خیانت و دو نمایش نامه دیگر
درباره کتاب:
واقعگرایی خشونت
درباره"خیانت و دو نمایشنامه دیگر" از هارولد پینتر با ترجمه شعله آذر
رضا آشفته:
"خیانت" و دو نمایشنامه دیگر اثر هارولد پینتر، نمایشنامهنویس معاصر انگلیسی، با ترجمه شعله آذر است که انتشارات نیلا آنها را چاپ و منتشر کرده است.
این مجموعه که دربرگیرنده سه نمایشنامه از آخرین آثار پینتر است، حال و هوای جدید آثاراین هنرمند صاحب سبک در نمایشنامهنویسی دنیا را پیش روی مخاطب ایرانی قرار میدهد.
هارولد پینتر در ایران چهرهای شناختهشده است. همه آثار مهم و در خور تامل او قبلاً در ایران ترجمه و برخی از این آثار بارها روی صحنه رفته است.
"اتاق"،"مستخدم ماشینی"،"کلکسیونر"،"بازگشت به خانه"،"جشن تولد" و"سرایدار" جزء بهترین و پر هیاهوترین آثار اوست که همگی در ایران منتشر شدهاند.
"خیانت" در 1978 نوشته شد و در همین سال برای نخستین بار در 15 نوامبر 1978 در تئاتر ملی لندن و به کارگردانی پیترهال اجرا شد."زبان پشت کوهی" محصول 1988 است که در اکتبر این سال در تئاتر ملی لندن و به کارگردانی خود پینتر اجرا شد."خاکستر به خاکستر" در 1996 نوشته شد و اجرای نخست آن در اکتبر 1996 به کارگردانی هارولد پینتر روی صحنه رفت.
خیانت
در"نمایشنامه" خیانت، که مجموعه پیچیدهای از رابطههای پیدا و ناپیداست، هر فرد تهدیدی برای امنیت و آزادی دیگری است؛ در"زبان پشت کوهی" حکومت عامل تهدید کننده است و در"خاکستر به خاکستر"، هر دوی این عوامل منشأ تهدید و نابودی فرد به شمار میآیند.
تهدید به شکل وهمآوری بر همه چیز سایه انداخته و اساسیترین عامل ایجاد اختلال در رابطه فرد با خودش، با محیط و با سایر افراد است.
علاقه پینتر به نشانهها نیز در خور توجه است. در"خیانت" بازی اسکواش تنها یک بازی به حساب نمیآید: اسکواش نشانهای از جنس مرد و نوعی رفاقت مردانه است. رابرت و جری سالهاست که اسکواش بازی نمیکنند و این برای رابرت نشانی از خیانت دوستش به حساب میآید، کیسی هم مدتیست که اسکواش بازی نمیکند.(1)
زبان پشتکوهی
عدهای زن در این متن برای ملاقات مردان زندانی خود به آنجا رفتهاند. اینان هم پشت کوهیاند و نباید به زبان خود با زندانیان صحبت کنند چون این زبان قدغن شده است. مأموران حکومتی برخورد زننده و تحقیرآمیزی با این زنها دارند.
گروهبان
شوهرای شماها، پسراتون، پدراتون، این مردایی که منتظر دیدنشون هستین، یه مُشت کثافتن. اینا دشمن دولتن. یه مشت کثافتن.
افسر به طرف زنها میرود.
افسر
حالا گوشکنین. شماها هم پشت کوهی هستین. میشنوین؟ زبونتون مُرده. قدغن شده. اینجا، اجازه ندارین پشت کوهی حرف بزنین. قدغن شده. میفهمین؟ نباید با این زبون حرف بزنین. خلاف قانونه. فقط میتونین به زبان رسمی حرف بزنین. اینجا فقط این زبون مجازه، اگه بخواین اینجا به زبون پشت کوهی حرف بزنین، شدیداً مجازات میشین. این حکم نظامیه. قانونه. زبون شما قدغن شده. مرده. هیچکس حق نداره به زبون شما حرف بزنه. زبون شما دیگه وجود نداره. سوالی نیست؟()
این همه تاکید و اصرار افسر برای چیست؟ چرا باید زبان این افراد ممنوع و قدغن شده باشد؟ در این متن زبان دغدغه اصلی پینتر شده است. تحقیر آدمها و تهدید آنان از سوی مراجع قانونی و قدرتمدار برای چیست؟ هارولد پینتر در درک انسان و ارتباط روحی با او برای بیان دردها و آلام ماهوی از هیچ چیزی فروگذار نمیکند. او میداند که باید عصیان خود را علیه این موقعیت و شرایط غیرانسانی هویدا کند، بنابراین، دست به قلم میبرد و"زبان پشت کوهی" را مینویسد، تا بخشی از رنج تجربه بشر را در گوشهگوشههای این دنیای درندشت و بیصاحب عیان کند. در بسیاری از کشورها داشتن زبان و لهجههای گوناگون باعث رنجش باطنی و فخر ظاهری برخی از آدمها شده است. به تناسب اینکه کدام زبان و لهجه مرسوم و متداول است، دیگر لهجهها و زبانهای غیررسمیتر و غیررایجتر با تحقیر، تهدید مردم یا حکومت مواجه میشوند.
