ارائه ناب به سبک استیو جابز

درباره کتاب:

ارائه ی ناب به سبک استیو جابز، کتابی است که بارها باید خواند و نکاتش را به کار گرفت تا به یک سخنران و ارائه کننده ی ناب تبدیل شد. تا قبل از مطالعه ی کتاب تصورم بر این بود که استیو جابز یک مدیر ناراضی مثبت و یک رهبر مقتدر عالم عامل عاشق بوده است که توانسته کاری کارستان در عرصه ی رقابت بکند، و اپل را جهانی بسازد.

تمام اینها درست، اما حال می بینیم که ایشان یک استاد تمام در عرصه ی شناساندن هم است.

یادمان باشد مارکتینگ را با سه کلمه ی شناسایی (با تحقیقات بازار)، شناساندن (با ترویج و تبلیغ) و خشنودی (با فروش مؤثر و خدمات متمایز) تعریف می کردیم. البته همان طور که پیتر دراکر بزرگ می گوید: مارکتینگ در کنار نوآوری، با هم یک کاروکسب موفق را رقم می زنند. اپل به معنای واقعی با مدیریت استیوجابز به گفته ی پیتر دراکر جامه ی عمل پوشاند.
در سراسر کتاب هوشمندی رقابتی استیو جابز در زیر نظر داشتن رقبا و کشف فرصتها دیده می شود. و با یافتن فاصله ی بین اقدامات رقبا و تحولات بازار، جرقه ی نوآوری در اپل زده شده و با دانایی و هم افزایی در آن خانواده ی کاری همدل، شعله ور شده و به خواسته های جدید، متمایز و جامع برای پاسخگویی به نیاز جامعه ی رو به رشد جهانی تبدیل می شود، اما این تمام کار نیست.
این کتاب به ما می گوید که استیو جابز تمام نشدنی به آن محصولات نو؛ روح و جانی خاص بخشیده است و چنان شناساندن را عملی می ساخته است که احساسات مخاطبان برانگیخته شده و با تمام دلشان پذیرای محصولی ناب در پس ارائه ای ناب می شدند.

اگر بخواهم به صورت خلاصه به درسهایی که ارائه ی ناب استیو جابز به ما ارزانی می دارد اشاره کنم، نکات ذیل را یادآور می شوم:

1-جامعیت نگری: نگرش سیستمی و یکپارچه سازی جزو اصول موفقیت ارائه ی ناب استیو جابز بوده است.
2-مدیریت توجه و احساسات: او با شیوه های مختلف به اهمیت و نقش احساسات توجه، و پاسخ شایسته داده است و شادی مخاطبان مدنظرش بوده است.
3-متمایز بودن: نسبت به سایر سخنرانها، تمایز و تفاوت را در پوشش، درست کردن اسلاید، نحوه ی بیان و... به طرز عالی نشان می دهد.
4-ساده سازی و ساده گویی: امروز دیگر همگی بر اهمیت ساده سازی مطالب و مفاهیم پیچیده ی علمی و بیان آنها به زبان ساده و قابل فهم مشتریان مختلف، واقف هستیم. اینها را استیو جابز بخوبی رعایت می کرده است.
5-نارضایتی مثبت: بی تابی برای ایجاد تغییر و بی قراری برای پیشرفت، یکی از رموز موفقیت استیو جابز در ارائه ی نابش بوده است.

6-قدرشناسی انگیزه ساز: او در ارائه هایش سعی می کرده است که همه چیز را به خودش ختم کند. قدرشناسی او از خانواده ی کاری تمام کسانی که باعث موفقیت اپل شده است، قابل قدردانی است.
7-غیر قابل پیش بینی بودن: در هر یک از ارائه ها مخاطبان شیفته ی استیو جابز، باز هم با یک حرکت و اقدام جدیدی مواجه می شدند.
8-معماری اقناع: شناخت دقیق مخاطبان هدف و درک متفاوت بودن شخصیت و ادراک آنها در ارائه ی ناب استیو جابز مشخص است به نحوی که برای انسانهای دیداری، شنیداری و حرکتی، هر یک پیش بینی درستی می کرده است.
9-توجه به جزئیات: گاهی ندیدن یک جزء کوچک در یک پازل بزرگ، تمام زحمات را بر باد می دهد. به همین دلیل است که ایشان قبل از هر سخنرانی با دقت تمام جزئیات را بررسی می کرده است.
10-تمرین بسیار زیاد قبل از هر ارائه: یکی از افرادی که تئوری ده هزار ساعت دانیل لویتین را در صحنه ی عمل به کار گرفته است، استیو جابز است. به راستی تبدیل شدن به یک استاد تمام در سطح بین المللی نیاز به ده هزار ساعت تمرین دارد.

