ذن چیست و چرا این مکتب ساده، زندگیتان را دگرگون میکند؟

زندگی را میتوان با یک نفس تازه آغاز کرد، با یک لحظه حضور کامل. جایی میان لحظهای که چای را مزه میکنید و لحظهای که به جریان نفسهایتان گوش میدهید. ذن دقیقاً برای همین لحظات است؛ نه برای رسیدن به قلهای خاص و تجربهای عرفانی. ذن ما را دعوت میکند به دیدن دوبارهی همان چیزی که همیشه روبهرویمان بوده، اما از کنار آن گذشتهایم.
پاسخ سوال: ذن چیست؟ را در ادامه به همراه تکنیکهای عملی آن بررسی کردهایم.
مکتب ذن چیست؟
مکتب ذن، شاخهای از بودیسم ماهایاناست که برخلاف بسیاری از مکاتب معنوی، دنبال کتاب و گفتار زیاد نیست. اساس آن، تمرین است. سادگی، وضوح، حضور در لحظه.
مکتب ذن، به جای اینکه شما را به خواندن صدها صفحه فلسفه و تفسیر بکشاند، با یک بالش ساده (زافو)، و سکوتی عمیق، دعوتتان میکند بنشینید. فقط همین. بنشینید. تنفس کنید. نگاه کنید. گوش بدهید. ببینید واقعاً این لحظه چیست.
یکی از مفاهیم کلیدی در مکتب ذن، این است که برای یافتن رشد شخصی، پاسخها را نباید جستوجو کرد، باید اجازه داد خودشان بیایند. درست مثل آبی که وقتی آرام شود، بازتاب آسمان را نشان میدهد.

فلسفه ذن چیست؟
حالا شاید بپرسید: فلسفه ذن چیست؟ آیا ایدهای پشت آن هست یا فقط تجربه خالص است؟ پاسخ این است: هم تجربه است و هم نوعی نگرش. ذن بر «بیقضاوتی» و «رها کردن» تأکید دارد.
فلسفه ذن به ما میگوید که هر چیزی، همین حالا کامل است، حتی در ناکاملی. وقتی سعی میکنید چیزی را «درست» کنید، شاید از آن دورتر میشوید. وقتی ذهنتان را خالی کنید، آنوقت حقیقت خودش نمایان میشود. همانطور که استاد دوگن گفت:
«یاد گرفتن ذن یعنی یافتن خویش. یافتن خویش یعنی فراموش کردن خویش.»
فلسفه ذن، فلسفه سکوت و مشاهده است. در آن، قضاوت جایگاهی ندارد. فکرها میآیند و میروند، و شما فقط نگاه میکنید. بدون چسبیدن، بدون هل دادن.
تاریخچهای کوتاه از ذن
ذن، از هند آغاز شد. جایی که بودا زیر یک درخت انجیر نشست و چشمها را بست. شش هفته بعد، به بینشی رسید که جهان را تغییر داد. این همان لحظه تولد ذن چیست بود، بی آنکه اسمی داشته باشد.
سپس، ذن با بودیدارما به چین رفت. همان راهبی که گفته میشود ۹ سال به دیوار خیره شد. از آنجا، به ژاپن رسید و به شکلی فرهنگی و عمیق در جامعه ژاپنی ریشه دواند. در ژاپن بود که ذاذن شکوفا شد، و فرهنگهایی مثل مراسم چای، هنر شمشیرزنی و باغسازی، رنگوبوی ذن گرفتند.

تمرینات ذن: به سادگی یک نفس
تمرینات ذن آن نشستنهای طولانیمدت و ساکتی نیستند که صرفاً در فیلمها دیدهاید یا در عکسهای سیاهوسفید از راهبان در معابد کوهستانی تصور میکنید. ظرف شستن، چای نوشیدن، راه رفتن، نوشتن یا هر کار روزمره دیگری میتوانند تمرین باشند، اگر با حضور کامل انجام شوند.
"ذاذن" رایجترین تمرین ذن است. برای انجام دادن آن بنشینید. پشتتان را صاف کنید. دستهایتان را در هم بگذارید. نفس بکشید.
تنفس ذن نیز به سادگی همین است: دم و بازدمی آرام، بدون تلاش برای کنترل. فقط تماشایش کنید. این تنها کاری است که باید انجام بدهید. اما تمرینات ذن فقط به نشستن ختم نمیشود. راه رفتن آگاهانه (کینهین)، گوش دادن به صداهای طبیعی، خیره شدن به نقطهای روی دیوار یا حتی تمرکز روی نوشیدن چای، همگی بخشی از تمرینهای روزمره ذن هستند.
کتاب ذهن ذن، ذهن آغازگر، نوشتهی شونریو سوزوکی، یکی از محبوبترین کتابها در این زمینه است که تمرینات موردنیاز ذن را بهخوبی تعلیم میدهد.

تنفس ذن: کلید بازگشت به اکنون
ما هر روز نفس میکشیم، بدون وقفه. این کار آنقدر ناخودآگاه است که اصلاً متوجه نمیشویم که داریم آن را انجام میدهیم. ولی اگر برای لحظهای متوقف شوید و واقعاً به این عمل توجه کنید، خواهید دید که در دل همین «تنفس»، دری به لحظه حال گشوده میشود.
ما انسانها به گونهای طراحی شدهایم که با هر نفس، بتوانیم بازگردیم؛ به بدن، به احساسات، به حال. تنفس، مثل ریسمانی نامرئی، ما را از سرگردانیهای ذهنی میکشد و به زمین بازمیگرداند. نه گذشتهای هست، نه آیندهای. فقط دم است. فقط بازدم. تمرینتان را میتوانید بدین شکل شروع کنید:
1- راحت بشینید و حواستان باشد ستون فقراتتان صاف بماند.
2- چشمها نیمه باز، یا بسته.
3- دم را حس کنید. هوا وارد بینیتان میشود. سینه بالا میآید.
4- بازدم را طولانی کنید. بگذارید هوا خودش بیرون بیاید. به آن فشار نیاورید.
5- ذهن شروع به پرسه زدن میکند؟ با مهربانی برگردید به لحظه فقط به نفس.
مهم نیست که چند بار ذهنتان منحرف میشود. مهم این است که چند بار با مهربانی خودتان را برمیگردانید. مهمترین نکتهای که باید یاد بگیرید این است که تنفس ذن یعنی تمرین دیدن، بدون قضاوت. در کتاب ذن، هنر ساده زیستن، نوشهی شون میو ماسه یو، تمرینهای مربوط به حضور کامل در لحظهی حال و حذف حواسپرتیها تأکید شدهاست.

اما چرا بازدم؟
در تنفس ذن تاکید زیادی روی بازدم طولانی و طبیعی وجود دارد. چرا؟ چون بازدم است که سیستم عصبی ما را از حالت اضطراب و گریز (fight or flight) به حالت آرامش (rest and digest) میبرد. وقتی شما عمداً و آگاهانه بازدمتان را آرامتر و طولانیتر میکنید، به بدنتان پیام میدهید: «همه چیز خوب است. لازم نیست بجنگی. میتوانی فقط باشی.»
کوآنها: سؤالات عجیبی که مفید هستند!
یکی از جنبههای جالب در تمرینات ذن، کوآنها هستند. سؤالاتی که جواب مشخص ندارند. مثل:
«صدای یک دست چیست؟»
«قبل از تولد، چه بودی؟»
ایده این است که ذهنتان را از مسیر منطقی خارج کنید. ذهن همیشه دنبال نتیجه است، اما ذن میخواهد شما را به «سکوت بینتیجه» برساند. در مواجهه با کوآن، شما فکر نمیکنید، بلکه در آن زندگی میکنید.
ذن در زندگی روزمره
یکی از شیرینترین جنبههای ذن این است که فلسفهای برای زندگی است. صبحتان با نوشیدن چای شروع میشود؟ آن لحظه را کامل زندگی کنید. نگاه کنید، بو کنید، مزه کنید. چای فقط چای نیست؛ تمرین است. در ذن، شستن ظرف، پاک کردن میز، حتی رانندگی میتواند تبدیل شود به یک لحظه مراقبه. کتاب نیروی حال، اثر اکهارت تله، به سادهترین شکل ممکن، به اثرات شگفتانگیز حضور در اکنون و زندگی در حال میپردازد.

