فرضیه فراگیر فراموشی
نوشتهی ژوزه ادوآردو آگوآلوسا، نویسنده و روزنامهنگار آنگولایی است. این کتاب را مهدی غبرائی به فارسی ترجمه کرده است. ژوزه ادوآردو آگوآلوسا متولد سال 1960 است و با وجود این که در زمینههای کشاورزی و جنگلداری تحصیل کرده، تاکنون بیش از 25 جلد کتاب به چاپ رسانده است. تعدادی از آثار شاخصش همچون «فرضیه فراگیر فراموشی»، «آفتابپرستها» و «خوابدیدگان بیاختیار» به فارسی نیز ترجمه شدهاند که از میان آنها فرضیه فراگیر فراموشی توانسته جایزهی معتبر و بینالمللی ادبیات دابلین را برای آگوآلوسا به ارمغان بیاورد. او هماکنون در جزیرهی موزامبیک زندگی میکند و به شغل روزنامهنگاری و نویسندگی مشغول است. آثار او تاکنون به بیش از 25 پنج زبان ترجمه شدهاند.
فرضیه فراگیر فراموشی داستان «لودو»، زنی پرتغالی مبتلا به آگورافوبیا (نوعی اختلال اضطرابی) است که به همراه خواهر و شوهر خواهر خود زندگی میکند. هنگامی که شوهر خواهر لودو برای انجام مأموریتی کاری به آنگولا اعزام میشود، لودو چارهای ندارد که خواهر و شوهر خواهرش را در این سفر همراهی کند. این سفر با آغاز جنبش استقلال آنگولا در سال 1975 همزمان است. در نتیجهی آشوبها و اتفاقاتی که پیرنگ داستان را شکل میدهند، لودو بهمدت سی سال خود را درون یک آپارتمان محبوس میکند و در این مدت برای بقا با خود و محیط پیرامونش میجنگد.
آگوآلوسا در این اثر با چیرهدستی، تکههای از هم گسیختهی داستان را همزمان با پیشبرد روایت به هم نزدیک کرده و در نهایت ساختاری منسجم و گیرا خلق میکند که باعث بهت و شگفتی خوانندهی اثر میشود. درونمایهی این اثر را فراموشی تشکیل میدهد. شخصیتهای این رمان همگی دچار فراموشی شدهاند: فراموشی آرمانهای استقلال، فراموشی آرمانهای سوسیالیسم و فراموشی انسانیت.