جادوی میخک
درباره کتاب:
کتاب «جادوی میخک» کتابی است درباره کودکان بزهکار. شخصیت اصلی داستان جادوی میخک ناتالی است. شعل پدر «ناتالی» مدیریت هتل است. آنها برای بازسازی هتلی بزرگ به نام «کاخ» به شهر جدید منتقل میشوند. یک روز در بیشه «میخک» را میبینند که دختری جسور، دروغگو و بیپرواست و فرزند خانوادهای خشن با پدری معتاد و مادری منفعل است.
پدر میخک آن قدر با خشونت با خانواده خود و حیوانات برخورد میکند که میخک ترجیح میدهد به جای اینکه گربهها به دست پدرش و با شکنجه کشته شوند خود با روشی راحتتر و بیدردسرتر آنها را سر به نیست کند.
این کارها از میخک نیز انسانی قصیالقلب ساخته است. او و ناتالی با اختراع بازیهایی خطرناک به حیوانات و انسانها آزار میرسانند و از هیجان ناشی از آن لذت میبرند.
با اینکه میخک ناتالی را با الفاظی تحقیرآمیز صدا میزند اما ناتالی همچنان به دوستی با او ادامه میدهد. به نظر میرسد پدر و مادر ناتالی و حتی معلمهای مدرسه از رفتارهای میخک و دلیل کارهای او باخبرند اما هیچ یک کاری نمیکنند.
در نهایت یک روز ناتالی تصمیم میگیرد زندگی جدیدی را آغاز کند و کمکم از میخک فاصله میگیرد اما میخک با به آتش کشیدن هتل انتقام خود را از او میگیرد. اما برخلاف انتظار، ناتالی از مسبب حادثه چیزی به کسی نمیگوید زیرا ناتالی فقط میخک را مسئول بزهکاریهایش نمیداند بلکه پدر، مادر، مدیران و مربیان مدرسه را نیز به خاطر کمک نکردن به او در شکلگیری شخصیت شرور او مقصر میداند.
خشونت، بدزبانی، بحران هویت، مشکلات خانوادگی، کودکآزاری، خانوادههای بدسرپرست و احساس مسئولیت نسبت به دیگران از موضوعهایی است که در این کتاب جادوی میخک به آنها پرداخته شده است.
«جادوی میخک» داستانی است تفکربرانگیز که موجب رشد شخصیتی، تربیتی مخاطب میشود و به خانوادهها و مربیان نیز دربارهی نادیده گرفتن مشکلات رفتاری کودکان هشدار میدهد و تاثیر خشونت بر روی کودکان و رابطهی مستقیم بین بزهکاری کودکان و کودکان بدسرپرست را نشان میدهد.