فواید علمی ذن چیست؟
سوال پرتکرار این روزها این است که: فواید ذن چیست؟ آیا اصلا تاثیر دارد؟ پاسخ سادهاش این است: بله، و آن هم با شواهد زیاد.
ذهنتان را ببینید نه این که با آن بجنگید
یکی از اصلیترین فواید تمرینات ذن، توانایی تماشای افکار بدون درگیر شدن با آنهاست. این همان چیزی است که امروزه در علم روانشناسی با عنوان ذهنآگاهی (Mindfulness) شناخته میشود که باعث:
کاهش سطح استرس (از طریق پایین آوردن هورمون کورتیزول)
کاهش اضطراب و افسردگی
افزایش تمرکز و وضوح ذهنی
تقویت حافظه کاری و خلاقیت
کاهش فشار خون و بهبود خواب
جالبتر اینکه این تأثیرات، فقط روانی نیستند. اسکنهای مغزی در افرادی که تمرینات ذن انجام میدهند، افزایش ضخامت قشر پیشپیشانی (prefrontal cortex) را نشان دادهاند، ناحیهای که با تصمیمگیری و خودکنترلی مرتبط است. یعنی آنچه ذن هزاران سال پیش بهصورت تجربی کشف کرده بود، امروز در دانشگاههای پزشکی هم اثبات میشود.
کاربرد ذن چیست وقتی هیچ چیز را نمیخواهید اصلاح کنید؟
بخش عجیبی از ما انسانها همیشه در حال اصلاح کردن چیزهاست. خودمان، دیگران، گذشته، آینده، شغل، زندگی. ولی در ذن، شما فقط نگاه میکنید. نه برای حل کردن، نه برای تغییر. فقط برای بودن.
و همین نگاه بیقضاوت و مهربانانه، خودش یک تحول است. شما وقتی با مهربانی به ذهنتان نگاه میکنید، با بدنتان میمانید، و با هر دم و بازدم به لحظه حال برمیگردید، کیفیتی در وجودتان شکل میگیرد که هیچ دارویی، هیچ تکنولوژیای، و هیچ موفقیتی نمیتواند آن را جایگزین کند.
چطور ذن را شروع کنیم؟
اگر تا اینجا آمدهاید، احتمالاً درونتان یک صدای آرام گفته: شاید وقتش رسیده که ذن را تجربه کنم. و خبر خوب این است که لازم نیست چیزی بخرید یا جایی بروید. ذن همینجاست. همینجا که شما هستید.
برای شروع:
1- یک فضای نسبتاً ساکت پیدا کنید. حتی اگر پر سر و صداست، اشکالی ندارد.
2- یک بالش یا صندلی. بنشینید، صاف، ولی راحت.
3- چشمها را ببندید یا به نقطهای در برابر خود خیره شوید.
4- نفس بکشید. عمیق. آرام.
5- هر وقت فکری آمد، لبخند بزنید. «سلام، فکر عزیز. فعلاً وقت نفس کشیدن است.»
6- و برگردید به تنفس. به بدن. به اینجا.
همین. این ذن است. نه فرآیند عجیبوغریبی، نه تجربهای ماورایی. فقط آگاهی. و البته، تمرین. ذن مثل تمرین بدنی است. هر روز که انجامش دهید، عضلهای درونتان قویتر میشود.
با مطالعهی کتاب ذن چیست؟ نوشتهی ع پاشایی، میتوانید اطلاعات ارزشمند و کاملی دربارهی تاریخچه و مراحل مختلف ذن، به دست بیاورید. برای خرید اینترنتی کتاب در سایت زیمون، ثبت سفارش کنید.

جمعبندی
بنابراین در پاسخ به سؤال ذن چیست؟ میتوان گفت: بهتر زندگی کردن. میتوان گفت: دیدن زندگی همانطور که هست، بدون نیاز به تغییر دادن آن. ذن یعنی تجربه کردن لحظهها، نه فقط عبور کردن از آنها. یعنی وقتی غذا میخورید، فقط غذا بخورید. وقتی راه میروید، فقط راه بروید. ساده است، ولی عمیق.
در واقع، ذن چیزی نیست که بخواهید به آن برسید. چیزی نیست که لازم باشد آن را یاد بگیرید مثل یک مهارت جدید. ذن بیشتر شبیه یادآوری است. یادآوری اینکه همین حالا، همینجا، شما زندهاید. و این کافی است. همین آگاهی، همین بازگشت به لحظه حال، همان پاسخ واقعی به این پرسش است که ذن چیست.