آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 1
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 3
دوست نداشتم 0

امریکا بر سر تقاطع

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
329754
شابک:
9789643129002
انتشارات:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1399
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
307
شماره چاپ:
2
طول:
21
عرض:
14.8
وزن:
368 گرم
قیمت محصول:
2,500,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره امریکا بر سر تقاطع:

موضوع این کتاب بررسی سیاست خارجی امریکا در دوران بعد از حملات القاعده در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ است. این موضوع برای من مسئله‌ای شخصی است. به‌عنوان فردی که برای مدت زمان طولانی خود را نومحافظه‌کار تلقی و فکر می‌کردم که از جهان‌بینی مشترکی با بسیاری از نومحافظه‌کاران از جمله دوستان و آشنایانی که عضو دولت بوش هم بودند، برخوردارم. سابقاً با پُل والفوویتز معاون اسبق وزیر دفاع در دو نوبت همکار بودم. یک بار در اداره کنترل و خلع سلاح ایالات متحده و یک بار هم زمانی‌که ایشان در مقام رئیس دانشکده مطالعات عالی امور بین‌الملل در دانشگاه جان هاپکینز مسئول استخدام من در آن دانشگاه بودند. با مشاور وی ول اشتتر هم در شرکت مشاوره‌ای او به نام پان هیروستیک همکار بودم و مثل او سال‌ها نیز تحلیلگر مؤسسه مطالعاتی راند بودم. شاگر آلن بلوم بودم که خود وی نیز شاگرد لئواشتراوس و نویسنده کتاب انسداد فکر امریکایی بود. با ویلیام کریستال در دانشکده فوق لیسانس همکلاسی بودم و مرتباً برای دو مجله نشنال اینترست و پابلیک اینترست که آیروینگ کریستال پدر ویلیام بنیانگذار آن‌ها بود، و همچنین برای مجله کامنتری مقاله می‌نوشتم. با وجود این، برخلاف شمار زیادی از نومحافظه‌کاران، منطقی که برای جنگ با عراق ارائه شد، هرگز متقاعدم نکرد. هر چند در بدو امر موضع نسبتاً جنگ‌طلبانه‌ای در قبال عراق داشتم و در سال ۱۹۹۸ نیز نامه‌ای را که مؤسسه قرن جدید امریکایی بانی آن بود، امضاء کردم. در آن نامه از دولت کلینتون خواسته شد بود تا علیه بغداد موضع سخت‌تری اتخاذ کند، بعد از آن‌که صدام مانع فعالیت ناظران سازمان ملل متحد شده بود. در آن وقت و حتی تا وقوع حوادث یازدهم سپتامبر هم بحثی از تهاجم امریکا به عراق در میان نبود. در سال متعاقب تهاجم به عراق از من خواسته شد تا در گروه کارشناسی شرکت کنم که برای بررسی استراتژی دراز مدت امریکا برای نبرد با تروریسم تشکیل شده بود. در این مقطع بود که نهایتاً به این نتیجه رسیدم که جنگ اقدام عاقلانه‌ای نیست. این گروه مطالعاتی به من امکان داد تا به‌دقت درباره بسیاری از مسائل مطروحه در این کتاب بیندیشم. از آن زمان به بعد مدت زیادی با خودم در کلنجار بودم که آیا به‌واقع دیدگاه‌هایم به‌گونه‌ای تغییر کرده‌اند که صلاحیت نومحافظه‌کاربودن را از دست داده باشم و یا این‌که نومحافظه‌کاران طرفدار جنگ اصول مشترکی را که هنوز همه در آن‌ها سهیم هستیم، مورد سوءِاستفاده قرار داده‌اند. انفصال بین آن‌چه من باور دارم و آن‌چه ظاهراً نومحافظه‌کاران معتقد بودند، زمانی برایم روشن شد که در فوریه ۲۰۰۴ در مراسم شام که هرساله در مؤسسه مطالعاتی امریکن اینترپرایز برای بزرگداشت ایروینگ کریستال برگزار می‌شود شرکت کرده بودم که در آن ستون‌نویس، چارلز کراتمر، تحت عنوان «رئالیسم دموکراتیک: سیاست خارجی امریکا در دنیای یک‌قطبی» سخنرانی کرد. در این مراسم که تقریباً به‌طور مرتب هرسال از بعد از تهاجم امریکا به عراق انجام می‌شود، جنگ عراق یک موفقیت کامل اعلام می‌شود. در خلال سخنرانی کراتمر متحیر بودم که چرا اطرافیانم آن را با شور و هیجان تشویق و تحسین می‌کردند، به‌رغم آن‌که برای همگان روشن شده بود که ایالات متحده هیچ تسلیحات امحاءِ جمعی در عراق پیدا نکرده، گرفتار عملیات ضد شورشی بدخیم شده و به‌دلیل دنباله‌روی از نوع استراتژی تک‌قطبی که کراتمر مبلغ آن بود تقریباً به‌طور کامل خود را از بقیه جهان نیز منزوی ساخته است.