تکنیک های بازاریابی در بازار ایران
یکی از سوالاتی که همواره مطرح می شود این است که چرا فعالان صنعت و بازار کتاب های حوزه ی تجارت و بازاریابی را کم می خوانند. شاید یکی از دلایلش این باشد که اغلب اشخاص فعال در صنعت و بازار، اشخاصی کتاب خوان نیستند که این به نوعی منبعث از کلیت رفتار جامعه ما در امر کتاب و کتاب خوانی است.
در کنار این نکته باید اشاره کرد که در این مورد می توان انتقاداتی را به اشخاص دانشگاهی وارد کرد. به نظر می رسد نوع بیان دانشگاهی ها بیان خوبی نیست. گاهی فکر می کنیم اگر سخت تر صحبت کنیم، انگار علمی تر صحبت کرده ایم و اعتبار بیشتری به دست آورده ایم و البته متاسفانه این ذهنیت در خیلی از موارد درست هم از آب در می اید. چون در ایران ممکن است مخاطب شما از سخنرانی تان هیچ چیزی نفهمد ولی آن را تایید کند و به شما نمره ی مثبت دهد. صرف نظر از این رفتار نمایشی، باید به سمتی حرکت کنیم که مطالب را ساده تر بیان کنیم تا مورد استفاده همگان واقع شود.
اگر شما می خواهید علمی را بیاموزید ضرورت دارد که به صورت اصولی و قانون مند پیش بروید. تا درک درستی از آن علم بیابید و در جای صحیح بتوانید از آن حداکثر استفاده را داشته باشید تا به موفقیت های مدنظرتان برسید.
براساس تعریف، بازاریابی، علمی ست که می خواهد استاندارد زندگی مردم را بالا ببرد و راه حل ارائه کند و البته در این مسیر، شرکت ها را هم موفق می کند و فروش شرکت ها را بالا می برد. بازاریابی، زمانی موفق است که بتواند فروش شرکت را به سرانجام برساند. این علم، تغییر دیگری که با پیش از خودش به وجود آورد، این بود که تا پیش از آن، اول، مشتری را پیدا کنید، نیازسنجی کنید و بعد بروید سراغ تولید.
کتاب تکنیک های بازاریابی در بازار ایران؛ نباید کتابی در کنار بقیه ی کتاب های بازاریابی ارزیابی شود. کتاب های بازاریابی در بازار، بسیار زیاد هستند و اگر شما تنها چند کتاب خوب را بخوانید کفایت می کند و بعد از آن باید بروید سراغ مسائل ریزتر و جزئی تر بازاریابی.
هدف از تهیه این کتاب، این است که بحث ها را به شکل جزئی تر و پخته تر پیش ببریم و از مثال های ایرانی استفاده کنیم و در واقع، با زبان بازار روز ایران صحبت کنیم. البته این با توجه به بحث های علمی و بحث های روز بازاریابی خواهد بود.
در واقع باید گفت کتاب «تکنیک های بازاریابی در بازار ایران» به قول فرنگی ها یک «Me too Product» نیست و بنا ندارد کنار کتاب های دیگر بازاریابی بنشیند. در واقع، این یک کالای «من هم هستم» نیست. اغلب کتاب هایی که در زمینه ی بازاریابی در بازار وجود دارند، کتاب های خوبی هستند، ولی کتاب های روان خوان و راحت محسوب نمی شوند.
در حالی ما در این جا دنبال کتابی هستیم که مخاطب، حین خواندنش راحت جلو برود و مکث نداشته باشد تا برگردد بفهمد چه گفته شده است. در این کتاب سعی شده در ۱۹ فصل مفاهیم بازاریابی و ویژگی های افراد موفق در بازار، به ساده ترین شکل ممکن در دسترس علاقمندان قرار بگیرد. از خصوصیات مهم این کتاب توجه آن به بازار ایران و ملموس بودن آن است که با شرایط جامعه ما هم خوانی دارد.
