آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 1
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 3
دوست نداشتم 0

شب شمار

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
داستان جهان
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
153615
شابک:
9786008004189
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
رمانهای خارجی
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1395
جلد:
شومیز
قطع:
رقعی
قیمت محصول:
3,300,000 ریال
افزودن به سبد خرید
افزودن
درباره شب شمار:

 

«شب‌شمار» نوشته عالیه یونس، نویسنده عرب‌تبار آمریکایی است. این کتاب با نقدهای مثبتی از سوی مجلات و محافل ادبی رو به رو شد. 

واشنگتن پست درباره این کتاب نوشته است: «شب شمار، سبکدلی و امیدواری نیز هست، پر از خُل‌بازی‌های شوخ و شنگ با کلمات و نیز اشتباهات خنده‌دار. نویسنده با این شیوۀ سهل و آسان‌گیر در نظر دارد بدون هرگونه موعظه‌ای، تاریخچه مختصری از خاورمیانه و دین و اعتقاد مسلمانان مقیم آمریکا در اختیار خواننده بگذارد - که بگوید: در سوء‌تفاهم و اشتباه‌انگاری و بد فهمیدن ما این‌قدر عجله به خرج ندهید؛ با این همه راه و رسم و حرف و حدیثی که اینجا به تفصیل آمده، ما نیز مثل خود شما هستیم. عالیه یونس با برازندگی و زیبایی تمام موفق شده است.» 

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: 

فردا عصر، فاطمه توی آشپزخانه امیر روی صندلی کرومیِ پشت‌بلند ناخوشایندی نشسته بود، در حالی‌که مایه مخلوط راسته چرخ‌کرده گوسفندی و بلغور گندم را به شکل گلوله‌هایی اندازه مشت در می‌آورد و عینک نزدیک‌بینش چیزی نمانده بود از بینی‌اش بیافتد. سی‌امین کیبه۲۰‌ای بود که فاطمه امروز صبح درست کرده بود. هر گلوله گوشت و گندم را بر می‌داشت و با انگشت سبابه سوراخش می‌کرد، گلوله را دور می‌داد تا زمانی که فرم بیضی‌شکل توخالی کامل و بی‌عیب و نقصی پیدا می‌کرد. بعد هر بیضی را با گوشت چرخ‌کرده گاوی ادویه‌خورده پر کرده و قبل از بستن سر بیضی نوک انگشت‌هایش را توی آب یخ می‌زد. 

تلویزیون تصاویر منتخبی از مسابقات بیس‌بال شب گذشته را نشان می‌داد. تیم بیس‌بال دیترویت تایگرز در این فصل خوب بازی‌ها را سه تایی می‌کردند و برنده می‌شدند. چطور آن تویینزهایی که زیر کیسه پلاستیکی و روی سیمان اسفنجی‌بازی می‌کردند توانسته بودند تایگرزها را جارو کنند و ببرند؟ خوشحال بود که بازی بعدی تایگرها را نبود که ببیند. 

 

 

برچسب‌ها: