چگونه اضطراب کودکان در مدرسه را مدیریت کنیم؟ (راهنمای والدین)

احساس اضطراب هنگام رفتن برای اولین بار و یا بازگشت به مدرسه، پدیدهای جهانی و طبیعی است. این حس، ترکیبی از هیجان برای شروعی دوباره و دلهره از ناشناختههاست. از کودکان خردسال تا نوجوانان، معلمان و حتی والدین، همگی سطوحی از این اضطراب را تجربه میکنند. اما گاهی اوقات، این دلهره از یک حس موقت به یک ترس فلجکننده تبدیل میشود که میتواند زندگی روزمره کودک را مختل کند و مانع برنامهریزی درسی روزانه گردد. اینجاست که درک ریشههای عمیق این پدیده، اهمیت مییابد.
در این مقاله، به بررسی اضطراب کودکان در مدرسه از دیدگاهی علمیتر و کاربردی میپردازیم. ما به جزئیات عملکرد مغز در هنگام استرس، علائم و تأثیرات آن و راهکارهایی عملی برای کمک به کودکان و نوجوانان خواهیم پرداخت تا بتوانید از این دوره حساس با موفقیت عبور کنید. این مقاله با معرفی برخی از کتابهای مفید و مرتبط، به شما کمک میکند تا نگاه جامعتری به این موضوع داشته باشید.
عوامل استرس مدرسه در کودکان

بخش اول: درک ریشههای علمی اضطراب کودکان در مدرسه
برای درک اینکه چرا برخی کودکان با شدت بیشتری از اضطراب رنج میبرند، باید به عملکرد یک بخش کوچک اما قدرتمند در مغز، یعنی آمیگدال، بپردازیم. آمیگدال که در اعماق مغز قرار دارد، بخشی از سیستم لیمبیک است و وظیفه اصلی آن پردازش هیجانات، بهویژه ترس و اضطراب است. میتوان آن را به یک "آژیر مغزی" تشبیه کرد که برای محافظت از ما، بهطور مداوم محیط را برای یافتن نشانههای خطر اسکن میکند.
مکانیسم عملکرد آمیگدال
از دیدگاه تکاملی، مغز انسان برای بقا تکامل یافته است. هر چیز جدید و غیرقابل پیشبینی به طور بالقوه میتواند خطرناک باشد. بنابراین، آمیگدال نسبت به این ناشناختهها بسیار حساس است و با کوچکترین نشانهای از عدم قطعیت، هشدارهای خود را به سراسر بدن ارسال میکند. این هشدارها باعث ترشح هورمونهای استرس مانند کورتیزول و آدرنالین میشوند که بدن را برای واکنش "جنگ یا گریز" آماده میکنند.
در مواجهه با یک موقعیت جدید مانند شروع سال تحصیلی جدید، آمیگدال فعال میشود. این فعالسازی باعث میشود که کودک احساس تهدید کند، حتی اگر هیچ خطر واقعی وجود نداشته باشد. در نتیجه، مغز به دنبال راهی برای اجتناب از این "خطر" میگردد، که به شکل رفتارهای اجتنابی مانند امتناع از رفتن به مدرسه، شکایتهای جسمی و یا وابستگی شدید به والدین بروز میکند. این استرس در کودکان ابتدایی و بهویژه استرس در کودکان کلاس اولی، اغلب ریشه در همین مکانیزم بیولوژیکی دارد.
"در یک مطالعه، پژوهشگران با استفاده از تصویربرداری fMRI (تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی)، فعالیت مغز کودکان را در دو گروه مورد بررسی قرار دادند: گروه اول، کودکانی که اضطراب شدید جدایی را تجربه میکردند و گروه دوم، کودکانی که اضطراب کمی داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد که در گروه اول، هنگام مواجهه با محرکهای جدید مانند تصاویر یک مدرسه ناآشنا یا صدای یک معلم جدید، آمیگدال با شدت بسیار بیشتری فعال میشد و بخشهای مرتبط با تفکر منطقی (مانند قشر پیشپیشانی) فعالیت کمتری از خود نشان میدادند. این یافتهها، فرضیه «آژیر مغزی» را تأیید میکند و نشان میدهد که در برخی از کودکان، واکنش بیولوژیکی به ناشناختهها بسیار شدیدتر است".
