آیا کتاب را خواندهاید؟
میخواهم بخوانم
در حال خواندن
خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست نداشتم
مردی با کبوتر
امتیاز محصول:
(17 نفر امتیاز دادهاند)
دسته بندی:
ویژگیهای محصول:
کد کالا:
106934
شابک:
9789643809522
نویسنده:
انتشارات:
مترجم:
زبان:
فارسی
سال انتشار:
1399
جلد:
شمیز
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
122
شماره چاپ:
9
طول:
21
عرض:
14.8
وزن:
146 گرم
قیمت محصول:
1,500,000 ریال
افزودن به سبد خرید
درباره مردی با کبوتر:
درباره کتاب:
جذابیت زندگیاش کم از جذابیت آثارش نداشت. به همین خاطر وقتی رمان سگ سفید را بر اساس وقایع زندگی خودش نوشت به یکی از جذابترین آثارش بدل شد. با نگاهی پر از طنز و هزل درباره سینما و آدمهایش، بهخصوص از جنس هالیوودیاش. همسرش جین سیبرگ یکی از ستارگان زیباروی سینمای هالیوود، باوجود اختلاف سنی زیاد، دلباخته عقاید روشنفکرانه رومن گاری و قدرت ادبی آثارش شده بود. چنین عشقی در رومن گاری نیز نسبت به همسرش دیده می شود. عشقی چنان پرشور که مرگ زودهنگام جین سیبرگ، مرگ او را هم پیش انداخت و رومن گاری یک سال بعد از مرگ او درحالیکه از افسردگی شدید رنج میبرد، تصمیم به خودکشی گرفت. رومن گاری برای خودکشی از روش ارنست همینگوی الهام گرفت، کسی که در داستاننویسی نیز الگو و منبع الهام او بود.
دریکی از صحنههای جالب رمان سگ سفید، رومن گاری وقتی به خانه میآید همسرش را با یکی از ستارگان معروف و ازخودراضی هالیوود روبهرو میشود که با بیشرمی درخواست رابطه با جین سیبرگ را داشت تا تمرینی باشد برای بازیشان در فیلم، به این بهانه که به ارتقای کیفی نقشآفرینیشان کمک خواهد کرد! واکنش رومن گاری نهچندان شدید، اما جالب بود. در خانه را باز کرد و با اردنگی بازیگر را بیرون انداخت!
تنها نویسندهای بود که دو بار جایزه کنگور را گرفت، با اینکه در قوانین این جایزه آمده بود که هر نفر تنها یکبار میتواند این جایزه را بگیرد. اما رومن گاری جایزه را یکبار برای کتابی با اسم خودش و بار دیگر برای کتابی که با اسم مستعار نوشته بود دریافت کرد و تا آن زمان کسی متوجه این مسئله نشده بود. این اتفاق جالب بهخودیخود نشان از این حقیقت داشت که در هیچ دوره ای از فعالی ادبی اش، شهرت او به عنوان نویسنده ای نامدار باعث جلب توجهصاحب نظران نمی شد، او می توانست در کسوت نویسنده ای گمنام اثری را ارائه کند که فی نفسه به دلیل ارزش های ادبی خودش مورد توجه قرار می گرفت نه به دلیل اینکه نوشته ای از رومن گاری بود.
آشنایی با رومن گاری اگر با کتابهای خداحافظ گری کوپر و سگ سفید باشد میتواند پیشفرضهایی درباره آثارش به همراه بیاورد که دیگر آثارش نتوانند آنها را برآورده کنند. چون این دو کتاب زبانی طناز و درونمایه ای بسیار جذاب دارند که به سبکی فوقالعاده روان و پرکشش نوشتهشدهاند؛ مملو از لحظههای فراموشنشدنی که میتوانند خواننده را به نتایج عجیبوغریبی درباره رومن گاری برساند. جذابیتی که در سبک منحصربهفرد این کتابها متجلی شده، شاید دیگر آثار او را تحتالشعاع قرار دهند اما این بدان معنا نیست که الزاماً بهترین آثار کارنامه او محسوب میشوند.
مردی با کبوتر کتابی است که از پارهای جنبهها، نزدیکیهای زیادی با دو کتاب مورداشاره دارد؛ هم در برخورداری از زبان پر از طنز و هزل رومن گاری، روانی روایت داستان و نهایتاً کمرنگ بودن خط داستان.
مردی با کبوتر یکی از آن کتابهایی است که بهجای کشش برخاسته از اوج و فرودهای دراماتیک،جذابیتِ تم اصلی داستان و دریافت حرفهای نویسنده است که مخاطب را به دنبال خود میکشد. البته درک این حرفها نیاز به کمی دقت دارد؛ در غیر این صورت مخاطب صرفاً در سطح رمان باقیمانده و اگر ایدههای طنزآمیز رمان نتواند نظر او را جلب کند، احتمالا کل رمان را اثری خستهکننده و بدون جذابیت ارزیابی خواهد کرد. مکان وقوع داستان ساختمان سازمان ملل است. آدمهای محلی در آن رفتوآمد دارند، سیاست مردان نامدار جهانی که قرار است مهمترین و کلانترین مسائل را در سطح جهان حلوفصل کنند.
اما رومن گاری با طرحریزی قصهای پر از طنز و مطایبه، شوخی های جالبی با این آدمها ترتیب میدهد و اهداف و کارهایشان را به سخره میگیرد. او در کنار این آدمها شخصیت پسری واکسی را پیریزی میکند که با اعتصاب خود میخواهد به این جماعت اهل سیاست بفهماند که خیلی از ماجرا پرتافتادهاند و بهجای آنکه پایشان روی زمین باشد (مسائل این جهان را دریابند) لنگ در هوا ماندهاند.
بهاینترتیب پسر جوان با اعتصاب خود آنها را به چالش میکشد. در شکل گیری حال و هوای خاص حاکم بر کتاب و زبان پر نیش و کنایه آن نباید از ترجمه خوب لیلی گلستان غافل شد. این نکته را نیز یادآوری کنیم که کتاب حاضر سالهای پیش توسط نشر آبی وارد بازار کتاب شده بود اما مهجور ماند و دیده نشد. تجدید چاپ آن توسط نشر ثالث با توفیق بسیار زیادی همراه شد و این رمان هفتهها جزو آثار پرفروش کتابفروشیهای بزرگ تهران بود. شکی نیست درزمینهٔ توفیق این کتاب نقش ناشر و رسانهها برای معرفی خوب آن بیتأثیر نبوده است.
شاید در آخر ذکر این نکته جالب باشد که رومن گاری در سال ۱۹۵۸ خود عضو هیئت نویسندگان سازمان ملل بود. شاید به همین دلیل بود که ترجیح داده بود که این کتاب را بانام مستعار منتشر کند.
* معرفی کتاب از الف کتاب
جذابیت زندگیاش کم از جذابیت آثارش نداشت. به همین خاطر وقتی رمان سگ سفید را بر اساس وقایع زندگی خودش نوشت به یکی از جذابترین آثارش بدل شد. با نگاهی پر از طنز و هزل درباره سینما و آدمهایش، بهخصوص از جنس هالیوودیاش. همسرش جین سیبرگ یکی از ستارگان زیباروی سینمای هالیوود، باوجود اختلاف سنی زیاد، دلباخته عقاید روشنفکرانه رومن گاری و قدرت ادبی آثارش شده بود. چنین عشقی در رومن گاری نیز نسبت به همسرش دیده می شود. عشقی چنان پرشور که مرگ زودهنگام جین سیبرگ، مرگ او را هم پیش انداخت و رومن گاری یک سال بعد از مرگ او درحالیکه از افسردگی شدید رنج میبرد، تصمیم به خودکشی گرفت. رومن گاری برای خودکشی از روش ارنست همینگوی الهام گرفت، کسی که در داستاننویسی نیز الگو و منبع الهام او بود.
دریکی از صحنههای جالب رمان سگ سفید، رومن گاری وقتی به خانه میآید همسرش را با یکی از ستارگان معروف و ازخودراضی هالیوود روبهرو میشود که با بیشرمی درخواست رابطه با جین سیبرگ را داشت تا تمرینی باشد برای بازیشان در فیلم، به این بهانه که به ارتقای کیفی نقشآفرینیشان کمک خواهد کرد! واکنش رومن گاری نهچندان شدید، اما جالب بود. در خانه را باز کرد و با اردنگی بازیگر را بیرون انداخت!
