آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 0
دوست نداشتم 0

دریانوردی که از چشم دریا افتاد

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
346458
شابک:
9786227383157
انتشارات:
موضوع:
داستان های ژاپنی قرن 20
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1400
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
168
شماره چاپ:
1
طول:
21.5
عرض:
14.5
ارتفاع:
1.2
وزن:
189 گرم
FastDelivery
ارسال فوری
مخصوص شهر تهران
قیمت محصول:
2,200,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره دریانوردی که از چشم دریا افتاد:

«یوکیو میشیما» فقط چهل و پنج سال زندگی کرد، اما او را یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم ژاپن می‌دانند. میشیما در عمر کوتاهش به عنوان شاعر، نویسنده، نمایشنامه‌نویس، بازیگر و کارگردان فعالیت کرد و در تمام این عرصه‌ها درخشید. در عرصه‌ی داستان‌نویسی، او را بابت تحلیل‌های روان‌شناختی جذاب و خیره‌کننده، با داستایوسکی و استاندال مقایسه می‌کنند. اما مرگ میشیما حتی از زندگی‌اش نیز تأثیرگذارتر بود:
او در سال ۱۹۶۷ وقتی که چهل و دو سال داشت به نیروی زمینی ژاپن پیوست و سه سال بعد همراه با چهار نفر دیگر از اعضای گروهی که خودش راه‌اندازی کرده بود، اقدام به کودتا کرد. ‌میشیما و یارانش به یک مرکز فرماندهی رفتند و فرمانده را به صندلی بستند. میشیما به بالکن رفت و برای سایر سربازان سخنرانی کرد، اما آن‌ها او را هو کردند. او نیز به دفتر برگشت و هاراکیری کرد. سپس یکی از اعضای گروه به رسم ژاپنی‌ها سعی کرد سر او را از تنش جدا کند که بعد از چند بار تلاش موفق نشد. ‌‌نفر دیگری به نام موریتا سرش را جدا کرد و خودش نیز هاراکیری را انجام داد و نفر بعدی، سر او را از بدن جدا کرد.

نشریه‌ی تایم:
«دریانوردی که از چشم دریا افتاد»یک اثر هنری مهم است. رمانی درباره‌ی طغیان علیه قوانین ساختگی دنیای ما برای خلق دنیای دیگری به نام عینیت.

«دریانوردی که از چشم دریا افتاد» همان طور که از نویسنده‌ی متفاوت و یاغی‌اش انتظار می‌رود، رمانی جریان‌گریز و چندوجهی است. رمانی که هم وجوه عاشقانه‌ی پررنگی دارد، هم درواقع داستان طغیان است. رمان به زندگی زنی زیبا و بیوه و پسر نوجوانش می‌پردازد که در شهری بندری صاحب مغازه‌ای هستند و از فروش اجناس گران‌قیمت روزگار می‌گذرانند. زن با دریانوردی آشنا می‌شود و عشقی بین این دو درمی‌گیرد، اما همزمان، پسر نوجوان داستان، «نوبورو» که روحیه‌ای طغیانگرانه و انتقادی نسبت به قوانین دنیای ما دارد، با این موضوع به گونه‌ای رفتار می‌کند که سخت تکان‌دهنده است.

برشی از رمان:
سرش را نزدیک برد و منشأ نور را پیدا کرد. آفتاب شدید تابستان از سمت دریا به داخل اتاق خواب خالی مادرش می‌تابید. فضای زیادی داخل کمد وجود داشت. حتی یک آدم بزرگ هم اگر روی زمین دراز می‌کشید با کمی سختی جا می‌شد. از آن دریچه با دقت به اتاق خواب مادرش نگاه کرد، همه‌ی اشیای داخل اتاق احساسی تازه و نو در «نوبورو» بر می‌انگیخت…