درآمد بالا از شبکه های اجتماعی

امروز بازاریابی و فروش، تغییرات زیرو رو کننده ای به خود دیده است و حدود هفتاد و پنج درصد تبلیغات و خریدو فروش ها به صورت آنلاین و بیست و پنج درصد به صورت آفلاین است. در چنین شرایطی پرداختن کسب و کارها به مضامینی همچون بازاریابی دیجیتال، برندینگ دیجیتال و شبکه های اجتماعی به یکی از مهم ترین عوامل در حیات و بقای شان تبدیل شده است. از یک مغازه ی کوچک در کنار پیاده رو یک خیابان تا یک کارخانه ی شهرکی در حومه ی یک شهر، همه شان باید اکانتی در یکی از شبکه های اجتماعی مرتبط و پرطرفدار تعریف کنند و از این طریق مشتری یابی متفاوتی را تجربه کنند؛ که اگر جز این باشد از غافله عقب می مانند و مخاطبان و مشتریان شان را روز به روز بیش تر از دست می دهند.

به تناسب این تغییرات، بازار کسب و کارهای اینترنتی هم جلوه ای دیگرو ابته چشمگیرتر پیذا کرده است. جوانی که بازاریابی بلد است و راه نفوذ به دل را می داند، اما دستش خالی ست، اکانتی در مثلا اینستاگرام فعال می کند و با عرضه ی محتوایی ارزشمند در مورد کالا یا خدماتی که می خواهد بفروشد، چه ها که نمی کند و چه رکوردهایی را در درآمدزایی در یک کسب و کار کوچک که رقم نمی زند. بر همین اساس است که بزرگترین متفکران و فعالان عرصه ی بازاریابی و کارآفرینی از انقلابی بزرگ در این حوزه حرف می زنند و هر کدام به سهم خود ویژگی های این عصر جدید در حوزه ی تجارت را بر می شمارند. کتاب های بی شماری هم به فراخور این دوران منتشر شده اند که اغلب شان بازاریابی و فروش در شبکه های اجتماعی را هدف گرفته اند و راهکارهایی را ارائه می دهند. در همه آن ها توجه نداشتن به دو نکته مشهود است. نخست آن که ابزارها و حتی هر کدام از برندهای رسانه های اجتماعی، تغییراتی را در طول زمان، هم از حیث تحولات تکنولوژیک و هم از حیث، تحولات اجتماعی به خود می بینید که ممکن است ابزارهای معرفی شده در این کتاب ها را بی اثر کند، چندان که این کتاب ها بعد از مدتی کهنه و بلاموضوع به نظر بیایند. دومین نکته که مهم تر است، نبود نگاه استراتژیکو کلان نگر در این کتاب هاست. بازاریابان کاربلد می دانند که صرف استفاده از ابزارهای آنلاین برای پیشبرد مقاصد بازاریابی و فروش کافی نیست و در این میان آن چه کارساز به نظر می رسد، وجود یک نگاه استراتژیک است که بتواند هم نحوه ی حضور در فضای مجازی تعیین کند و هم به فراخور این حضور برخی ابزارها را برگزیند و برخی دیگر را بی استفاده بگذارد تا مخاطب را آن طور که می خواهد به سمت خود بکشاند. تفاوت بارز این کتاب با کتاب های مشابه این است که مقوله ی مهم فروش را هدف گرفته است. بزرگان حوزه ی کسب و کار می گویند که تا فروش اتفاق نیفتد، هیچ اتفاق دیگری هم نخواهد افتاد و این کتاب، این نگاه را به شکل پررنگی پی گرفته است. نویسندگان این کتاب می گویند که می توانید هزاران لایک و کامنت در اکانت شبکه ی اجتماعی خود بگیرید، ولی تا پاپاسی نفروشید هیچ کدام از این ها فایده نخواهد داشت و صرفا یک بازی است که خودتان را اسیرش کرده اید. اگر می خواهید فروش عالی در فضای مجازی و رسانه های اجتماعی را تجربه کنید، این کتاب، راه اول تان خواهد بود. کتاب درآمد بالا از شبکه های اجتماعی را بخوانید و کسب و کار پررونق تان در شبکه های اجتماعی را هر چه زودتر تجربه کنید.

ما نمی توانیم به شما بگویم باید چه تصمیمی اتخاذ کنید. ولی این کتاب مطمئنا می تواند کمک تان کند بهترین گزینه ی ممکن را انتخاب کنید. چیزی که با اطمینان کامل می توانم به شما بگویم این است که وابستگی بیش از حد، شما را در معرض خطر قرار می دهد. تنها استراتژی وابستگی بیش از حد، شما را در معرض خطر قرار می دهد. تنها استراتژی ایمن، استراتژی بازاریابی چند رسانه ای و استراتژی فروش چندکاناله است. اگر در شبکه های اجتماعی به موفقیت دست پیدا کرده اید، خیلی هم عالی ست.این کتاب می تواند در این زمینه کمک بزرگی باشد. ولی اگر بیش از ۲۰ درصا از مشتریان راغب، مشتریان یا درآمد شما را از شبکه های اجتماعی به دست می آیندیا بیش از بیست درصد از روابط شما با مشتریان روی این شبکه ها اتکا دارد، حتما به مشکل برخواهید خورد. بازارهای مناسب، پیام های مناسب را از رسانه های مناسب دریافت می کنند.

این کتاب کلیدهای فروش مستقیم به مشتریان غیرراغب در شبکه های اجتماعی را عرضه می کند و جریان مشتریان راغب و افراد مایل به دریافت پیام ها و ایمیل های تبلیغاتی شما را افزایش می دهد تا به صورت آنلاین به موقعیت افرار مشهور دست پیدا کنید. برای هر نوع نتیجه ی سنجش پذیرکه مایلید از شبکه های اجتماعی به دست آوردید، استراتژی های گام به گام و شیوه های ساده و موثری در این کتاب وجود دارد که زمان لازم برای رسیدن به اهداف را کم می کنند و شما را از نومیدی نجات می دهند.

افراد بسیاری از جمله جاش پولیش، برایا تریسی، کوین کروز، کلیت ماسک و … از این کتاب تقدیر کرده اند.

گزیده ای از کتاب

جست و جوی گوگل

سئوی (بهینه سازی موتور جست و جو) عالی دیگر نمی تواند با هزاران صفحه ی مخفی و متاتَک دستکاری شود. شیوه های فریب دادن موتور جست و جو ممکن است در ابتدا کارساز باشند، ولی می تواند باعث شوند در مرحله ی بعدی، میزان زیادی از وقت و پول تان را از دست بدهید.

زمانی شرکت خودروسازی ب ام و آلمان در فهرست سیاه غول جست و جو یعنی گوگل قرار گرفت. قانون مهم گوگل این است که شرکت ها نباید برای کاربران، موتور جست و جو ایجاد کنند، بلکه باید وب سایت هایی برای آن ها طراحی کنند. ظاهرا بی ام و برای افزایش ترافیک وب خود «صفحات دروازه» را به کار گرفته بود. این غول خودروسازی مشاهده کرد که به دلیل این قانون شکنی رتبه های بالای آن به شکل چشمگیر به رتبه های بسیار پایین سقوط کرد.

بعضی از اموری که گوگل بررسی می کند، عبارت اند از:

• نرخ کلیک. بعد از آن که مردم به سایت شما وارد شدند، آیا روی مطالب مختلفش کلیک خواهند کرد؟ آیا آن ها جلب محتوای شما خواهند شد؟

تاکتیک: در پست های وبلاگ تان لینک هایی ارائه کنید و در انتهای این پست ها درخواست اظهارنظر کنید و پرسش هایی بیاورید.

• نرخ مرور. آیا بازدیدکنندگان سایت شما موقع بازدید از سایت، به پایین صفحه رفته اند؟

تاکتیک: پاراگراف ها و تصاویر وبلاگ های تان را چنان تفکیک کنید که در یک سوم بالای صفحه ی وب فقط بخشی از آن ها قابل رویت باشد. بازدیدکننده را تطمیع کنید تا به پایین صفحه برود و مطالب دیگر را ببیند.

• زمان سپری شده در صفحه. بازدیدکنندگان چه مدتی را صرف مطالعه ی محتوای صفحه ی شما می کنند…