می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
دوست داشتم
دوست نداشتم
0
0
0
2
0
از غبار بپرس
آن موقع بیست سالم بود می‌گفتم لعنتی، صبر داشته باش، باندینی. ده سال وقت داری کتاب بنویسی، پس سخت نگیر، بزن بیرون و درباره‌ی زندگی چیز یاد بگیر، تو خیابان‌ها قدم بزن. مشکل نو این است: نادانی‌ات درباره‌ی زندگی. آه، خدای من، پسر اصلا می‌دانی هیچ تجربه‌ای با زن‌ها نداشته‌ای؟
از غبار بپرس سومین جلد از چهارگانه‌ی باندینیِ جان فانته با ترجمه‌ی محمدرضا شکاری است. این اثر معروف‌ترین رمان جان فانته است. رمانی که سال‌ها پس از مرگ نویسنده در فهرست پرفروش‌ها قرار گرفت و فانته را تبدیل به یکی از بهترین نویسندگان نسل خودش کرد. از غبار بپرس روایت عشقی غریب و پیچیده است. می‌گویند این رمان بهترین کتابی است که درباره‌ی لس‌آنجلس نوشته شده است.
درباره‌ی رمان از غبار بپرس
این رمان مشهور فانته امروز به عنوان اثری مثال‌زدنی در دانشگاه‌های آمریکا تدریس می‌شود. فانته با هنرمندی تمام، تصویری دقیق با حال‌وهوای دیستوپیایی از شهر لس‌آنجلس در دهه‌ی سی و در اوج رکود اقتصادی بزرگ ترسیم می‌کند. آرتور باندینی جوان از کلورادو به لس آنجلس می‌رود که نویسنده شود. او در هتلی اقامت می‌کند و ماجراها از همین نقطه شکل می‌گیرند.
