حافظه، هویت وتکنولوژی؛ سفری در آثار کازوئو ایشی گورو، برنده نوبل ادبیات 2017

کازوئو ایشیگورو در ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی، ژاپن به دنیا آمد. در سن هشت سالگی همراه با خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه کنت انجام داد. پس از آن، ایشیگورو در کالج دانشگاهی لندن به تحصیل در رشته نویسندگی پرداخت. نخستین رمان او "بازمانده روز" (The Remains of the Day) در سال ۱۹۸۲ منتشر شد و به سرعت او را به عنوان یکی از نویسندگان برجسته معرفی کرد. این کتاب موفق به دریافت جوایز زیادی از جمله جایزه بوکر شد. رمانهای "وقتی یتیم بودیم" (When We Were Orphans) و "هرگز ترکم مکن" (Never Let Me Go) نیز به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافتند.
در سال 2008، مجله تایمز او را در رده 32 در بین 50 نویسنده انگلیسی از سال 1945 قرار دادهاست. ایشی گورو در سال 2017 برندهی نوبل ادبیات شد. آکادمی نوبل در بیانیهی خود او را نویسندهای معرفی کرد که «در رمانهایی با نیروی عاطفی عظیم، پرتگاه پنهان در پس احساس توهمآمیز ما از جهان را آشکار نمودهاست.»
ویژگی های آثار کازوئو ایشی گورو
آثار ایشی گورو، ترکیبی از سبک ادبی ساده اما عمیق، با تمرکز بر جزئیات و روابط انسانی است که به تدریج و با ریتمی آرام، در دل داستانهایش شکل میگیرند. در این مقاله به بررسی ویژگیهای کلیدی آثار او پرداخته و نگاه ایشی گورو به مسائلی چون هویت، حافظه و تکنولوژی را از دریچهی آثار وی تحلیل خواهیمکرد.

سبک نوشتاری
ایشی گورو برای نگارش آثار خود از ادبیاتی ساده استفاده میکند و بهطور مستقیم و تدریجی به کشف شخصیتها و درونمایههای داستان میپردازد. در بیشتر آثارش، ریتم روایت کند است و این کندی به طور عمدی ایجاد میشود تا خواننده بتواند به جزئیات کوچک، واکنش ها و احساسات شخصیت توجه نماید.
در "بازمانده روز"، استیون، شخصیت اصلی، در حال بررسی و مرور گذشتهی خود است و نویسنده با دقت و توجه به جزئیات روزمره زندگی او، با طمأینه و آرامش، لایههای درونی شخصیتش را آشکار میکند. یکی از بخشهای معروف این کتاب که این ویژگی را به وضوح نشان میدهد، زمانی است که استیون در مورد انتخابهایش در زندگی به تفکر میپردازد:
«اگر در نظر بگیریم که در زندگی برخی مسائل از دست ما خارج است، به نظر میرسد که تلاش برای دستیابی به آنها چیزی جز اتلاف وقت نیست. شاید وقت آن باشد که به آینده نگاه کنم، نه به گذشتهای که هیچ گاه به درستی از آن آگاه نبودهام.»
این نحوه نوشتار به خواننده این امکان را میدهد که بدون شتابزدگی، درگیر دنیای درونی شخصیتها شود و به تدریج با آنها ارتباط برقرار کند. ریتم کند داستان و توجه به جزئیات، همانطور که در آثار دیگر ایشیگورو نیز مشهود است، در خلق فضایی متفکرانه و اندیشمندانه نقش عمدهای ایفا میکند.
توجه ویژه به روابط انسانی
در آثار ایشیگورو، روابط انسانی نه تنها موضوع مرکزی بسیاری از داستانها هستند، بلکه بهطور خاص از جنبههای پیچیده و گاهی ناتمام به تصویر کشیده میشوند. نویسنده اغلب به بررسی روابط میان افراد و تأثیرات روانی آنها بر یکدیگر میپردازد. روابطی که در آنها احساسات پنهانی، تصمیمات نادرست و یا حتی ایثارهای خاموش جریان دارند.
در "هرگز ترکم مکن"، رابطهی میان کاترین، تامی و کیشا بهطور خاص بررسی میشود. این شخصیت ها درحالی در جستجوی هویت و معنای زندگی خود هستند، در عین حال با واقعیتی تلخ مواجه میشوند.
«ما همیشه از هم دور بودیم، حتی وقتی که نزدیک بودیم. حالا که از هم جدا شدهایم، همهچیز بیشتر از همیشه در ذهنم ماندگار شده. چیزی که میخواستم از آن مطمئن شوم، این بود که هیچوقت ترکم نکردی، درست است؟»
این گفتگو نمونهای از پیچیدگی روابط انسانی در آثار ایشی گورو است، جایی که شخصیتها حتی در شرایط سخت و پیچیده، نیاز به ارتباط و درک متقابل دارند. در بیشتر آثار ایشیگورو، روابط شخصیتها مانند رودخانهای پر پیچ و خم در بستر زمان حرکت میکنند و این پیچیدگیها اغلب بهطور نامحسوس آشکار میشوند.

