آیا کتاب را خواندهاید؟
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست نداشتم
جنگل بزرگ
امتیاز محصول:
(1 نفر امتیاز داده است)
دسته بندی:
کودک و نوجوان
ویژگیهای محصول:
کد کالا:
152062
شابک:
9786003531420
نویسنده:
انتشارات:
موضوع:
گوناگون
مترجم:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1394
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
168
وزن:
220 گرم
قیمت محصول:
1,950,000 ریال
افزودن به سبد خرید
درباره جنگل بزرگ :
درباره کتاب:
این کتاب شامل پنج داستان با عنوانهای «لایِن»، «مُر قانون»، «شکار خرس»، «بزرگان طایفه» و «تازی» است.
در این کتاب قبل از هر داستان معرفی کوتاهی آورده شده است. همچنین مقدمهای درباره نحوه انتخاب داستانها، زندگینامه مختصر فاکنر به زبان خودش و موخرهای در معرفی سرزمین داستانی فاکنر بیان شده است.
براساس توضیحات مترجم و فهرست آثار فاکنر، این کتاب با عنوان «جنگل بزرگ» در سال 1955 در انتشارات «رندومهاوس» منتشر شده که حاوی چهار داستان با محور شکار و طبیعت است. مترجم این کتاب دو داستان این مجموعه را که قبلاً در ایران ترجمه و منتشر شدهاند را کنار گذاشته و سه داستان دیگر با همان موضوع و فضا به آنها اضافه کرده است.
مقاله پایانی کتاب هم برای شناخت داستانهای فاکنر راهگشاست، سرزمین «یوکناپاتافا» که اغلب داستانهای فاکنر در آنجا اتفاق میافتند ساخته تخیل فاکنر است و در نقد و بررسی داستانهای او بسیار مطرح میشود و مهم است.
در پشت جلد این کتاب نوشتهشده است:
«یک بابایی میخواست با من شوخی کند و دستم بیاندازد. او نه این پیرمرد جلوی رویت، بلکه یک آدم پرقدرت بود که معلوم نبود از کجا خط میگیرد. شوخی یا جدی بالاخره مشتی بود که تو صورت من فرود آمد.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «خدا لعنتم کند اگر دروغ بگویم، صبح زود بود که سوار فوردم شدم زدم به چاک جاده. ببخشید این مربوط به کمی بعد است. چون آن وقت نصف شب بود و تازه داشتم به فکر این اَشِ پیرمرد میافتادم. شک کرده بودم، او و به نظرم نقشش خیلی بیشتر از اینها بود که به نظر میآمد و به چشم غیرمسلح میدیدم. اما خب موقع خوبی نبود که برگردم آشپزخانه و از او داستان را بپرسم. چرا؟ چون این لوک لامصب آنجا بود. سرگرد یک نوشیدنی هم به او داده بود...»
ویلیام فاکنر (1898 _ 1962 _ می سی سی پی) تا پایان عمرش حدود بیست رمان و دهها داستان کوتاه نوشت و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1949 شد. او نویسنده حماسه انسانهای معمولی ولی شگفتانگیز آمریکاست. بسیاری از داستانهای فاکنر در شهر خیالی یوکناپاتافا اتفاق میافتد، طوری که در جهان ادبیات، او را مالک انحصاری آن سرزمین میخوانند. در اوایل سال 1955 انتشارات رندوم هاوس به فاکنر پیشنهاد کرد مجموعهای از داستانهایش درباره شکار و طبیعت را برای انتشار گرد آورد. جنگل بزرگ پاسخی به این درخواست بود.
این کتاب شامل پنج داستان با عنوانهای «لایِن»، «مُر قانون»، «شکار خرس»، «بزرگان طایفه» و «تازی» است.
در این کتاب قبل از هر داستان معرفی کوتاهی آورده شده است. همچنین مقدمهای درباره نحوه انتخاب داستانها، زندگینامه مختصر فاکنر به زبان خودش و موخرهای در معرفی سرزمین داستانی فاکنر بیان شده است.
براساس توضیحات مترجم و فهرست آثار فاکنر، این کتاب با عنوان «جنگل بزرگ» در سال 1955 در انتشارات «رندومهاوس» منتشر شده که حاوی چهار داستان با محور شکار و طبیعت است. مترجم این کتاب دو داستان این مجموعه را که قبلاً در ایران ترجمه و منتشر شدهاند را کنار گذاشته و سه داستان دیگر با همان موضوع و فضا به آنها اضافه کرده است.
مقاله پایانی کتاب هم برای شناخت داستانهای فاکنر راهگشاست، سرزمین «یوکناپاتافا» که اغلب داستانهای فاکنر در آنجا اتفاق میافتند ساخته تخیل فاکنر است و در نقد و بررسی داستانهای او بسیار مطرح میشود و مهم است.
در پشت جلد این کتاب نوشتهشده است:
«یک بابایی میخواست با من شوخی کند و دستم بیاندازد. او نه این پیرمرد جلوی رویت، بلکه یک آدم پرقدرت بود که معلوم نبود از کجا خط میگیرد. شوخی یا جدی بالاخره مشتی بود که تو صورت من فرود آمد.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «خدا لعنتم کند اگر دروغ بگویم، صبح زود بود که سوار فوردم شدم زدم به چاک جاده. ببخشید این مربوط به کمی بعد است. چون آن وقت نصف شب بود و تازه داشتم به فکر این اَشِ پیرمرد میافتادم. شک کرده بودم، او و به نظرم نقشش خیلی بیشتر از اینها بود که به نظر میآمد و به چشم غیرمسلح میدیدم. اما خب موقع خوبی نبود که برگردم آشپزخانه و از او داستان را بپرسم. چرا؟ چون این لوک لامصب آنجا بود. سرگرد یک نوشیدنی هم به او داده بود...»
ویلیام فاکنر (1898 _ 1962 _ می سی سی پی) تا پایان عمرش حدود بیست رمان و دهها داستان کوتاه نوشت و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1949 شد. او نویسنده حماسه انسانهای معمولی ولی شگفتانگیز آمریکاست. بسیاری از داستانهای فاکنر در شهر خیالی یوکناپاتافا اتفاق میافتد، طوری که در جهان ادبیات، او را مالک انحصاری آن سرزمین میخوانند. در اوایل سال 1955 انتشارات رندوم هاوس به فاکنر پیشنهاد کرد مجموعهای از داستانهایش درباره شکار و طبیعت را برای انتشار گرد آورد. جنگل بزرگ پاسخی به این درخواست بود.
برچسبها: