوزههای فلسفه، نقد ادبی و شعر فعالیت کرده است. او حتی رسالهای برای آموزش مقالهنویسی دارد. خود او در میان تمام فعالیتهایش، شعرگفتن را بیشتر از بقیه دوست داشت. شعر از تولد تا مرگ در موحد جریان داشت. پنجسالی که در انگلستان به تحصیل در رشتهی فلسفه مشغول بود نمیتوانست شعر بگوید و آن مدت برایش بسیار سخت و طاقتفرسا بود. بلافاصله پس از به اتمام رسیدن درسش به ایران بازگشت و از نو شعر سرودن را دنبال کرد. موحد به تناسب شعرش وزن نیمایی، آزاد یا ترکیبی از هر دو را استفاده میکرد. اشعار او ساختاری منسجم دارد و احساسات قابلدرکی در آنها جاری است. مجموعه شعر مشتی نور سرد شامل اشعار سرودهشدهی ضیاء موحد در فاصلهی سالهای 1370 تا 1378 است. در بخشی از این مجموعه شعر میخوانیم:
و غیبت تو مثل غروب است که فضا را پر میکند
از آنچه ندانم چیست
مثل پرندهای که برای رفتن آمادهست
اما صدای بالش میماند
و من ترا
در غیبتت شناختم
و کوچههای بعد از نیمهشب که جز من
و یک سیاه مست
دگر هیچکس نبود
و آن پرنده باز
از لای برگها خواند
در غیبتت و در چشمان دختری
که دستهی گلی در دست داشت
و سالها گذشتند
مستان به خواب سنگین رفتند
گلها
پرپر شدند
و
باز آن پرنده است که میخواند
و آن دختری که گفتم
دستهی گلی به دستش بود
باری
کسی چه میداند