کتاب گویا چگونه فرزند شما آینده موفق خواهد داشت
والدین به حقایقی در مورد تربیت فرزند احتیاج دارند و نه فقط پند و مشاوره.
متاسفانه پیدا کردن این حقایق، در انبوه رو به رشد کتاب های تربیت فرزند، خیلی سخت است. به این ها بیفزایید وبلاگ ها، سایت ها، پادکست ها، مادرشوهر / مادرزن و در کل هر فامیلی که تا به حال بچه داشته است.
اطلاعات فراوانی وجود دارد؛ ولی برای والدین دانستن این که کدام شان را باید باور کنند، سخت است. خوبی علم این است که اهل جانب داری نیست و کسی را هم محکوم نمی کند. به محض این که متوجه شوید باید به کدام تحقیق اعتماد کنید، تصویری کلی شکل می گیرد و افسانه ها محو می شوند.
«جان مدینا» نویسنده کتاب می گوید: «برای این که تحقیقی بتواند اعتماد مرا جلب کند، باید بتواند از «عامل غر زدن» من بگذرد. برای این که وارد این کتاب شوند، باید آن تحقیق در متون علمی مرتبط با حوزه ی خودش چاپ؛ و با موفقیت تجدید چاپ شده باشد. بعضی نتایجش هم باید چندین بار تایید شده باشند. در مواردی هم که برای تحقیقاتی مدرن و تازه استثنا قائل شوم، یعنی تحقیقاتی که می شود به آن ها اعتماد کرد، ولی هنوز کاملا با گذر زمان تایید نشده اند، به آن ها هم اشاره خواهم کرد.
برای من بچه داری یعنی رشد مغز. من یک زیست شناس مولکولی تکاملی با علاقه ی شدید به ژنتیک اختلالات روان پزشکی هستم. بیش تر زندگی پژوهشی من به صورت یک مشاور خصوصی گذشته، یک عیب یاب برای صنایع و موسسات تحقیقات عمومی هستم که به یک متخصص ژنتیک ماهر در سلامت روان احتیاج داشتند. به علاوه موسسه ی تالاریس را در سیاتل در نزدیکی دانشگاه واشنگتن تاسیس کردم که ماموریت اصلی اش مطالعه ی شیوه ی پردازش اطلاعات در نوزادان در سطح مولکولی، سلولی و رفتاری بوده است.»
مسلما دانشمندان همه چیز را در مورد مغز نمی دانند؛ ولی چیزهایی که می دانیم به ما بهترین فرصت را می دهد برای تربیت فرزندانی شاد و باهوش. البته به این بستگی دارد که تازه فهمیده اید باردارید، کودک تان تازه به راه افتاده، یا این که در موقعیتی هستید که باید نوه تان را بزرگ کنید. این کتاب به سوالات مهم والدین جواب خواهد داد و پرده از افسانه سرایی هایی بر می دارد که به گوش تان خورده است.
هر مغزی با دیگری حتی از نظر فیزیکی فرق دارد. هیچ دو کودکی به یک موقعیت، دقیقا به یک روش جواب نمی دهند. در نتیجه چیزی به عنوان نصیحتی برای همه ی والدین نداریم. به همین خاطر از شما می خواهیم سعی کنید فرزندان تان را بشناسید. این یعنی گذراندن وقت زیاد با آن ها. دانستن شیوه ی رفتار و همین طور تغییر رفتارشان در طول زمان، تنها راه کشف شیوه ی مناسب بزرگ کردن شان است.
از دید محققان، تمایل مغز برای پاسخ به محیط خارجی برای محققان این رشته، خیلی مستاصل کننده است. تفاوت های فردی از تفاوت های فرهنگی که سیستم ارزش گذاری خاص خود را دارد، تاثیر می گیرند. به علاوه، مشکلاتی که خانواده های فقیر با آن رو به رو هستند، با مشکلات خانواده های سطح متوسط به بالا خیلی فرق دارد. مغز به تمام این ها جوابی خواهد داد. مثلا فقر می تواند روی آی کیو اثر بگذارد. یا کودکانی که با حضور پدربزرگ و مادربزرگ بزرگ می شوند، با دو روش تربیت فرزند رو به رو هستند. معمولا پدرها و مادرها اولویت های متفاوتی در تربیت فرزند دارند که این هم خودش منبع بزرگی در ایجاد مشکل در روابط شان است. ترکیبی از دو روش کودک را راهنمایی خواهد کرد.