بخش دوم: علائم و ویژگیهای استرس در مدرسه

استرس در کودکان ابتدایی میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود و گاهی اوقات تشخیص آن برای والدین دشوار است. شناخت دقیق این علائم به شما کمک میکند تا بهموقع واکنش مناسب نشان دهید.
علائم جسمانی: این علائم اغلب اولین نشانههایی هستند که والدین متوجه آنها میشوند. کودک ممکن است در صبحهای روزهای مدرسه از سردرد، دلدرد، حالت تهوع یا حتی اسهال شکایت کند. این علائم معمولاً در روزهای تعطیل ناپدید میشوند و این نشانهای قوی از ریشه روانی آنهاست. این دردها واقعی هستند، زیرا هورمونهای استرس تأثیر مستقیمی بر سیستم گوارشی و عصبی دارند.
علائم رفتاری: این علائم شامل اجتناب از رفتن به مدرسه است که میتواند از بهانههای ساده مانند "من امروز خستهام" تا گریه و مقاومت شدید در هنگام آماده شدن برای مدرسه باشد. وابستگی بیش از حد به والدین و چسبیدن به آنها نیز از دیگر علائم رایج است. برخی کودکان ممکن است رفتارهای عقبگرد از خود نشان دهند، مانند مکیدن انگشت یا شبادراری، رفتارهایی که مربوط به سنین پایینتر است.
علائم عاطفی و شناختی: این علائم در درون کودک رخ میدهند و ممکن است کمتر قابل مشاهده باشند. نگرانیهای مکرر و غیرمنطقی درباره مدرسه، دوستان و معلم، تحریکپذیری و پرخاشگری غیرمعمول، و مشکل در تمرکز در طول روز از جمله این علائم هستند. کودک ممکن است دچار کابوسهای شبانه مربوط به مدرسه یا جدایی شود و یا مشکل در به خواب رفتن داشته باشد.
"میا، دختری ۱۰ ساله در شهر توکیو، در هفتههای منتهی به بازگشت به مدرسه، بهطور مکرر از دلدرد و حالت تهوع شکایت میکرد. این علائم به حدی شدید بودند که والدینش او را برای معاینات پزشکی متعدد نزد پزشکان مختلف بردند، اما هیچ دلیل جسمانی برای بیماری او پیدا نشد. این شکایتها اغلب در صبحهای روزهای مدرسه ظاهر میشد و بهمحض اینکه والدینش تصمیم میگرفتند او را در خانه نگه دارند، ناپدید میشد. در طول روز، او نیز مانند دیگر کودکان از تماشای کارتون و بازیهای کامپیوتری لذت میبرد. این الگو، نمونهای کلاسیک از علائم سوماتیک (جسمانی) اضطراب است که بدن کودک برای اجتناب از موقعیت استرسزا به کار میگیرد. این وضعیت در ژاپن که سیستم آموزشی رقابتی دارد، بهویژه در پدیدهای به نام فوتوکو-توشی (عدم تمایل به مدرسه) مشاهده میشود."
بخش سوم: چگونه استرس مدرسه را از بین ببریم

شما نمیتوانید عدم قطعیت را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کاهش دهید و به فرزندتان مهارتهایی برای مقابله با آن بیاموزید. این راهکارها بهویژه برای مدیریت عوامل استرس و اضطراب در کودکان دوره ابتدایی بسیار مؤثر هستند.
1- توضیح دادن "آژیر مغزی" به زبان کودکانه: به کودک خود بگویید که "آژیر مغزی" او به اشتباه برای چیزهای جدیدی که خطرناک نیستند، به صدا درآمده است. این توضیح به او کمک میکند تا بفهمد که احساساتش طبیعی است و دلیل بیولوژیکی دارد، نه اینکه او ضعیف یا متفاوت است. این کار به او احساس کنترل بیشتری بر وضعیت میدهد.
۲- ایجاد تمایز بین "جدید بودن" و "خطرناک بودن": به او کمک کنید تا با پرسش "آیا من نگرانم چون این خطرناک است یا چون این جدید است؟" به ریشه نگرانی خود پی ببرد. در مورد اضطراب کودکان در مدرسه، تقریباً همیشه دلیل آن "جدید بودن" است. این درک، اولین قدم برای مدیریت اضطراب است.
۳- قابل پیشبینی کردن: این یکی از مؤثرترین راهها برای آرام کردن آمیگدال است. هر چقدر بتوانید موقعیت جدید را قابل پیشبینیتر کنید، اضطراب کمتر میشود.