تنها نویسندهای بود که دو بار جایزه کنگور را گرفت، با اینکه در قوانین این جایزه آمده بود که هر نفر تنها یکبار میتواند این جایزه را بگیرد. اما رومن گاری جایزه را یکبار برای کتابی با اسم خودش و بار دیگر برای کتابی که با اسم مستعار نوشته بود دریافت کرد و تا آن زمان کسی متوجه این مسئله نشده بود. این اتفاق جالب بهخودیخود نشان از این حقیقت داشت که در هیچ دوره ای از فعالی ادبی اش، شهرت او به عنوان نویسنده ای نامدار باعث جلب توجهصاحب نظران نمی شد، او می توانست در کسوت نویسنده ای گمنام اثری را ارائه کند که فی نفسه به دلیل ارزش های ادبی خودش مورد توجه قرار می گرفت نه به دلیل اینکه نوشته ای از رومن گاری بود.
آشنایی با رومن گاری اگر با کتابهای خداحافظ گری کوپر و سگ سفید باشد میتواند پیشفرضهایی درباره آثارش به همراه بیاورد که دیگر آثارش نتوانند آنها را برآورده کنند. چون این دو کتاب زبانی طناز و درونمایه ای بسیار جذاب دارند که به سبکی فوقالعاده روان و پرکشش نوشتهشدهاند؛ مملو از لحظههای فراموشنشدنی که میتوانند خواننده را به نتایج عجیبوغریبی درباره رومن گاری برساند. جذابیتی که در سبک منحصربهفرد این کتابها متجلی شده، شاید دیگر آثار او را تحتالشعاع قرار دهند اما این بدان معنا نیست که الزاماً بهترین آثار کارنامه او محسوب میشوند.
مردی با کبوتر کتابی است که از پارهای جنبهها، نزدیکیهای زیادی با دو کتاب مورداشاره دارد؛ هم در برخورداری از زبان پر از طنز و هزل رومن گاری، روانی روایت داستان و نهایتاً کمرنگ بودن خط داستان.
مردی با کبوتر یکی از آن کتابهایی است که بهجای کشش برخاسته از اوج و فرودهای دراماتیک،جذابیتِ تم اصلی داستان و دریافت حرفهای نویسنده است که مخاطب را به دنبال خود میکشد. البته درک این حرفها نیاز به کمی دقت دارد؛ در غیر این صورت مخاطب صرفاً در سطح رمان باقیمانده و اگر ایدههای طنزآمیز رمان نتواند نظر او را جلب کند، احتمالا کل رمان را اثری خستهکننده و بدون جذابیت ارزیابی خواهد کرد. مکان وقوع داستان ساختمان سازمان ملل است. آدمهای محلی در آن رفتوآمد دارند، سیاست مردان نامدار جهانی که قرار است مهمترین و کلانترین مسائل را در سطح جهان حلوفصل کنند.
اما رومن گاری با طرحریزی قصهای پر از طنز و مطایبه، شوخی های جالبی با این آدمها ترتیب میدهد و اهداف و کارهایشان را به سخره میگیرد. او در کنار این آدمها شخصیت پسری واکسی را پیریزی میکند که با اعتصاب خود میخواهد به این جماعت اهل سیاست بفهماند که خیلی از ماجرا پرتافتادهاند و بهجای آنکه پایشان روی زمین باشد (مسائل این جهان را دریابند) لنگ در هوا ماندهاند.
بهاینترتیب پسر جوان با اعتصاب خود آنها را به چالش میکشد. در شکل گیری حال و هوای خاص حاکم بر کتاب و زبان پر نیش و کنایه آن نباید از ترجمه خوب لیلی گلستان غافل شد. این نکته را نیز یادآوری کنیم که کتاب حاضر سالهای پیش توسط نشر آبی وارد بازار کتاب شده بود اما مهجور ماند و دیده نشد. تجدید چاپ آن توسط نشر ثالث با توفیق بسیار زیادی همراه شد و این رمان هفتهها جزو آثار پرفروش کتابفروشیهای بزرگ تهران بود. شکی نیست درزمینهٔ توفیق این کتاب نقش ناشر و رسانهها برای معرفی خوب آن بیتأثیر نبوده است.
شاید در آخر ذکر این نکته جالب باشد که رومن گاری در سال ۱۹۵۸ خود عضو هیئت نویسندگان سازمان ملل بود. شاید به همین دلیل بود که ترجیح داده بود که این کتاب را بانام مستعار منتشر کند.
* معرفی کتاب از الف کتاب
برچسبها: