برترین شاعران معاصر ایران: معرفی شاعران برجسته و آثار ماندگار آنها
ادبیات معاصر فارسی، عرصه ظهور شاعرانی است که هر یک با زبان، اندیشه و سبک خاص خود، افقهای تازهای را در شعر فارسی گشودهاند. شاعران معاصر ایران نه تنها ادامهدهنده سنتهای کهناند، بلکه با نوآوری و جسارت، شعر فارسی را به عرصههای تازهای بردهاند. در این مقاله، به معرفی و تحلیل تخصصی ده تن از بهترین شاعران معاصر ایران میپردازیم؛ شاعرانی که هر یک سهمی ماندگار در تاریخ شعر معاصر داشتهاند. آثار ارزشمند این شاعران برجستهی ایرانی را میتوانید از بهترین سایت خرید اینترنتی کتاب، زیمون خریداری نمایید.
شعر معاصر ایران، جریانی تاریخی و چند مرحلهای است که ریشههای تحول آن به دوران انقلاب مشروطه (حدود ۱۲۸۰ شمسی) و دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی آن زمان باز میگردد. بنابراین، ادبیات معاصر را میتوان به سه دوره کلی تقسیم کرد:
۱. شاعران دوران گذار و مشروطه (مانند بهار و پروین)
۳. شاعران جریانهای متاخر و پس از انقلاب.
تسلط بر این تقسیمبندی و پرداختن به ریشههای تغییر، لازمهی جامعیت محتوایی است.
بهترین شاعران معاصر ایران
بهترین شاعران معاصر ایران با نوآوریهای خود در زبان، قالب و مضمون، تحول عظیمی در شعر و ادب فارسی ایجاد کردند. آنها نه تنها به شکستن قالبهای سنتی و معرفی شعر نو پرداختند، بلکه توانستند مضامین اجتماعی، فلسفی و انسانی را وارد شعر کنند و آن را به ابزاری قدرتمند برای بیان دغدغههای روز تبدیل نمایند. این شاعران با نگاهی انتقادی و انسانی، به تجدید حیات شعر فارسی پرداخته و آن را از مرزهای محدودیتهای کلاسیک فراتر بردند. از استفاده از زبان ساده و طبیعی تا استفاده از تصویرسازیهای نو، آنها شعر فارسی را با دنیای امروز پیوند زدند و مسیر ادبیات ایران را به سمت شکوفایی و تنوع بیشتر هدایت کردند. در اینجا به معرفی تعدادی از این شاعران گرانقدر در ادبیات شعر فارسی میپردازیم:
نیما یوشیج؛ بنیانگذار شعر نو و تحول در زبان و فرم

علی اسفندیاری، مشهور به نیما یوشیج (۱۲۷۶-۱۳۳۸)، در روستای یوش مازندران به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در تهران ادامه داد و با آشنایی با ادبیات غرب، به بازنگری در ساختار شعر فارسی پرداخت.
نیما یوشیج، شاعر ایرانی معاصر را باید نقطه عطف شعر معاصر دانست. او با طرح نظریه «شعر نو»، قالبهای سنتی را شکست و وزن و قافیه را از سلطه مطلق خارج کرد. شعر نو فارسی با انتشار منظومهی افسانه از نیما (حدود سال ۱۳۰۱ شمسی) به طور رسمی آغاز شد. نکته کلیدی در نوآوری نیما، حفظ وزن عروضی ثابت (مثلاً وزن «مفاعیلن») در سراسر شعر است، اما با این تفاوت که طول مصراعها و جایگاه قافیه دیگر ثابت و از پیش تعیین شده نیست و در اختیار محتوای شعر قرار میگیرد. این شیوه را «شعر نیمایی» یا «شعر آزاد» مینامند که آن را از شعر سپید متمایز میکند.
نیما با تاکید بر «موسیقی درونی» و «زبان طبیعی»، شعر را به زبان گفتار نزدیک کرد. مضمون اشعار او اغلب اجتماعی، فلسفی و طبیعتگرایانه است و نگاهش به جهان، نگاهی انتقادی و انسانی است. نیما با استفاده از تصاویر بکر و فضاسازیهای بدیع، شعر را به عرصه تجربههای تازه برد.
در مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج، با آثار او آشنا شوید.
نمونه شعر:
«تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم»
پروین اعتصامی؛ شاعری با زبان تمثیل و حکمت

پروین اعتصامی (۱۲۸۵-۱۳۲۰) در تبریز به دنیا آمد و در خانوادهای اهل ادب رشد کرد. او از کودکی با زبان و ادبیات فارسی و عربی آشنا شد و تحت تاثیر پدرش، یوسف اعتصامی، به سرودن شعر پرداخت.
پروین اعتصامی را باید استاد تمثیل و مناظره در شعر فارسی دانست. او با بهرهگیری از زبان ساده و روان، مفاهیم عمیق اخلاقی، اجتماعی و فلسفی را در قالب مناظره میان اشیا، حیوانات و انسانها بیان میکند. مضمون اشعار او اغلب عدالتخواهی، نقد ظلم و فساد، ستایش علم و دانش و دعوت به اخلاق است. پروین با استفاده از عناصر قصهگویی و تمثیل، شعر را به ابزاری برای آموزش و بیداری اجتماعی تبدیل کرد. پروین یکی از شاعران مهم دوران رضاخانی محسوب میشود که در دورهی گذار و پس از مشروطه، با حفظ ساختارهای کلاسیک (سبک بازگشت)، مضامین نو و اجتماعی را به کار برد.
در دیوان اشعار پروین اعتصامی، اشعار او را مطالعه نمایید.
نمونه شعر:
«بنفشه صبحدم افسرد و باغبان گفتش
که بیگانه از چمن آزرد و زود روی نهفت
جواب داد که ما زود رفتنی بودیم
چرا که زود فسرد آن گلی که زود شکفت...»
مهدی اخوان ثالث؛ شاعر اسطوره و زمستان

مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۷-۱۳۶۹) با تخلص «م. امید» در مشهد به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در ادبیات فارسی ادامه داد و سالها به تدریس و پژوهش ادبی پرداخت.
اخوان ثالث از مهمترین شاعران معاصر ایران است که با تلفیق زبان کهن و نو، شعر نیمایی را به اوج رساند. او با بهرهگیری از اسطورهها و نمادهای ایرانی، شعر را به ابزاری برای بیان وضعیت اجتماعی و سیاسی زمانه تبدیل کرد. مضمون اشعار اخوان اغلب سرشار از حس غربت، ناامیدی، زمستان و انتظار است. زبان او فخیم، موسیقایی و گاه پیچیده است و با استفاده از تصاویر و فضاسازیهای خاص، فضای شعر را به شدت تاثیرگذار میکند.
اشعار اخوان ثالث، هم در سبک کلاسیک و هم در سبک نو (نیمایی) سروده شدهاند و از آثار معروف او میتوان به زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا اشاره کرد.
تعدادی از کتابهای وی با نامهای «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «ارغنون»، «از این اوستا» منتشر شدهاند. محمد حقوقی در کتاب شعر زمان ما، اخوان تالث، به آثار وی میپردازد.
نمونه شعر:
«سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است…»
(از شعر «زمستان»)
احمد شاملو؛ شاعر آزادی، عشق و زبان نو

احمد شاملو (۱۳۰۴-۱۳۷۹) در تهران به دنیا آمد و زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. او علاوه بر شعر، در ترجمه، روزنامهنگاری و پژوهش ادبی نیز فعال بود.
شاملو از پیشگامان شعر سپید فارسی است. او با حذف وزن و قافیه سنتی، شعر را به زبان گفتار نزدیک کرد و با زبانی ساده اما عمیق، مفاهیم انسانی، اجتماعی و عاشقانه را بیان کرد. شاملو که با تخلص الف. بامداد شناخته میشود و عدهای او را شاعر آزادی مینامند، مبدع «شعر سپید» در ادبیات فارسی است. شعر سپید (یا منثور) مرز نهایی شکستن قالب سنتی و حذف کامل وزن عروضی است و تنها بر موسیقی درونی و آهنگ کلام تکیه دارد، درحالیکه شعر نیمایی موزون است. مضمون اشعار شاملو اغلب آزادی، عدالت، عشق، رنج انسان و اعتراض به ظلم است. او با استفاده از تصاویر نو و زبان موسیقایی، شعر را به ابزاری برای بیان دغدغههای اجتماعی و فلسفی تبدیل کرد. شاملو همچنین در ترجمه آثار ادبی جهان و گردآوری فرهنگ عامه (کتاب کوچه) نقش مهمی داشت.
آثار شاملو با نام های «هوای تازه»، «آیدا در آینه»، «ابراهیم در آتش»، «مدایح بیصله». در مجموعه آثار احمد شاملو، نیز اشعار این شاعر پرآوازهی معاصر ایرانی گردآوری شدهاست.
نمونه شعر:
«گر بدینسان زیست باید پست
من چه بیشرمم اگر فانوسِ عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچهی بنبست.
گر بدینسان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمانِ خود، چون کوه
یادگاری جاودانه، بر ترازِ بیبقایِ خاک»
فروغ فرخزاد؛ صدای زن، صدای جسارت و رهایی

فروغ فرخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵) در تهران به دنیا آمد و با زندگی کوتاه اما تاثیرگذار خود، تحولی در شعر زنانه معاصر ایجاد کرد.
فروغ فرخزاد از نخستین شاعران معاصر ایران بود که با جسارت، احساسات و دغدغههای زنانه را به شعر فارسی وارد کرد. او با زبانی صریح، بیپرده و گاه تلخ، از عشق، تنهایی، رنج، امید و اعتراض سخن گفت. مضمون اشعار فروغ اغلب حول محور هویت زن، عشق، مرگ، زندگی و رهایی میچرخد. او با شکستن تابوها و استفاده از تصاویر نو، شعر را به عرصه تجربههای شخصی و اجتماعی برد. فروغ در مجموعه «تولدی دیگر» به اوج پختگی و نوآوری رسید. فروغ در کنار اخوان و سهراب، از شاعرانی است که شعر نیمایی را به اوج خود رساندند و در جریان شعر نو، جایگاه ویژهای در ادبیات ایران دارد.
«اسیر»، «دیوار»، «تولدی دیگر»، «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از کتابهای اوست. مجموعه شعر زمان ما، فروغ فرخزاد، به اشعار وی میپردازد.
نمونه شعر:
«من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب
حرف میزنم
اگر به خانهی من آمدی
برای من
ای مهربان!
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهی خوشبخت بنگرم ....»
(از شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»)
سیمین بهبهانی؛ بانوی غزل و نوآوری در قالب سنتی

سیمین بهبهانی (۱۳۰۶-۱۳۹۳) در تهران به دنیا آمد و از نوجوانی به سرودن شعر پرداخت. او از فعالان حقوق زنان و جامعه مدنی نیز بود.
سیمین بهبهانی را باید احیاگر و نوآور غزل معاصر دانست. او با حفظ ساختار سنتی غزل، مضامین نو و اجتماعی را وارد این قالب کرد. مضمون اشعار بهبهانی اغلب عشق، امید، اعتراض، زن، آزادی و مسائل اجتماعی است. زبان او ساده، روان و موسیقایی است و با استفاده از تصاویر تازه و ترکیبهای نو، غزل را به عرصه تجربههای معاصر برد. بهبهانی با جسارت، از مسائل زنان و جامعه سخن گفت و غزل را به ابزاری برای بیان دغدغههای روز تبدیل کرد. سبک سیمین بهبهانی را میتوان زیرشاخهی «غزل نو» دانست؛ قالبی سنتی که با رویکردی متفاوت نسبت به مضامین و زبان روزمره، ادامه یافته است.
انتشارات نگاه، مجموعه اشعار سیمین بهبهانی را منتشر کردهاست.
نمونه شعر:
«مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی»
هوشنگ ابتهاج (سایه)؛ پیوند سنت و نوگرایی در شعر

هوشنگ ابتهاج (۱۳۰۶-۱۴۰۱) با تخلص «سایه» در رشت به دنیا آمد و سالها در رادیو ایران و حوزه موسیقی و شعر فعالیت داشت.
ابتهاج از جمله شاعران معاصر ایران است که هم در قالب غزل و هم در شعر نو، آثاری ماندگار آفریده است. او با تسلط بر زبان کلاسیک، غزل را با مضامین نو و اجتماعی پیوند زد. مضمون اشعار سایه اغلب عشق، امید، اندوه، وطن و دغدغههای انسانی است. زبان او ساده، موسیقایی و سرشار از تصاویر لطیف است. ابتهاج با استفاده از موسیقی کلام و فضاسازیهای خاص، شعر را به تجربهای عاطفی و هنری تبدیل کرد. او یکی از مهمترین چهرههای جریان «شعر نیمایی» و «سنتگرای معاصر» است که توانستند همزمان با تحولات، اصالت سنت را نیز حفظ کنند.
کتابهای «سراب»، «سیاهمشق»، «تا صبح شب یلدا»، «یادگار خون سرو» از جمله آثار او است. شعر زمان ما، هوشنگ ابتهاج نیز به آثار این شاعر بلندآوازه میپردازد.
نمونه شعر:
«ارغوان،
شاخهی همخون جدا ماندهی من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفتهاست هنوز؟....»
محمدرضا شفیعی کدکنی؛ شاعر، منتقد و نظریهپرداز شعر

