پروژه ی رزی
درباره کتاب:
کتاب پروژه رزی رمان پروژه رزى یک رمانِ داستان محورِ عاشقانه با پس زمینه ى علمى و طنز ست.
قهرمان دوست داشتنى رمان پروفسور دان تیلمن، یک استاد دانشگاه رشته ى ژنتیک است، دان تیلمن مردى نابغه و هوشمند است که براى هر مسئله اى در زندگى اش یک پروژه تعریف مى کند.
دان تیلمن ذهنى تحلیلگر دارد که همه مسائل را بصورت منطقى پردازش میکند و بسیار معقول با همه چیز برخورد میکند، برنامه دقیق ساعتى دارد و در همه چیز دقیق و منضبط است. اما در رفتار و ارتباطات اجتماعى دچار مشکل است و به اصطلاح خودش همیشه یک گاف یا سوتى معاشرتى مى دهد همین باعث شده تعداد دوستانش به انگشتان دست هم نرسند.
دان تیلمن براى حل مشکل پیدا کردن یک شریک مناسب زندگى پروژه اى به اسم پروژه همسریابى تعریف مى کند که در آن فرمى گزینشى طراحى میکند که بتواند با آن فرد مناسب با زندگى اش را انتخاب کند که اتفاقى این پروژه من باب آشنایى اش با دخترى به نام رزى مى شود که اصلا هیچکدام از شرایط مطلوب براى شریک زندگى شدن دان تیلمن را ندارد. این آشنایى، شروع پروژه هاى دیگر دان تیلمن مى شود که آشنایى اش را با رزى بیشتر و بیشتر مى کند تا نهایتا پروژه اش به پروژه رزى خاتمه مى یابد.
برش هایی از کتاب:
اگر واقعا عاشق کسی هستی، باید حاضر باشی او را همان جور که هست بپذیری. تنها می توانی امیدوار باشی که او هم روزی از خواب غفلت بیدار شود و بنا به دلایل خودش تغییر کند.
چرا به قیمت برخی کارها بر کارهای دیگری متمرکز می شویم؟ زندگیمان را به خطر می اندازیم که آدمی را از غرق شدن نجات دهیم، اما پولی نمی دهیم که ده ها کودک دیگر از قحطی نجات پیدا کنند. صفحه ی انرژی خورشیدی کار می گذاریم که تاثیرشان بر تولید دی اکسید کربن ناچیز است – و حتی اگر تاثیرات منفی ساخت و نصبشان را هم به میان آوریم عملا تاثیر منفی دارند – به جای آنکه برویم سراغ پروژه های زیر ساختی موثرتر.
ارزش همه باورهایی که مبنای غیرعلمی دارند یک اندازه است.
یک پنجره تاریک شد، یک چراغ راهنمایی از قرمز سبز شد. نور چراغ های گردان یک آمبولانس روی ساختمان ها منعکس شد. و بر من مسجل شد که من پرسش نامه را به این قصد طرح نکرده بودم که زنی را بیابم که بتوانم بپذیرمش، بلکه قرار بود کسی را پیدا کنم که مرا بپذیرد.