سوزان فرییر، جین آستنِ فراموش­ شده‌­ی اسکاتلند

سوزان فرییر، جین آستنِ فراموش­ شده‌­ی اسکاتلند
«صغیر و کبیر فرض­شان بر این است ...» که جین آستن نویسنده­‌ی خوبی است. او در زمان­ خود، نویسنده­‌ای پیشرو بود. از دو سده‌­ی پیش تاکنون، ذکاوت و خرد آستن مورد توجه­ بسیاری از منتقدها و خواننده‌­های اثرهای ادبیات انگلیسی قرار گرفته­‌اند.


گردآوری شده توسط خانم فاطمه احمدی آذر

به‌­یقین، هر نویسنده‌­ای نمی‌­تواند لقب «جین آستن فراموش ­شده­» را بگیرد. سوزان ادمونسون فرییر[1] (1782-1854) رمان­‌نویس اسکاتلندی و تقریبا هم‌­عصر با جین آستن[2] (1775-1817) نویسنده­‌ی مشهور انگلیسی است. کتاب‌­های فرییر در زمان خودش با استقبال خوبی روبه‌­رو شدند. اما، بخت با این نویسنده‌­ی اسکاتلندی یار نبود. او، در طی زمان، فراموش شد. فرییر در اثرهای ادبی خود، شرح دقیقی از زندگی مردم اسکاتلند ارائه داده است. او درباره‌­ی موضوع­‌هایی همچون تحصیل زن‌­ها، ایده‌­های ترقی­‌خواهانه‌­ای مطرح کرد. فرییر در سده‌­ی نوزدهم میلادی، نویسنده­‌ای مشهور بود.

مراسم بزرگداشتی در مارس 2022، برای سوزان فرییر در هتل جورج واقع در ادینبورگ[3]، پایتخت اسکاتلند برگزار شد. این شهر، زادگاه فرییر و خانواده­‌ی او بود. در زمان فرییر، زن‌­ها حق ایفای نقش در جامعه را نداشتند و امری ناشایسته برای آن­ها تلقی می‌­شد. از این­رو، فرییر کتاب‌­های خود را با نام مستعار یا بدون نام به چاپ می­‌رساند. البته، در آن زمان هویت او به­عنوان نویسنده بر همه آشکار شده بود. 

فرییر، سه رمان نوشت. نخستین رمان او، ازدواج[4]، در 1810 نوشته شد. اما، او بعدا بخش­‌های زیادی از آن را تغییر داد. این رمان در 1818 و بدون ذکر نام نویسنده به چاپ رسید. انتشارات ویلیام بلک­وود، فقط مبلغ 150 پوند برای چاپ این رمان به فرییر پرداخت کرد. اما، موفقیت کتاب، چشم­گیر بود. رمان ازدواج در 1825 به زبان فرانسوی نیز ترجمه شد. انتشارات بلک­وود در 1824 حاضر شد مبلغ 1000 پوند برای رمان دوم فرییر با عنوان میراث[5] پرداخت کند. بر اساس منتقدهای ادبی سده­‌ی بیستم، این رمان، «بحث کوتاه و پرمغزی را با مشاهده­‌های مفصل، کنایه­‌آمیز و تند از ´داستانی سه‌­بار روایت شده´ با یکدیگر ترکیب می‌­کند تا عامل­‌های ازدواج خوب و بد» را به مخاطب خود نشان بدهد. فرییر، رمان سوم خود با عنوان سرنوشت[6] را به سر والتر اسکات[7] (1771-1832) رمان‌­نویس و شاعر اسکاتلندی تقدیم کرد. رابرت کَدل در 1831 حاضر شد مبلغ 1700 پوند برای چاپ این رمان به فرییر پرداخت کند.

فرییر در 1841 حق چاپ سه رمان خود را به ریچارد بنتلی فروخت. بنتلی، این سه اثر را در یک نسخه،­ و همراه با تصویرگری و تصحیح‌­های نویسنده منتشر کرد. این نسخه در 1851 و برای نخستین بار، همراه با نام «سوزان فرییر» به‌­عنوان نویسنده­‌ی این سه اثر به‌­چاپ رسید. نسخه­‌هایی که در 1881 و 1882 برای کتابخانه منتشر شدند، شامل شرح‌­حال نویسنده نیز هستند.

در 1898 کتابی درباره‌­ی شرح‌­حال و مکاتبه‌­های فرییر منتشر شد. پس از انتشار این کتاب، نقدهای جدی روی اثرهای این نویسنده­‌ی اسکاتلندی آغاز شد. به­‌علاوه، کتابخانه‌­ی ملی اسکاتلند در 1982 کاتالوگی کامل از رمان‌­ها و زندگی او برای عموم مردم فراهم کرد. رمان­‌های او با ارائه‌­ی شرح دقیقی از زندگی اجتماعی مردم اسکاتلند، متضمن ایده­‌های پیشرویی درباره­ی ازدواج و تحصیل زن‌­ها هستند. رمان­‌های فرییر در سده­‌ی نوزدهم میلادی محبوبیت چشم­گیری داشتند. اما، این اثرهای ادبی فاخر از اوایل سده­‌ی بیستم به دست فراموشی سپرده شدند. البته، نسخه­‌هایی از رمان ازدواج تا جنگ جهانی دوم به چاپ رسیدند. بر اساس کتاب تاریخچه‌­ی کمبریج از ادبیات انگلیسی و آمریکایی[8] (2012)، «در رمان­‌های سوزان ادمونستون فرییر، نوعی از کنایه‌­های خشن (توبیاس) اسمولت وجود دارند. فرییر، رمان‌­های خود را با چاشنی آموزه‌­های اخلاقی به خواننده‌­ی خود ارائه می‌­دهد. صحنه­‌های عاشقانه در اثرهای او به­‌ندرت دیده می‌­شوند. شاید علت آن نیز تاثیرپذیری او از کالین مکنزی (1754-1821) باشد. فرییر به‌­واسطه­‌ی دوست خود به­نام اسکات، اطلاعات بسیاری درباره­‌ی زندگی مردم اسکاتلند به­‌دست آورد. اما، او از کارهای ماریا اجدورث[9] (1768-1849)، نویسنده‌­ی ادبیات بزرگسال­ و کودکان تقلید می­‌کرد.» کتاب تاریخچه‌­ی کمبریج، از اثرهای او به علت پیرنگ ضعیف و «نوشتار فاقد ظرافت» انتقاد می‌­کند. اما، قدرت نویسندگی فرییر را نیز ستایش می‌­کند. در پایان، کتاب تاریخچه‌­ی کمبریج نتیجه می‌­گیرد که رمان‌­های فرییر، موضوع­‌هایی «جدید و جالب­‌توجه» دارند. اخیرا این نظریه­ مطرح شده است که سه رمان فرییر، یک سه‌­گانه‌­ی ادبی را تشکیل می­‌دهند. این سه‌­گانه، پژوهشی روی موضوع­‌های ملت، تاریخ و تحول خودآگاهی زن‌­ها است.

یکی از نویسنده‌­ها و منتقدهای ادبی انگلیسی که آثار فرییر را مورد نقد و بررسی قرار داده است، جورج سنتسبری[10] (1845-1933) است. از او بیشتر با کتاب مشهور خود با عنوان تاریخ وزن نثر انگلیسی[11] (1912) یاد می‌­شود که جیمز جویس[12] (1882-1941) نویسنده­‌ی انگلیسی، بخش­‌هایی از آن را در رمان اولیس[13](1922) به‌­کار گرفته است. سنتسبری همچنین یک نقد درباره­‌ی آثار فرییر نوشته است. این نقد، در نسخه‌­ی 1882 سه رمان فرییر برای نخستین بار به چاپ رسید. این منتقد انگلیسی، فرییر را تحسین می‌­کند. او، روی طنز فوق‌العاده رمان ازدواج تاکید می­‌کند. سنتسبری می‌­نویسد که رمان‌­های فرییر، اصیل­ترین و قوی­ترین شخصیت­‌های داستانی ادبیات انگلیسی را دارند. البته، این منتقد به ضعف­‌های داستان­‌نویسی او نیز اشاره می‌­کند. نخست این که، فرییر، همانند یک عکاس، زندگی را در یک لحظه ثبت می­‌کند. دوم این که، او نیز همانند شخصیت‌­های خود نمی‌­داند که با داستان چه کاری باید انجام بدهد. منتقدهای ادبی آن زمان، سه نکته را در اثرهای فرییر منفی قلمداد می‌­کردند: طنز، شخصیت­‌های واقع­‌گرا و فقدان پیرنگ. با این­حال، این دو نقص، نباید خواننده­ها را از یک نکته‌­ی درخشان اثرهای فرییر غافل کنند. نکته‌­ی قابل‌­تعمل این است که سنتسبری، فرییر را در مقیاس رمان­‌نویس‌­های اسکاتلندی بررسی نمی‌­کند. او، فرییر را در حیطه­‌ی ادبیات انگلیسی مورد نقد قرار می‌­دهد. به‌علاوه، سنتسبری معتقد است که رمان میراث، اثر بدیعی است. اما، رمان سرنوشت، ساختار بهتری نسبت به دو اثر قبلی فرییر دارد. 

با این حال، نمی­‌توان جوابی برای این پرسش پیدا کرد که چرا سوزان فرییر نتوانست جایگاه واقعی خود را در ادبیات انگلیسی پیدا کند. سنتسبری در مقاله­‌ی خود، علت­‌های این موضوع را بررسی کرد. او، به پاسخی زبردستانه می­‌رسد که چرا طنز و مهارت نویسنده­‌ای مثل فرییر در دنیای ادبیات دیده نشده است. جواب سنتسبری، در مقایسه­‌ی فرییر با یکی از قدرتمندترین نویسنده‌­های ادبیات انگلیسی، جین آستن است. او می­گوید که نوشتار فرییر در مقایسه با آستن، خالی از ظرافت است. طنز او، به علت صیقل نخوردن، نمی‌­تواند همانند اثرهای جین آستن، روی خواننده­‌ی خود تاثیر بگذارد. فراموش شدن رمان‌­های فرییر، سنتسبری را به یک نتیجه‌­گیری کلی درباره‌­ی رمان­‌نویسی می‌­رساند. او می‌­نویسد که یک رمان­‌نویس باید چهار نکته را رعایت کند: پیرنگ، شخصیت، توصیف و گفتگو. ضعف فرییر در پیرنگ، باعث شد که نقش به­‌سزایی در ادبیات پیدا نکند.   

ولری مک­درمید[14] (1955-    )، نویسنده­‌ی اسکاتلندی برای نخستین بار در دسامبر 2017 در مصاحبه‌­ای با روزنامه‌­ی آبزرور[15] گفت که فرییر، جین آستن اسکاتلند است. جالب‌توجه است که مسیر نویسندگی جین آستن نیز همانند سوزان فرییر است. آستن نیز، نخستین رمان خود با عنوان عقل و احساس[16] را بدون ذکر نام خود منتشر کرد. ناشر، به‌­جای نام نویسنده از عنوان «یک زن» استفاده کرد. نام نویسنده در نخستین چاپ رمان غرور و تعصب[17] در 1813، «نویسنده‌­ی رمانِ عقل و احساس» نامیده شد. سرآغاز رمان غرور و تعصب، یکی از مشهورترین سرآغازهای ادبی جهان است: «صغیر و کبیر فرض­شان این است که مرد مجرد پول‌ ­وپله‌­دار قاعدتا زن می‌­خواهد» (رضایی، 1385: 11). این سرآغاز به­‌قدری مشهور شد که تبدیل به یک الگوی ادبی می­‌شود. بر اساس سندهای موجود، فرییر نخستین نویسنده‌­ای است که از سرآغاز آستن در رمان میراث (1824) استفاده کرده است: «صغیر و کبیر فرض­شان این است که هیچ احساسی به‌­اندازه‌­ی غرور در ذات انسانی ریشه ندوانده است.» البته، او جهانی غیررمانتیک را موضوع رمان خود قرار می‌­دهد. فرییر بدون ایده­‌آل کردن تاریخ اسکاتلند، توجه خود را به جنبه‌­های ناخوش­آیند زندگی معطوف می‌­کند. او با طنز درخشان خود نشان می‌­دهد که هر نسل با مسئله‌­های مشابهی درگیر هستند. اما، نسل جدید همیشه وضع بهتری نسبت به نسل قبلی پیدا نمی‌­کند. این نویسنده­‌ی اسکاتلندی، به‌­جای ارائه‌­ی تصویری آرمانی از مردم اسکاتلند، روی شرارت‌­ها و حماقت‌­های جامعه تاکید می­‌کند. شاید بتوان گفت که او بیش از هر نویسنده­‌ی زن دیگری، به انتقاد از جامعه­ و فرهنگ زمان خود پرداخته است. به­‌علاوه، فرییر نشان می‌­دهد که یک شخصیت تا چه جایی ممکن است پیش برود. خطاهای سیاسی و اجتماعی جامعه باعث ایجاد موقعیت­‌هایی سورئال برای شخصیت‌­ها می­شوند. تا پیش از این پژوهش، منتقدهای ادبی بر این باور بودند که تقلید از الگوهای نوشتار ادبی، در دوران مدرن رخ داده است. آن­ها، الگوهای تقلیدی را حاصل به‌­وجود آمدن اینترنت می‌­دانستند. شاید به همین دلیل بتوان سوزان فرییر را همانند آستن، پیشروی زمان خودش بنامیم؛ نویسنده‌­ای متعلق به سده­ی نوزدهم میلادی که می‌­توان در سده‌­ی بیست و یکم، با رویکردی جدید به بررسی و کندوکاو اثرهای او پرداخت. 

منبع­ها

آستن، جین. غرور و تعصب. ترجمه­ی رضا رضایی. تهران: نشر نی. 1385.

Blain, Virginia, Patricia Clements and Isobel Grundy. The Feminist Companion to Literature in English. Women Writers from the Middle Ages to the Present. London: Batsford. 1990.   

The Cambridge History of English and American Literature. Vol XII. Cambridge: Cambridge University Press. 2000.

Monnickendam, Andrew. The Novels of Walter Scott and His Literary Relations: Mary Brunton, Susan Ferrier and Christian Johnstone.  Basingstoke: Palgrave Macmillan. 2013.


 

[1] Susan Edmonstone Ferrier

[2] Jane Austen

[3] Edinburgh

[4] Marriage

[5] Inheritance

[6] Destiny 

[7] Sir Walter Scott

[8] The Cambridge History of English and American Literature

[9] Maria Edgeworth

[10] George Saintsbury

[11] A History of English Prose Rhythm

[12] James Joyce

[13] Ulysses

[14] Val McDermid

[15] The Observer

[16] Sense and Sensibility

[17] Pride and Prejudice