آیا کتاب را خوانده‌اید؟
آیا کتاب را خوانده‌اید؟
می‌خواهم بخوانم
می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن
در حال خواندن
خواندم
خواندم
می‌خواهم بخوانم می‌خواهم بخوانم
در حال خواندن در حال خواندن
خواندم خواندم
آیا کتاب را دوست داشتید؟
آیا کتاب را دوست داشتید؟
دوست داشتم
دوست داشتم
دوست نداشتم
دوست نداشتم
دوست داشتم دوست داشتم
دوست نداشتم دوست نداشتم
می‌خواهم بخوانم 0
در حال خواندن 0
خواندم 0
دوست داشتم 5
دوست نداشتم 0

خلقیات نیما

امتیاز محصول:
(هنوز کسی امتیاز نداده است)
دسته بندی:
نقد ادبی
ویژگی‌های محصول:
کد کالا:
100882
شابک:
9780009196959
انتشارات:
موضوع:
نیما یوشیج نقد و تفسیر
زبان:
فارسي
سال انتشار:
1393
جلد:
نرم
قطع:
رقعی
تعداد صفحه:
96
شماره چاپ:
1
طول:
21.3
عرض:
14.4
ارتفاع:
0.6
وزن:
130 گرم
قیمت محصول:
55,000 ریال
موجود نیست
درباره خلقیات نیما:
درباره کتاب:

«پیرمرد چشم ما بود» عنوان احترام آمیز مقاله ای است از زنده یاد جلال آل احمد درباره ی نیمایوشیج [علی اسفندیاری] که در آن با گوشه هایی از زندگی خصوصی و خلق وخویِ شاعر «افسانه» یا پدر شعر نو آشنا می شویم. آغاز این مقاله، اشاره به نخستین دیدار دورادور است و مقدمه ی آشنایی و بعدها انس و الفت آن دو نامدار عرصه ی شعر و نثر ادبیات معاصر فارسی. آل احمد می گوید: «بار اول که پیرمرد را دیدم در کنگره ی نویسندگان بود که خانه ی وکس۱ در تهران عَلَم کرده بود، تیرماه ۱۳۲۵٫ زِبروزرنگ می آمد و می رفت. دیگر شعرا کاری به کار او نداشتند. من هم که شاعر نبودم وعلاوه بر آن جوانکی بودم و توی جماعت بُر خورده بودم. شبی که نوبت شعر خواندن او بود ــ یادم است ــ برق خاموش شد و روی میز خطابه، شمعی نهادند و او در محیطی عهدِ بوقی «آی آدم ها»۲یش را می خواند. سرِ بزرگ و تاسش برق می زد و گودی چشم ها و دهان عمیق شده بود. و خودش ریزه تر می نمود. و تعجب می کردی که این فریاد از کجای او درمی آید؟! بعد، اولین مطلبی که درباره اش دانستم همان مختصری بود که به عنوان شرح حال، در مجموعه ی کنگره چاپ زد و مجله ی موسیقی و آن کارهای اوایل را پس از این بود که دنبال کردم و یافتم.»

این آشنایی دورادور طی سال های بعد به دوستی می انجامد و پس از آن که همسایه می شوند و کار به رفت وآمد خانوادگی و دیدار هر روزه می رسد و ادامه دارد تا شب آخر که نیم شب بر بالین نیمای ازدست رفته «والصافات صفا»۳ می خواند. جلال، در فاصله ی اولین دیدار و آخرین بدرود از خُلق وخوی نیما چیزها دستگیرش شده که به قلم آورده است.