- بازدید از مدرسه: پس از انتخاب مدرسه مناسب و چند روز قبل از شروع سال تحصیلی، به مدرسه بروید. به کودک اجازه دهید در زمین بازی کند، در حیاط قدم بزند و به کلاس درسش نگاه کند. این کار محیط ناآشنا را به محیطی آشنا تبدیل میکند.
- ایجاد پل ارتباطی: در مورد همکلاسیهای قدیمیاش که در کلاس جدید خواهند بود، صحبت کنید. نام معلم جدید را بارها تکرار کنید و به او بگویید که او هم از آشنایی با فرزندتان هیجانزده است.
- ثابت نگهداشتن برخی امور: به او یادآوری کنید که بخشهایی از سال تحصیلی، مانند ساعت ناهار، زنگ تفریح یا برنامههای بعد از مدرسه، ثابت خواهند ماند.
۴- تقویت مهارتهای مقابلهای
یادآوری موفقیتهای گذشته: به فرزندتان بگویید: "یادت میآید وقتی برای اولین بار به کلاس ژیمناستیک رفتی چقدر مضطرب بودی؟ ببین حالا چقدر در آن خوب هستی." این کار به او اعتماد به نفس میدهد که میتواند بر چالشهای جدید نیز غلبه کند.
آموزش تکنیکهای تنفسی: تنفس عمیق شکمی (یا "نفس بادکنکی") یکی از بهترین راهها برای آرام کردن سیستم عصبی است. چند بار در روز این تکنیک را با هم تمرین کنید.
تمرین گفتار مثبت با خود: به او بیاموزید که از جملات مثبت و قدرتمند مانند "من قوی هستم، میتوانم این کار را انجام دهم" یا "این فقط جدیده، به زودی بهش عادت میکنم. من خوبم" استفاده کند.
"لئو، پسری ۸ ساله در ایالت کالیفرنیا، به دلیل تجربه قلدری در سال گذشته، اضطراب شدیدی برای بازگشت به مدرسه داشت. والدینش با مشورت یک درمانگر، از روشهای کاهش عدم قطعیت و تقویت مهارتهای مقابلهای استفاده کردند. آنها به همراه لئو به حیاط مدرسه رفتند، از دور با معلم جدیدش ملاقات کردند و حتی یک نقشه کوچک از مسیرهای امن مدرسه برای او تهیه کردند. آنها همچنین به لئو یک دفترچه کوچک دادند تا هر زمان که احساس اضطراب کرد، جملات مثبتی مانند 'من شجاع هستم' یا 'میتوانم با دوستانم صحبت کنم' را در آن بنویسد. در روز اول مدرسه، لئو هنوز مضطرب بود، اما با استفاده از این ابزارها، توانست این احساسات را مدیریت کند. در پایان روز، او با هیجان برای والدینش تعریف کرد که چگونه با استفاده از 'قدرت کلمات'، توانسته است با یک همکلاسی جدید صحبت کند و احساس بهتری داشته باشد. این مثال نشان میدهد که با آمادهسازی و آموزش مهارتها، میتوان به کودک قدرت لازم برای غلبه بر ترسهایش را داد."
بخش چهارم: چه زمانی به کمک تخصصی نیاز دارید؟
در حالی که اکثر موارد استرس کودکان کلاس اول یا استرس بازگشت به مدرسه با راهکارهای فوق قابل مدیریت هستند، گاهی اوقات اضطراب به حدی شدید میشود که زندگی کودک را فلج میکند. اگر علائم زیر را مشاهده کردید، بهتر است با یک متخصص سلامت روان کودکان (مانند روانشناس یا مشاور) مشورت کنید:
- اضطراب بیش از دو هفته ادامه داشته باشد و بهبود نیابد.
- اضطراب با اختلالات خواب و خوراک شدید همراه باشد.
- کودک از مدرسه کاملاً امتناع کند.
- کودک علائم افسردگی (مانند غم و ناامیدی طولانیمدت) از خود نشان دهد.
- کودک به خود یا دیگران آسیب برساند.
همدلی شما به عنوان والدین، در کنار آموزش مهارتها، کلید موفقیت فرزندتان در غلبه بر اضطراب کودکان در مدرسه است. شما میتوانید با هم این مسیر را طی کنید.