11-بازارشناسی دقیق: شناخت نیازها و پاسخگویی به آنها با خواست جدید، سپس متقاضی سازی مشتریان بالقوه از رموز موفقیت استیو جابز بوده است.
12-شور و اشتیاق: مگر می شود یک سخنران باشی که همه را شیفته ی بیانات و حرکات خودت کنی، اما شور و اشتیاق نداشته باشی. برایم جالب بود که استیو جابز حتی برای شور و اشتیاق بیانیه داشته است.
13-داشتن روِیا: انسانهایی موفق می شوند در کلاس جهانی مورد توجه قرار بگیرند که اعتقاد داشته باشند آمدن آنها به این جهان برای این بوده است تا تغییراتی بزرگ بیافرینند.  بنابراین، آنها چشم انداز و روِیا دارند، استیو نمونه ی همین انسانها است.
14-داستان سرایی: امروز نورومارکتینگ بخوبی اثبات کرده است که نقش استفاده از قصه گویی و داستان سرایی در جذب مخاطب و ماندگاری پیام در روح و جان او چقدر مهم است. در تمام ارائه ی ناب استیو جابز اهمیت داستان سرایی و به کارگیری آنها برای تجسم سازی سازنده، نشان داده شده است.
15-توجه به فرهنگ: فرهنگ اشتراکات رفتاری و پنداری انسانها و بی توجهی به فرهنگ مخاطبان هدف ما را به سرمنزل مقصود نمی رساند، این مهم را استیو جابز بخوبی می دانسته، به همین جهت رعایت می کرده است.

16-موقعیت شناسی: وقتی می خواست درهم ریختگی اپل را در قالب یک ساختار شکنی نوآور نشان بدهد با لباس اسپرت متمایز ( البته به چشم آور) در صحنه ی سخنرانی حاضر می شد، اما وقتی می خواست برای وام گرفتن به بانک برود، با کت و شلوار آراسته ی گرانقیمت دیده می شد.
17-فایده فروشی: او بخوبی واقف بوده است که مخاطبان محصول نمی خرند بلکه، فایده ی حاصل از محصول را می خرند. از این رو، به جای تأکید بر ویژگیها به منافعی که محصولات برای مشتریان دارد، می پرداخته است.
18-ارزیابی مستمر: او قبل از عرضه ی هر محصول با بررسی نظرات بخش نمونه ای از مخاطبان، عملاً برای آن یک کلینیک محصول اجرا می کرده است، و همین طور با بازبینی فیلمهای سخنرانیهایش، به دنبال یافتن ایرادات برای برطرف کردن آنها در سخنرانیهای بعدی بوده است.
19-موفقیت گرایی جامع: در مطالعه ی احوالات انسانهای موفق، در کلاس جهانی به شش ویژگی مشترک رسیده ام که عبارتند از: هدف گرایی، مسأله گرایی، راه حل گرایی، اقدام گرایی، کیفیت گرایی و اصلاح گرایی. به واقع استیو جابز تمام این ویژگیهای شش گانه را در پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک خودش به کار می گرفته است.
20-عامل عامل عاشق بودن: او همواره یاد می گرفت و می دانست یادگیری حد نهایت ندارد. اهل عمل و اجرا بود و پیوسته کار می کرد و با تمام دلش در خدمت به بشریت عاشقانه زندگی کرد. پس او یک نمونه ی عالی از انسانهای عالم عامل عاشق بوده است.