آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 0
دوست نداشتم 0

با بیماری در قدرت (سردمداران مریض و پریشان احوال در 100 سال اخیر)

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
سلامت
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
343307
شابک:
9786008284390
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
روسای دولت سلامتی و بهداشت تاریخ قرن 20م
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1400
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
564
شماره چاپ:
1
طول:
21.5
عرض:
14.5
ارتفاع:
4
وزن:
480 گرم
قیمت محصول:
5,000,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره با بیماری در قدرت (سردمداران مریض و پریشان احوال در 100 سال اخیر):

سطحی که به میزانِ آن بیماری ‌‌‌‌‌می‌تواند بر فرایندهای حکومتی و تصمیم­گیری سران حکومت تآثیر بگذارد، و کار احمقانه در معنای حماقت، بلاهت یا بی­ توجهی به­بار آورد، موضوعی بود که وقتی وزیر امور خارجه شدم به­ طور کاملاً مستقیم با آن مواجه شدم و از آن به بعد علاقه‌ی مرا به خود جلب کرده است. همچنین، مجذوب آن دسته از رهبران شدم که بیمار نبودند و توانایی‌های ذهنی آنها به­ خوبی کار ‌‌‌‌‌می‌کرد، اما به آنچه که من سندروم نخوت توصیف می­کنم، مبتلا شده بودند. رفتارهای نخوت ­آمیز در میان رؤسای حکومت­ها، خواه دموکراتیک خواه غیردموکراتیک، از آنچه تصور ‌‌‌‌‌می‌شود رایج­تر است و نخوت سهم زیادی در تعریف تاچمن از حماقت ایفا ‌‌‌‌‌می‌کند: «پافشاری لجوجانه بر یک سیاست که آشکارا قابل اجرا نیست و یا زیان­بار است.» ایشان در ادامه می­نویسند: «خشک­ مغزی، که منبع خودفریبی است، عاملی است که نقش بزرگ و چشمگیری در حکومت ایفا ‌‌‌‌‌می‌کند. درواقع شامل ارزیابی یک موقعیت بر اساس عقایدِ ثابتِ از پیش اندیشیده شده ‌‌‌‌‌می‌شود، درحالی­که هر نوع نشانه‌‌‌‌‌ی مخالف را نادیده گرفته و یا رد ‌‌‌‌‌می‌کند … و سود بردن از تجربه را نیز رد ‌‌‌‌‌می‌کند.» یکی از ویژگی‌های نخوت ناتوانی در تغییر مسیر است، زیرا لازمه‌‌‌‌‌ی این عمل آن است که آدم اشتباهی مرتکب شده باشد.

باربارا تاچمن، تاریخدانی که برنده‌‌‌‌‌ی جایزه‌‌‌‌‌ی پولیتزر شد، نوشته است: «ما کمتر به این موضوع واقفیم که قدرت حماقت به­بار ‌‌‌‌‌می‌آورد؛ که قدرتِ مطلقِ فرماندهی سبب ناتوانی در فکر کردن ‌‌‌‌‌می‌شود؛ که معمولاً مسئولیتِ قدرت از طریق تشدید به­کارگیریِ آن محو می‌شود. مسئولیت کلیِ قدرت این است که تا جایی که امکان دارد به شکل منطقی به نفع کشور و شهروندان آن حکومت کند. وظیفه این فرایندِ نهفته این است که به­خوبی از امور آگاه باشیم، به اطلاعات توجه کنیم، ذهن و قضاوت­هایمان را باز نگه داریم و در برابر طلسمِ موذیانه‌ی خشک­مغزی مقاومت کنیم. اگر ذهن آن­قدر باز باشد که درک کند فلان سیاست مشخص برای منافع خودی مضر است نه مفید، و آن­قدر اتکا به نفس داشته باشد که آن را بپذیرد، و آن­قدر عاقل باشد که [آن سیاست] را وارونه کند، این اوج هنر حکمرانی خواهد بود.»

سطحی که به میزانِ آن بیماری ‌‌‌‌‌می‌تواند بر فرایندهای حکومتی و تصمیم­گیری سران حکومت تآثیر بگذارد، و کار احمقانه در معنای حماقت، بلاهت یا بی­ توجهی به­بار آورد، موضوعی بود که وقتی وزیر امور خارجه شدم به­ طور کاملاً مستقیم با آن مواجه شدم و از آن به بعد علاقه‌ی مرا به خود جلب کرده است. همچنین، مجذوب آن دسته از رهبران شدم که بیمار نبودند و توانایی‌های ذهنی آنها به­ خوبی کار ‌‌‌‌‌می‌کرد، اما به آنچه که من سندروم نخوت توصیف می­کنم، مبتلا شده بودند. رفتارهای نخوت ­آمیز در میان رؤسای حکومت­ها، خواه دموکراتیک خواه غیردموکراتیک، از آنچه تصور ‌‌‌‌‌می‌شود رایج­تر است و نخوت سهم زیادی در تعریف تاچمن از حماقت ایفا ‌‌‌‌‌می‌کند: «پافشاری لجوجانه بر یک سیاست که آشکارا قابل اجرا نیست و یا زیان­بار است.» ایشان در ادامه می­نویسند: «خشک­ مغزی، که منبع خودفریبی است، عاملی است که نقش بزرگ و چشمگیری در حکومت ایفا ‌‌‌‌‌می‌کند. درواقع شامل ارزیابی یک موقعیت بر اساس عقایدِ ثابتِ از پیش اندیشیده شده ‌‌‌‌‌می‌شود، درحالی­که هر نوع نشانه‌‌‌‌‌ی مخالف را نادیده گرفته و یا رد ‌‌‌‌‌می‌کند … و سود بردن از تجربه را نیز رد ‌‌‌‌‌می‌کند.» یکی از ویژگی‌های نخوت ناتوانی در تغییر مسیر است، زیرا لازمه‌‌‌‌‌ی این عمل آن است که آدم اشتباهی مرتکب شده باشد.