هارولد پینتر این حقارت و تهدید را تا سرحد شکنجه و مرگ و سکوت خفقانآور شخصیتهایش پیش میبرد، تا بر این موضوع صحه بگذارد که تاریخ بشریت مالامال از بدبختیهای بینتیجهای است که گاهی بر سر جزئیترین اختلافات انسانی ایجاد میشود. زبان، نژاد، رنگ پوست، موقعیت مالی، شغلی، طبقه اجتماعی و غیره و غیره هر یک به گونهای دستاویزی پلشت برای ویران کردن انسان شدهاند.
خاکستر به خاکستر
"خاکستر به خاکستر" شباهت بسیاری به "چشمانداز" دارد زیرا هر دو بر شالوده مکالماتی تکپردهای بین یک زن و مرد شکل گرفتهاند. در"چشمانداز"، بت فقط از خاطراتِ عاشقانهاش حرف میزند، ولی در"خاکستر به خاکستر"، ربکا وضعیت پیچیدهتری دارد. ذهن ربکا انباشته از خاطراتی وحشتناک از نسلکشی، تهدید و تبعید است و درگیر یادآوری رابطه مازوخیستی- عاشقانهاش با مردی است که برای دولین در پرده ابهام باقی مانده؛ در واقع، خواننده تا آخر دراین تردید باقی میماند که شاید همه چیز فقط تخیل ربکا باشد.
در مقابل، دولین گاه شوهر یا عاشق درماندهای است که فقط میخواهد تصویری از معشوق ربکا داشته باشد، گاه رفتار درمانگرها را دارد و در موقعیتهایی هم مثل شکنجهگری واقعی او را تهدید میکند(2)
دیالوگ پینتر، نشان دهنده مشکلات ذاتی آدمی در ایجاد ارتباطی زبانیست. او در جستوجوی لایههای معنیداریست که با مکث و سکوت به وجود میآید. در"خاکستر به خاکستر"، مخاطب با انبوهی از این مکثها و سکوتها روبهرو میشود که هر کدام بسته به وضعیت شخصیتها معنای متفاوتی مییابد. سکوت و مکث در هر موقعیت این نمایشنامه، لایههای زیرین گفتارهای پس و پیش خود را آشکارتر میکند و مفهوم عمیقتری به آن موقعیت میدهد. در جایی به نظر میرسد دولین منتظر تایید ربکاست، که صورت نمیگیرد و در جایی دیگر، عصبانیت دولین با مکثی که میکند، بیشتر نمود پیدا مییابد و حالت تهدیدآمیزی به خود میگیرد. در همان حال، متوجه بی اعتنایی و حتا عدم ارتباط ربکا با او نیز میشویم؛ انگار ربکا در دنیای دیگریست و به هشدارهای دولین توجهی ندارد.
سکوتها و مکثها در وضعیتی ترس و نومیدی شخصیتها را آشکار میکنند ولی در موقعیتی دیگر، شاید تنها برای یادآوری یک خاطره باشند.(3)
زندگی و آثار
هارولد پینتر از نوجوانی دغدغه هنر بازیگری داشت و در این سالها به نوشتن شعر مشغول بود. او در 1947 ،در هفده سالگی، رل مکبث را در یک مدرسه تئاتری بازی کرد که در مجلهای هم نقدی درباره آن اجرا نوشته شد و در 1948 وارد آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک شد.
او پس از فرار از سربازی، به سبب مخالفت با هر نوع جنگ و کشتار جمعی، در خانه به نوشتن و مطالعه پرداخت. در 19 سپتامبر 1950 بخت با او یار شد و اولین اجرای حرفهایاش را در نمایش Focus on football pools به سرانجام رساند. در 1951 دو ترم را در مدرسه مرکزی گفتار و تئاتر تحصیل کرد و سپس برای تور 6 ماهه اجرای شکسپیر و دیگر درامهای کلاسیک در ایرلند استخدام شد. او در 1952 با ساموئل بکت آشنا شد.
