در این رودخانه زن‌های دردسرساز غرق می‌شوند!

مروری بر رمان پرفروش درون آب اثر پائولا هاوکینز
در این رودخانه زن‌های دردسرساز غرق می‌شوند!
داستان هیجان‌انگیز و پرتعلیق رودخانه‌ای که قرن‌ها قربانیانی از زنان محلی می‌گیرد. اما مردم منطقه نه‌فقط ترجیح می‌دهند در برابر این مرگ‌های مشکوک سکوت کنند، معلوم نیست چقدر در غرق‌شدن پیاپی زن‌ها مقصرند. رمان درون آب نوشته پائولا هاوکینز است که دو سال قبل از انتشار این کتاب، رمان دختری در قطار را نوشته بود که به‌شکل حیرت‌انگیزی پرفروش شد.

 

نویسنده کیمیاگرممکن نیست قدرت جادویی پائولا هاوکینز را در نوشتن رمانی که بی‌وقفه می‌فروشد متوقف کرد. البته بدیهی است که هاوکینز با فروش افسانه‌ای ۱۸ میلیون نسخه‌ای رمان دختری در قطار تصمیم بگیرد ادامه آن را بنویسد. درون آب دو سال بعد از دختری در قطار منتشر شد. دختری در قطار رمانی هیجان‌انگیز و پرپیچ‌وتاب بود. نمی‌توان دلیل جذابیت و جادوی رمان را به حضور کلمه دختر در عنوان آن محدود کرد اما اما شاید به سادگی ظاهری مضمون آن مربوط باشد -زنی که زیاد می‌نوشد چیزی را، که نباید، از پنجره قطار می‌بیند. روایت‌کردن چنین داستانی برای دیگران کار ساده‌ای است زیرا تصور کردن خودمان در موقعیت قهرمان آسان است.نمونه موفقی از رمان چندصدایی برخلاف وجود سه راوی در کتاب اول، دومی حداقل یازده راوی دارد. هاوکینز به جای جست‌وجو در زندگی چند شخصیت، تور خود را روی کل شهر ‌گسترد. بِکفورد در حومه نیوکاسل، مکانی است با رودخانه‌ای که از میان آن می گذرد و استخری که زنان، «همه آن زنان دردسرساز» برای قرن‌ها خود را غرق کرده‌اند، یا غرق شده‌اند. «با این حال، مردم چشم خود را بسته بودند، اینطور نیست؟ هیچ کس دوست نداشت به این موضوع فکر کند که آب آن رودخانه به خون و صفرای زنان آزاردیده، زنان ناشاد، آلوده شده است. هر روز از آن می نوشیدند.»رودخانه‌ای برای خلاصی از زنان دردسرسازداستان هاوکینز با مرگ نل ابوت غرق‌شده در استخر آغاز می‌شود، مرگی که دختر نوجوانش لنا معتقد است خودکشی بوده است، اما جولز، خواهری که نل از او رنجیده بود، با اکراه به بکفورد احضار شده و بر این باور است که دلیل مرگ خواهرش چیز دیگری بوده. وقتی جولز در گذشته خود و میان مردم محلی به دنبال پاسخ می‌گردد، متوجه می شود که نل در حین نوشتن کتابی درباره غرق‌شدگان بکفورد، دشمنان زیادی پیدا کرده است و بهترین دوست لنا، کِیتی، چند ماه قبل در همان مکان مرده است. نل نوشته بود:‌ «بکفورد جایی برای خودکشی نیست، مکانی برای خلاص‌شدن از شر زنان دردسرساز است.»رمانی روان‌شناختی روی ریل هیجان و وحشتبا وجود نظرات گوناگونی که از زبان روانشناس محلی گرفته تا معلم و مدیر مدرسه و پلیس درگیر پرونده مرگ نل می‌خوانیم، کلاف‌های پیچیده زیادی در داستان وجود دارد که بازکردن آن‌ها کار ساده‌ای نیست. هاوکینز راوی‌های نامعتبری را به ما نشان می‌دهد که کم هم نیستند و از بین حقایق ناگفته‌شان حرف‌های شومی می‌زنند مثل: «نمی‌توانستم او را لمس کنم. نه بعد از کاری که با او انجام داده بودم.»«واقعا چه کسی قرار است همه جسدهای اطراف را دنبال کند؟» اِرین، افسر پلیس خارجی، که از لندن به بکفورد تبعید شده است می‌گوید: «شبیه به سریال قاتلان میدسامر است، فقط به جای اینکه مردم در لجن بیفتند یا بر سر یکدیگر ضربه بزنند، با تصادف‌ها و خودکشی‌ها و غرق‌شدگی‌های زن‌ستیزانه و سیاه تاریخی می‌میرند.»

درون آب به‌اندازه دختری در قطار ظریف و هوشمندانه و منسجم نیست اما آن‌قدر ترسناک هست که شما را در برابر چندصدایی رمان و مرگ‌های مکرر طی چندین قرن میخکوب نگه دارد. ممکن است زمینه فوق‌طبیعی روان‌شناختی رمان به مذاق همه خوش نیاید، اما به‌نظر می‌رسد هاوکینز در اجرا موفق بوده است.