کتاب تکنیکهای بازاریابی در بازار ایران نوشته ی «محمود محمدیان» عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نویسنده کتاب در حوزه بازاریابی و برندینگ، مشاور و بازاریابی کسب و کار؛ و «حسین یاغچی» سردبیر مجله ی پنجره ی خلاقیت و ویراستار چندین کتاب مهم و پرفروش در حوزه ی کسب و کار و انگیزش است. از او مقالات متعددی در زمینه راه اندازی و اداره ی کسب و کار منتشر شده است.
این کتاب برای تمامی اشخاصی که به نوعی با بازار سرمایه سرو کار دارند مناسب و مفید است.
خیلی ها ممکن است سوالاتی در زمینهی بازاریابی و مسائل بازار داشته باشند؛ قرار نیست هر کسی که در این زمینه سوالی داشت برود درس بازاریابی بخواند تا برای سوالش، پاسخی بیابد.
به طور مثال فردی که تحصیلاتش تا سوم نظری است، ممکن است در زمینه ی کسب و کارش با سوالی مواجه شده باشد؛ ما که نمی توانیم به این فرد بگوییم برو کنکور شرکت کن و وارد دانشگاه شو تا جواب سوالت را از خلال درس ها بیابی. این فرد حتی ممکن است علاقهای نداشته باشد در کلاسهای مربوط به این رشته حضور پیدا کند یا احساس کند پیش نیازهای مربوط به حضور در سر کلاس را ندارد؛ اما در عین حال سوال هایی هم در زمینهی کسب و کارش برایش ایجاد شده باشد که دنبال جواب آن ها بگردد. از آنجا که در این کتاب، این دسته از مخاطبان را هم مدنظر داریم، تلاش می کنیم موضوعات به شکل ساده سازی شده اش در اختیار مخاطبان قرار گیرد.
گزیده ای از کتاب
اثرگذاری بازاریابی مستقیم چقدر است؟
در این فصل می خواهیم پنجمین مورد ترویج در بازاریابی یعنی بازاریابی مستقیم یا Direct Marketing را معرفی کنیم. وقتی از بازاریابی مستقیم صحبت می کنیم، دو معنا از آن درک می شود. در تعاریف کلاسیک و قبل از ظهور اینترنت، وقتی از بازاریابی مستقیم صحبت می کردند، منظورشان به طور کلی بازاریابی از طریق پست بود. در این میان ممکن بود بازاریابی دهان به دهان را هم در شمار بازاریابی مستقیم قرار دهند. اما وقتی از بازاریابی مستقیم حرف می زدند، منظورشان بازاریابی از طریق پست بود. اگر شرکتی می خواست بازاریابی مستقیم انجام دهد، باید نامه ای را برای مخاطبان هدف اش آماده می کرد و از طریق پست به دست آنان می رساند و این گونه با تک تک افراد با خانواده ها ارتباطبرقرار می کرد. در عین حال ابزار بسیار موثری هم در بازاریابی محصولات محسوب می شد که البته منوط به این بود که سیستم پستی کار خود را درست انجام دهد. مثلا در ایران، هم تجربه های موفقی از طریق بازاریابی با پست داشته ایم و هم تجربه های ناموفق. تجربه های موفق زمانی بود که نامه های شرکت به دست مخاطبان می رسید و تجربه های ناموفق زمانی بود که سیستم پستی یا شخص پستچی به این نتیجه می رسید که این ها نامه های تبلیغاتی هستند و آن ها را به دست مخاطبان نمی رساند و بین راه، در سطل زباله یا در جوی می انداخت شان و می رفت. در آن سال ها می شد به شکل تصادفی با انبوهی از نامه های تبلیغاتی در گوشه ای از خیابان یا جوی کنار خیابان مواجه می شد. هنوز هم به این شیوه ی پستی، بازاریابی مستقیم می گویند.