در 15 مه 1957"اتاق" هارولد پینتر در بخش تئاتر دانشگاه بریستول اجرا شد و در دسامبر 1957 اجرای جدید"اتاق" در جشنواره تئاتر دانشجویی ساندی تایمز روی صحنه رفت که مورد تحسین هارولدهابسن واقع شد. در 28 آوریل 1958 "جشن تولد" در تئاتر هنری کمبریج و سپس در 19 مه در تئاتر همراسمیت اجرا شد. او خودش در ژانویه 1959"جشن تولد" را در بیرمنگام کارگردانی کرد. پس از این او یکی از درامنویسیهای پرکار انگلیسی شد که آوازه آثارش بیرون از این سرزمین پیچید. برای اولین بار در 1959 نمایشنامه"سرایدار" را منتشر کرد که در 27 آوریل در باشگاه تئاتر هنر لندن اجرا شد. اجرای این نمایش از 30 مه 1960 در تئاتر دوشس به همراه پینتر در نقش میک ادامه یافت.
در 1961 برای اولین بار نمایشنامههای"کوتولهها"،"درد سر کارخانه"،"سفید و سیاه" و متقاضی را منتشر کرد. در 1963 هم نخستین چاپ"کلکسیون" و"فاسق" منتشر شد. در 1965 نیز"بازگشت به خانه"و"مهمانی چای" منتشر شد. در همین سال"بازگشت به خانه" در شرکت سلطنتی شکسپیر(تئاتر آلدویچ) اجرا شد در 1966 برای نخستین بار"مشکلات اینه، همهش همینه" و"مصاحبه" را در کتاب "کوتولهها و هشت نقد کوتاه در نیویورک" را منتشر کرد. "مهمانی چای" و"زیرزمین" در 1967 انتشار یافت. یک سال بعد سه نمایشنامه"منظره"،"سکوت" و"شب" را منتشر کرد. سپس"سرزمین متروک"در 1978،"پیشنهاد استثنایی" در1976،"مدرسه شبانه"در1979 و منتخبی از آثار او در 1991 منتشر شد. در 2005 کتاب Various voices: prose,poetry,politics 1948-2005" منتشر کرد. او در این سال از نمایشنامهنویسی اعلام بازنشستگی کرد تا وقت بیشتری را صرف شعر و سیاست کند و در این سال بخت با او بسیار یاری کرد چون موفق به دریافت سه جایزه مهم ادبی، جایزه شعر"ویلفرد اوون"، جایزه"فرانتس کافکا(پراگ)"و"نوبل ادبیات"شد.(4)
پینتر در دهه 1960 به شهرتی فراگیر دست یافت. او گاه ادامه دهنده سنت ابزوردیسم بکت و یونسکو و گاه پیرو رئالیسم اجتماعی جوانان خشمگین خوانده میشود. علاوه بر آن، به جرأت میتوان گفت که پینتر را با همه نمایش نامهنویسان قرن بیستم، از ایبسن گرفته تا ممت، مقایسه کردهاند.(5)
هارولد پینتر که بزرگترین نمایشنامهنویس در قید حیات شناخته شده، در ضمن منتقد سیاسی رکگو و بیپردهایست. این نویسنده و فعال سیاسی پرکار تاکنون آثار ارزشمندی برای تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون خلق کرده است. در سال 2003 تاثیر جنگ عراق بر پینتر موجب خلق مجموعه شعری با نام"جنگ" شد که جایزه ویلفرد اون را دریافت کرد. هارولد پینتر 3 سال است از سرطان روده رنج میبرد. او در نخستین روز پخش تازهترین نمایش رادیویی خود، در حالی که عصای بزرگی تکیه داده بود و شکننده و نحیف به نظر میرسید، گفت:«خستهام. به آخر خط رسیدهام... در حال حاضر زیاد کار نمیکنم.»(6)
پانوشت:
1- خیانت و دو نمایشنامه دیگر، هارولد پینتر، شعلهآذر، نشر نیلا، 1386، ص 114.
2- همان،ص 117.
3- همان، ص116.
4- سیمیا، شماره 10 تا 12، ویژهنامه هارولد پینتر، مقاله سالشمار و زندگی و آثار هارولد پینتر، ص 8 تا 11.
5- همان، مقاله پینتر و نمایشنامهنویسی قرن بیستم، ص 17.
6- خیانت و دو نمایشنامه دیگر، هارولد پینتر، شعلهآذر، نشر نیلا 1386، ص 111.