مسائل فلسفی و انسانی
یکی دیگر از ویژگیهای مهم آثار ایشیگورو، پرداختن به سوالات فلسفی و بررسی معنا و مفهوم زندگی است. او اغلب با به چالش کشیدن هویت، حافظه و معنای زندگی، خواننده را به تفکر وامیدارد. این ویژگی در بسیاری از آثار او به چشم میخورد.
در "کلارا و خورشید"، کازوئو ایشی گورو به رابطه انسانها با تکنولوژی و هوش مصنوعی پرداختهاست. کلارا، ربات هوش مصنوعی، در تلاش است تا درک کند که انسانها چه معنای خاصی برای احساساتشان قائل هستند.
«من همیشه به خورشید نگاه میکنم، چون او همیشه در حال تلاش است. او روشنایی میدهد، اما هیچ وقت خود را از دست نمیدهد. شاید انسانها هم بتوانند همینطور باشند، اما چیزی در درون آنها همیشه در جستجوی چیزی بیشتر است.»
ایشیگورو در این رمان به پرسشهای فلسفی عمیقی دربارهی معنای انسان بودن و چگونگی تعریف احساسات پرداخته و خواننده را به تفکر وامیدارد. در بطن آثار او همیشه به نوعی انسانها درگیر کشف و درک حقیقتهای وجودی هستند.
توجه به پیچیدگی درونی شخصیتها
یکی از جنبههای کلیدی آثار ایشیگورو، توانایی او در به تصویر کشیدن روانشناسی شخصیتها و پیچیدگیهای درونی آنهاست. شخصیتهای او معمولاً درگیر بحرانهای روانی و دنیای پیچیده احساسات خود هستند که در طول داستان به تدریج آشکار میشود. این ویژگی در بیشتر آثار او به وضوح نمایان است.
در "هرگز ترکم مکن"، شخصیتها مجبورند با حقیقت ناخوشایند و مرگ خود روبهرو شوند و این رویارویی با جنبههای روان شناختی قدرتمندی همراه است.
«همیشه احساس میکردم چیزی هست که باید به آن دست پیدا کنم، اما نمیدانستم چیست. حالا، بعد از همهی این سالها، احساس میکنم شاید هیچوقت نباید به آن میرسیدم.»
کازوئو ایشی گورو یکی از نویسندگانی است که توانسته در آثارش ترکیبی از سبکهای مختلف را به کار گیرد و به انسانیت، هویت و تکنولوژی بپردازد. او با نثر ساده و در عین حال پیچیدهی خود، دنیاهایی عمیق و پر از معانی انسانی خلق میکند تا با هربار خواندن آثارش، لایههای جدیدی از احساسات و تفکرات انسانها را کشف و درک نماییم.
شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این نویسنده، مصاحبه وی با نشریه گاردین را در لینک زیر مطالعه نمایید:
جهت خرید آثار کازوئو ایشی گورو و دیگر کتابهای داستان جهان، به سایت زیمون مراجعه نمایید.