اصلا چرا به تربیت فرزند احتیاج است؟ این سوالی است که ذهن خیلی از محققان حوزه ی تکامل را به خودش مشغول کرده: چرا بزرگ کردن فرزند یک انسان این قدر طول می کشد؟ احتمالا به غیر از نهنگ و یکی دو حیوان دیگر، ما طولانی ترین دوران کودکی را در این سیاره داریم. این دوره ی موقت طولانی از چیست و چرا بقیه ی جانوران چنین چیزی را متحمل نمی شوند؟ باید به کودکان همه چیز را یاد دهید؛ حتی این که چگونه به دستشویی بروند. به علاوه آن ها برای یادگیری ساخته شده اند؛ پس باید مراقب تمام رفتارهای تان باشید. هر دو این ها انرژی فوق العاده بالایی احتیاج دارند.
تربیت صحیح کودکان باعث شکل گیری درست شخصیت آن ها در آینده می شود و هر چقدر در دوران کودکی برای شان زمان صرف کنیم و حوصله به خرج دهیم، در بزرگ سالی با خیال آسوده شاهد موفقیت و آرامش آن ها خواهیم بود.
کتاب «چگونه فرزند شما آینده ای موفق خواهد داشت؟» از جان مدینا در ۳۸۷ صفحه، راه کارهایی برای تربیت کودکان باهوش، شاد و اخلاقی به ما می دهد و بستر شکل گیری و رشد آن ها، براساس قوانین مغزی نوزادان و کودکان را توضیح می دهد. او در این کتاب از تجارب شخصی خود که به هنگام بزرگ کردن فرزندانش به دست آورده است، نیز استفاده کرده است.
گزیده ای از کتاب
تلویزیون برای کودکان، متفکرانه برنامه ریزی نشده است
تمام آن قفسه های فروشگاهی که پر از ویدیو و دی وی دی های آموزشی ست، چطور؟ بی شک این ویدئوها ادعا می کنند که عملکرد شناختی را در کودکان پیش دبستانی بالا می برند، ادعاهایی که نشات گرفته از مطالعات عده ای از محققان در دانشگاه واشنگتن است. یاد می آید روزی آفتابی بود که مشغول خواندن مجموعه ای از کارهای منتشر شده شان بودم، مطالعه در روز آفتابی، کاری عادی در سیاتل نیست. اول با صدای بلند خندیدم و بعد به خودم آمدم. «رییس دانشگاه ما، تماسی از سوی رابرت ایگر، مدیر شرکت دیزنی دریافت کرده بود مبتنی بر این که موش، شاد نبوده است». دانشمندان دانشگاه واشنگتن، تحقیقی را به منظور آزمایش یکی از محصولات والت دیزنی به نام اینیشتین کوچک، منتظر کرده بودند و نتایج آن مقبول واقع نشده بود.
با توجه به همه ی یافته هایی که تا حالا در موردشان بحث کردیم، این موضوع نمی تواند شگفت رده تان کند. تحقیقات آن ها اصلا کارایی نداشت. در حقیقت نتوانستند اثر مثبتی روی دایره ی لغات مخاطبان موردنظرشان یعنی نوزادان ۱۷ تا ۲۴ ماهه، داشته باشند. می توان گفت اثر مخربی هم داشتند. کودکانی که هر روز یک ساعت به تماشاری این دی وی دی های آموزشی می نشستند، به طور متوسط شش تا هشت لغت کم تر از کودکانی یاد می گرفتند که اصلا این برنامه را تماشا نکرده بودند.