خوشه های خشم
درباره کتاب:
رمان خوشههای خشم در مدت پنج ماه نوشته شد و در سال ۱۹۳۹ منتشر شد. این کتاب در ابتدا نارضایتی سرمایه داران و زمینداران آمریکایی را در پی داشت و در آمریکا ممنوع اعلام شد. سرمایه داران این کتاب را برای کشاورزان که اغلبشان بی سواد بودند؛ به عنوان کتابی ضد کلیسا و ضد مذهب معرفی کردند آنان به دروغ به کشاورزان میگفتند که این کتاب شما کشاورزان را مردمی وحشی معرفی کرده. همین امر باعث شد کشاورزان نا آگاه به کتابخانهها رفته و آن را آتش زدند. تهدید به مرگ بواسطه نوشتن این کتاب باعث شد مدتی افبیآی جان اشتاین بک را تحت نظر قرار دهد جالب آنکه این کتاب در روسیه نیز توسط حزب کمونیست حاکم تحریم شد.
پر فروش ترین کتاب سال ۱۹۳۹ امریکا که تا سال ۱۹۴۰ به چاپ یازدهم نیز رسید
برنده جایزه پولیتزر سال ۱۹۴۰ (معتبرترین جایزه روزنامه نگاری در آمریکا)
قرار گرفته در لیست ۱۰۰ رمان برتر از سال ۱۹۲۳ تا۲۰۰۵ (منتشر شده توسط مجله تایمز)
ترجمه شده در سراسر دنیا و چاپ میلیونها جلد از آن و …
اینها بخشی از افتخارات رمان خوشههای خشم از نویسندهٔ آمریکایی جان اشتاین بک است.
جان اشتاین بک (برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۲ ) نا آشنا به کارکردن نبود او در اوایل جوانی همانند کارگران روزمزد و کشاورزان تهیدست؛ برای به دست آوردن تکه نانی کار کرده و تحصیلات دانشگاه را نیز بدون فارغ التحصیلی و گرفتن مدرک نیمه تمام رها کرده بود.
اشتاین بک عنوان این کتاب را به سبب علاقه اش به «سرود نبرد جمهوری» که سراینده آن یکی از طرفداران براندازی اصول بردگی در سال ۱۸۶۱ بود انتخاب کرد.
داستان خوشههای خشم از آغاز دورهی جدید ماشینیسم؛ زمانی که پای صنعت به زندگی کشاورزان باز شده است شروع میشود. با ورود تراکتور به مزارع؛ کشاورزان با وام گرفتن از بانکها، نسبت به خرید تراکتور اقدام نموده و به مرور مزارعشان گرو بانک شده و خودشان آواره میشوند.
“میان این تراکتور و تانک تفاوت زیادی نیست. هر دو مردم را بیرون میرانند، وحشتزده و مجروح میکنند. این چیزی است که باید به آن بیاندیشیم.”
کشاورزان وام گرفته مفلوک، که زمینهایشان را نیز از دست داده اند به تصور کار فراوان در کالیفرنیا شروع به مهاجرت میکنند. اما بعد از مهاجرت متوجه میشوند که تعداد کارگران چند برابر کار موجود است و کارفرمایان نیز مرتب دستمزدها را کاهش میدهند. آنان به فلاکتی دچار میشوند که حاضر میشوند با حداقل دستمزد ولو برای یک وعده غذا یا گوشت کارکنند و …
“مهاجران روی جادههای بزرگ پخش میشدند و گرسنگی و فلاکت در چشمهایشان دیده میشد. نه وسیلهای داشتند که بهخاطر آن، دیگران ارجشان بگذارند و نه راهی برای این کار میشناختند. چیزی نداشتند جز انبوه خود و نیازمندیهای خود. وقتی که کاری برای یکنفر پیدا میشد، ده نفر معرفی میشد و ده نفر با سلاح کاهش مزد یکدیگر را میزدند.
-اگه این یارو با سی سنت کار میکنه من با بیست و پنج سنت کار میکنم.
-اون با بیست و پنج سنت کار میکنه؟ من با بیست سنت حاضرم.
-صبر کنین… من گشنمه. من با پونزده سنت کار میکنم. من برا یه شکم خوراکی کار میکنم. اگه بچهها رو میدیدین. یه تیکه، بیرون میرن، اما نمیتونن بدون. به اونها میوهی از درخت افتاده دادم و حالا شکمهاشون باد کرده. منو قبول کنین. من برا یه تیکه گوشت کار میکنم”
رمان خوشههای خشم اولین بار در ایران ؛ توسط آقایان شاهرخ مکسوب – عبدالرحیم احمدی به فارسی ترجمه منتشر شده است. با خرید حقوق رسمی این رمان جهت ساختن فیلم ؛ به مبلغ ۷۵ هزار دلار؛ در سال ۱۹۴۰ فیلمی با همین عنوان به کارگردانی جان فورد و بازی زیبای هنری فوندا ساخته میشود. (خود “اشتاین بک” عاشق بازی هنری فوندا بود )
این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری و نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگری شد