محمدرضا شفیعی کدکنی (متولد ۱۳۱۸) در نیشابور به دنیا آمد و از جمله شاعران معاصر ایران در قید حیات است. او استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجسته ادبیات فارسی است.
شفیعی کدکنی با تخلص «م. سرشک» هم در شعر و هم در نقد و پژوهش ادبی، چهرهای ممتاز است. اشعار او اغلب در قالب نیمایی و سپید سروده شده و سرشار از تصویرسازیهای بدیع، اندیشههای فلسفی و دغدغههای اجتماعی است. مضمون اشعار شفیعی کدکنی اغلب طبیعت، غربت، عرفان، وطن و انسان است. او با زبانی موجز، موسیقایی و پر از ایهام، شعر را به عرصه تاملات فلسفی و عرفانی برده است. شفیعی کدکنی، شاعر ایرانی معاصر، همچنین با آثار پژوهشی خود، نقش مهمی در نقد و نظریهپردازی شعر معاصر داشته است.
«در کوچه باغهای نیشابور»، «هزاره دوم آهوی کوهی»، «صور خیال در شعر فارسی»، «موسیقی شعر» از آثار مهم شفیعی کدکنی است.
نمونه شعر:
«به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟...»
(از شعر «به کجا چنین شتابان»)
سهراب سپهری؛ شاعر طبیعت، عرفان و سادگی

سهراب سپهری (۱۳۰۷-۱۳۵۹) در کاشان به دنیا آمد و علاوه بر شعر، در نقاشی نیز هنرمندی برجسته بود.
سپهری از مهمترین شاعران معاصر ایران است که با زبان ساده و تصویری، به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی پرداخت. مضمون اشعار او اغلب طبیعت، سادگی، معنویت، انسان و صلح است. سپهری با استفاده از تصاویر بکر و فضاسازیهای خاص، شعر را به تجربهای حسی و شهودی تبدیل کرد. او با نگاهی مثبت و عارفانه به جهان، شعر را به عرصه تاملات درونی و معنوی برد. مجموعه «هشت کتاب» او، یکی از مهمترین آثار شعر معاصر فارسی است.
سپهری را میتوان در زمرهی شاعران نیمایی با گرایشهای خاص به سمت سبکهای نوظهور دیگری چون «موج نو» و «شعر حجم» دانست؛ این جریانها اغلب در دستهبندی «شعر بیوزن» قرار میگیرند و هدفشان دوری از هرگونه ساختار سنتی است، هرچند به دلیل عدم تجانس با ذوق عمومی مردم، جریانهای ناپایداری بودند.
نمونه شعر:
«من قطاری دیدم
که سیاست میبرد
و چه خالی میرفت...»
(از شعر «صدای پای آب»)
ملکالشعرای بهار؛ استاد قصیده و پیوند سنت و نوگرایی

محمدتقی بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰) ملقب به «ملکالشعرای بهار» در مشهد به دنیا آمد و علاوه بر شاعری، در سیاست و روزنامهنگاری نیز فعال بود.
بهار را باید استاد قصیده و یکی از مهمترین شاعران معاصر ایران دانست که با تسلط بر زبان و سبک کلاسیک، به نوآوری در مضمون و زبان پرداخت. مضمون اشعار بهار اغلب میهنپرستی، آزادیخواهی، نقد اجتماعی و ستایش علم و دانش است. زبان او فاخر، موسیقایی و سرشار از آرایههای ادبی است. بهار با استفاده از عناصر سنتی و نگاه نو، شعر را به ابزاری برای بیان دغدغههای اجتماعی و سیاسی تبدیل کرد.
نقش بهار در ادبیات معاصر، پیوند با سنت ادبی دوره بازگشت و انتقال مفاهیم نوین مشروطه و بیداری به قالبهای کهن بود. او یکی از اصلیترین حلقههای زنجیره گذار از شعر کلاسیک به مدرن محسوب میشود و جزو شاعران جریان «شعر مشروطه» است که در حدود سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۲۰ شمسی فعال بودند.
«دیوان اشعار ملک الشعرای بهار»، «سبکشناسی»، «تاریخ احزاب سیاسی»، از آثار مهم وی است.
نمونه شعر:
«بسوختیم ز بیداد چرخ و خواهدسوخت
کسی که علم فراموش کرد و جهل آموخت
بگو به سایهی دیوار دیگران خسبد
کسی که خانهی خود را به دیگران بفروخت
وطن ز کید اجانب درون آتش و ما
به سر زنیم و بنالیم از اینکه آمل سوخت»
جریانهای متاخر شعر معاصر: از غزل پستمدرن تا شاعران دهه ۸۰
دبیات پس از شاعران نسل طلایی (دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ شمسی) شاهد ظهور جریانهایی نوگرا در قالبهای سنتی و آزاد بوده است. مهمترین این جریانها عبارتند از:
۱. غزل پستمدرن:
این جریان که از سالهای آغازین دهه ۸۰ در ایران شکل گرفت، ادعا دارد که توانسته است اندیشههای پستمدرن و قالبهای سنتی موزون فارسی (مانند غزل) را با یکدیگر تلفیق کند. این اشعار تحت تأثیر زبانشناسان و فیلسوفان پستمدرن قرار دارند، اما در قالبهای سنتی مانند غزل، مثنوی، یا چهارپاره سروده میشوند. مؤلفههای ساختاری آن شامل شکستن ظرف زمان و مکان، ساختار نامتمرکز و نامتجانس و استفاده از بینامتنیت (Intertextuality) است. شاعرانی مانند مهدی موسوی، فاطمه اختصاری و وحید نجفی از چهرههای شاخص این سبک هستند که با حفظ وزن غزل، مرزهای مضمون و زبان را جابهجا کردهاند.
۲. شعر موج نو و شعر حجم:
هرچند ریشهی این سبکها به دههی ۴۰ شمسی باز میگردد (مانند احمد رضا احمدی)، اما تأثیرات آنها بر شاعران نسل جدید همچنان دیده میشود. این جریانها به سمت انتزاعی شدن بیشتر حرکت کردند و اغلب از وزن عروضی و قافیه دوری گزیدند. بسیاری از منتقدان، این سبکها را به دلیل عدم تجانس با شعر و ذوق عمومی ایران، جریانهایی ناپایدار میدانند که به سرانجامی مطلوب نرسیدند.
۳. زیرشاخههای مضمونی:
در کنار سبکهای فرمگرا، ژانرهای تخصصیتری چون «غزل نو»، «شعر کودک و نوجوان» و «شعر مقاومت» در کانون توجه شاعران معاصر قرار دارند.
جمعبندی؛ میراث ماندگار شاعر معاصر ایرانی
شاعران معاصر ایران با نوآوری در زبان، فرم و مضمون، شعر فارسی را به عرصههای تازهای بردهاند. هر یک از این شاعر معاصر ایرانی با سبک و زبان خاص خود، سهمی ماندگار در غنای ادبیات معاصر داشتهاند. از نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو، تا فروغ فرخزاد، صدای زن معاصر، و از احمد شاملو، شاعر آزادی، تا سهراب سپهری، شاعر طبیعت و عرفان، همگی بخشی از هویت فرهنگی و ادبی ایران امروز هستند.
در میان این چهرهها، برخی همچنان در قید حیاتاند و با آثار خود به شعر معاصر جان تازه میبخشند. شاعران معاصر ایران در قید حیات همچون محمدرضا شفیعی کدکنی، همچنان الهامبخش نسلهای جدیدند. آشنایی با زندگی و آثار این بهترین شاعران معاصر ایران، نه تنها برای علاقهمندان به شعر، بلکه برای هر ایرانی، ضرورتی فرهنگی است.
پرسشهای متداول
۱. آیا در شعر نیمایی از وزن عروضی استفاده میشود؟
بله، شعر نیمایی دارای وزن عروضی است اما بر خلاف شعر کلاسیک، طول مصراعها و جایگاه قافیه در آن متغیر بوده و تابعی از محتوای شعر است.
۲. غزل پستمدرن چه ویژگیهای ساختاری دارد؟
غزل پستمدرن با وجود حفظ وزن و قالب سنتی غزل، از ویژگیهایی چون ساختار نامتمرکز و نامتجانس، شکستن ظرف زمان و مکان، و استفاده از بینامتنیت در اندیشههای خود بهره میبرد.
۳. تفاوت اصلی شعر نیمایی و شعر سپید چیست؟
تفاوت اصلی در وزن است؛ شعر نیمایی موزون است، در حالی که شعر سپید (مبدع احمد شاملو) فاقد وزن عروضی بوده و تنها بر موسیقی داخلی کلمات تکیه دارد و گاه آن را «شعر منثور» مینامند.
۴. شاعران در قید حیات نسل جدید شعر معاصر چه کسانی هستند؟
علاوه بر اساتیدی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعران نسل جدیدی چون مهدی موسوی و فاطمه اختصاری (در حوزهی غزل پستمدرن) و حسین منزوی (در حوزه غزل نو) جزو چهرههای تاثیرگذار سالهای اخیر هستند.