زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
درباره کتاب:
همینگوی در این رمان به جوانان بلاتکلیف و آنانی پرداخته است که روحیه شورش و رفتاری خلاف عرف جامعهشان دارند.
رمان «زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست» به سرعت الگوی دانشجویان دختر و پسر آمریکایی شد. آنها سعی کردند به شیوه جیک بارنز، قهرمان داستان که در واقع چهره همینگوی بود، با لحنی خشن، شکیبا و موجز حرف بزنند.
در پشت جلد این رمان آمده است: چند گاو خود را به ازدحام مردمی رساندند که وارد میدان میشدند. گاوهای سنگین و لخت در حالی که شاخهای تیزشان رو به پایین بود با پهلوی گلی یورتمه میرفتند... جمعیت بیرون از بالکنهای استادیوم در هیاهو گیر افتادند. صدای فریادی بلند شد و بعد فریادی دیگر.
بر مبنای این گزارش، پدر «ارنست همینگوی» پزشک و مادرش معلم پیانو و آواز بود. در اکتبر 1954 جایزه نوبل گرفت و چهرهای جهانی شد که «ویل دورانت» دربارهاش نوشت: «صدها حادثه را از سر گذراند. قهرمان دو جنگ جهانی و شکارچی پیروز کوسه ماهی و شیر بود و پرقدرتترین قصههای زمانهاش را نوشت».