کتاب ایوب

در کتاب ایوب مشخص میشود که داستانی که مولفان مسلمان تا قرن پنجم و ششم از ماجرای ایوب نوشتهاند و در تفسیرهای قرآنی منعکس شده با اصل کتاب ایوب که در عهد عتیق آمده تفاوتهایی دارد. پیداست که این مولفان، در پاسخ به پرسشهایی که ذهن مومنان قرآن خوان را به خود مشغول میداشته، داستان ایوب را نوشتهاند.
زمینهی کار این مولفان چیزی است که در قرآن آمدهاست.
جزئیات را بعدها ذهن خیالپرور نویسندگان و شنیدههای از عهد عتیق که دستمایهی کار بوده و برخی ضرورتهای اعتقادی از نو ساخته و پرداخته است. این مولفان که قصه پردازان با ذوق و هنری هم بودهاند، خط سرگذشت را گرفته و احتمالا داستانی که از عهد عتیق دیده یا شنیده بودند را با به نحوی با معتقدات اسلامی سازگاری دادهاند. به این منظور ناچار بودند که تغییراتی را در متن اصلی پیش آورند، در جاهایی به سکوت برگزار کنند و در جاهایی شاخ و برگ به ماجزا اضافه کنند. طبعا کشش آنها به صحنههای نمایشی که در دو فصل اول و فصل آخر متن عبری منعکس است بیشتر بوده تا فصلهایی که حاوی مجادلههای لفظی و مناظرههای فلسفی ایوب با رفقایش است. این مناظرات، به رغم تخیلات بلد شاعرانه و تصورات دلنشین باریک اندیشانهاش علاقهی این نویسندگان را بر نمیانگیخته است. چونکه به نظرشان با برداشت آنها از ماجرا همخوانی نداشته. نتیجه این شده که آنچه در تفسیرهای قرآنی دیده میشود با فکراصلی این سرود دلشکن عهد عتیق متفاوت از آب در میآید.
طبعا تصوری که امروزه میتوان از منظومه « آلام ایوب» داشت با دورانهای گذشته فرق دارد. مسایل بشری چون، درد و مصیبت و گناه و مرگ سر جای خود ماندهاند. اما انسان تجربهی دوهزار ساله از این همه را پشت سر گذاشته است. آن تاثیر ماندگاری که درد و رنج یک انسان بیگناه اما صبور در دل خواننده به جا میگذارد، آن سوز غم و ماتمی که شکوهسراییهای یک بی پناه از همه جا رانده در ما میدارد و در ما کارگر میافتد همه نشانهی آن است که مولف یا مولفان این داستان چامهی باستانی میدانستند دارند چه کار میکنند.
چکیده داستان ایوب چنین است: روزی تمام آفریدگان خدا به درگاه او جمع میشوند. شیطان نیز میان آنها هست. شیطان در جواب خداوند که میپرسد « از کجا میآیی؟» میگوید «از گشت و گذار در زمین» میآید. خداوند سخن را به ایوب میکشاند که مردی به پارسایی او در زمین نیست. شیطان با خداوند موافقت ندارد. معتقد است که نعمت و نواخت خداوند باعث این وفاداری و پارسایی است. و میگوید کافی ست خداوند این نعمتها را از او بازستاند تا معلوم شود ایوب در راه خدا چقدر ثابت قدم است. خداومد با شیطان بر سر یوب شرط میبندد. شیطان تمام مال و منال و فرزندان او را میگیرد. دوستان با او دشمن میشوند و کسانی که در منزلت ایوب نبودند او را به سخره میگیرند. و به رغم همهی اینها ایوب باز به خداوند وفادار میماند. در دیدار دوم شیطان سلامت جسمانی او را میگیرد بلکه ایوب از خدا برگردد. او به دمل های ناسور مبتلا میشود و دوستانش که به عیادت او آمده بودند کم کم به او تهمت میزنند و روی از او بر میگیرند. عاقبت خداوند به میان صحنه میآید و به آلام ایوب پایان میدهد.
فکری که در قصص قرآنی آمده است، صبوری در برابر آزمون الهی است. هنگامی که خداوند در صحنهی پایانی ظاهر میشود و از میان گردباد ایوب را مورد خطاب قرار میدهد ایوب به کلی دادخواهی را کنار میگذارد و به امر خداوند گردن میدهد. خویشتن داری و اطاعت بی قید و شرط از او پس از تحمل آن همه درد و رنج، نتیجهی ترسی انسانی است.
مسلمانان حق دارند که ایوب را بابت صبر و تحملش بستایند و او را یک نمونه آرمانی از شکیبایی در برابر آزمون الهی به حساب آورند. . معتقد باشند که خدا صابران را دوست دارند. چرا که از ابتدا بنیاد داستان او را بر همین زمینه گذاشتهاند.
خوانندهی ایرانی با آنچه دراین دوره دیده و آنچه از سر گذرانده، چه بسا درک بهتری نسبت به سرنوشت ایوب پیدا کرده است. چرا که اکنون با او همسنخی بیشتری احساس میکند. همدردی که او برای ایوب فقط به خاطر همگوهری انسانی و تحمل این موجود زجر دیده در برابر مصائب نشان میدهد و صبوری که در برابر آلام و محنتهای حیات پیش میگیرد نیست. چیزی از این داستان پر آب چشم، چیزی از این همه که بر سر ایوب آمده است، او نیز احساس کرده و به تجربهای مستقیم دریافته. از کشت و کشتار گرفته تا درد غربت و فراق، از فروپاشی آشیانها گرفته تا مرگ عزیزان، از خاموشی چراغ کاشانه گرفته تا پراکندگی خویش و طرد نزدیکان. و سرآخر جنگ.
این کتاب گزارشی فارسی از قاسم هاشمینژاد است با مقایسهی تطبیقی پنج متن کهن فارسی
برای خرید کتاب ایوب کلیک کنید.
منبع: بخشی از پیشگفتار کتاب