آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 10
دوست نداشتم 0

بی بال و پر

امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
244808
شابک:
9786005193817
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
طنز
زبان:
فارسي
سال انتشار:
1398
جلد:
شومیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
163
شماره چاپ:
4
وزن:
200 گرم
برخی صفحات:
FastDelivery
ارسال فوری
مخصوص شهر تهران
قیمت محصول:
1,232,500 ریال
1,450,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره بی بال و پر:

Without Feathers

وودی آلن

|     وودی آلن در سال 1935 در محلۀ بروکلین شهر نیویورک متولد شد.

علایق کودکی‌اش معطوف به تماشای بیسبال، نمایش‌های وودویل، خواندن داستان‌های مصور و رمان‌های پلیسی میکی‌اسپیلن بود. در همان نیویورک رشد کرد، در بارها و کلوب‌ها ترومپت نواخت و به دانشگاه نیویورک رفت. وی پس از یک ترم دانشگاه را ترک کرد و به گروه نویسندگان شبکۀ CBN  پیوست. بعد از مدتی تجربۀ شوخی‌نویسی، در کلوب‌های شبانه شوخی‌های خودش را اجرا کرد. این کار به او اعتماد به نفس بازیگری و سپس کارگردانی داد.

نگار شاطریان

‌نگار شاطریان متولد سال ۱۳۶۵ در تهران است. او در رشته‌ی مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه علامه‌طباطبایی به تحصیل پرداخت. سپس به تدریس، پژوهش و ترجمه در حوزه‌ی زبان انگلیسی روی‌ آورد. تا کنون از او آثاری چون «مرگ در می‌زند»، «این آب آشامیدنی نیست»، «حالا بی‌حساب شدیم»، «بی‌بال و پر» و «هرج و مرج محض»؛ که از جمله نوشته‌های نمایشی و طنز وودی آلن محسوب می‌شوند، منتشر شده است.

 


تئوی عزیز، من و گوگن دوباره دعوایمان شد و او قهر کرد رفت تاهیتی! وسط کشیدن دندان یکی از بیماران بود که صدایش کردم. زانویش را روی قفسه سینه آقای نات فلدمن گذاشته بود و با انبر دندان کرسی بالا، سمت راست را گرفته بود. طبق معمول در حال تقلا بود که من از اقبال بَدم وارد اتاق شدم و پرسیدم که آیا کلاه نمدی من را دیده یا نه. گوگن هم حواسش پرت شد و دندان از انبر در رفت، فلدمن هم از این موقعیت استفاده کرد و از روی صندلی پرید و از مطب فرار کرد. گوگن ناگهان دیوانه شد! کلهام را گرفت و ده دقیقه بیوقفه زیر دستگاه ایکسری گرفت. تا چندین ساعت نمیتوانستم همزمان با دو چشم پلک بزنم. الآن تنها شدهام.
ونسان