مدل اولویتبندی RICE چیست و چگونه کار میکند؟
مدل اولویتبندی RICE توسط شرکت Intercom یک شرکت نرمافزاری که ابزارهای ارتباطی برای کسبوکارها ارائه میدهد، ابداع شده و توسط تیمهای محصول این شرکت برای کمک به اولویتبندی پروژههای مختلف توسعه دادهشدهاست. با طراحی این مدل، فرآیند تصمیمگیری برای تعیین اولویتِ کارها سادهتر، علمیتر و مبتنی بر دادههای واقعی شدهاست.
چهار عامل مهم در این مدل استفاده میشود:
- دسترسی(Reach)
این عامل به شما میگوید که یک پروژه یا ویژگی جدید برای چه تعداد از افراد مفید خواهد بود. به عبارت دیگر، چند نفر از مشتریها یا کاربران از این کار سود میبرند. مثلاً اگر میدانید که یک ویژگی میتواند به ۱۰۰۰ نفر در ماه کمک کند، عدد "دسترسی" شما برای این کار ۱۰۰۰ است.
- تأثیر (Impact)
تأثیر به این معناست که کار یا پروژه چقدر زندگی یا تجربهی افراد را بهتر میکند. مثلاً اگر شما یک تغییر کوچک در یک برنامه ایجاد کنید که باعث شود همه راحتتر از آن استفاده کنند، این تأثیر بزرگی دارد. در این مدل، تأثیر را با نمرهدهی مشخص میکنند: ۳ یعنی خیلی تأثیرگذار، ۲ یعنی تأثیر خوب، ۱ یعنی تأثیر متوسط، و عددهای پایینتر برای تأثیرات کم استفاده میشود.
- اعتماد (Confidence)
اعتماد یعنی چقدر مطمئن هستید که اطلاعاتی که درباره دسترسی و تأثیر دارید، درست است. گاهی اوقات شاید مطمئن باشید که اطلاعات دقیقی دارید، اما بعضی وقتها ممکن است از تخمینها یا پیشبینیها استفاده کنید و چندان مطمئن نباشید. اعتماد را به صورت درصدی بیان میکنند. مثلاً اگر کاملاً مطمئن هستید، امتیاز اعتماد ۱۰۰ درصد است. اما اگر شک دارید، شاید ۵۰ درصد در نظر بگیرید.
- تلاش (Effort)
تلاش به معنای زمانی است که تیم یا افراد برای انجام این کار نیاز دارند. این زمان را معمولاً به صورت هفته یا ماه بیان میکنند. هر چه تلاش کمتری نیاز باشد، کار راحتتر و زودتر انجام میشود. بنابراین پروژههایی که با زمان کمتر انجام میشوند، معمولاً اولویت بیشتری دارند.
چطور از این عوامل استفاده کنیم؟
برای اینکه بفهمیم کدام پروژه یا کار باید در اولویت قرار بگیرد، از یک فرمول ساده استفاده میکنیم:

این فرمول کمک میکند تا هر پروژه یک امتیاز بگیرد. هرچه امتیاز یک پروژه بیشتر باشد، اولویت آن هم بیشتر خواهد بود.
یک مثال ساده:
فرض کنید شما دو پروژه دارید:
- پروژه اول: به ۵۰۰ نفر در ماه کمک میکند (دسترسی = ۵۰۰)، تأثیرش زیاد است (تأثیر = ۲)، اعتماد شما به این اطلاعات ۸۰ درصد است (اعتماد = ۸۰٪)، و برای انجام آن ۲ ماه وقت نیاز دارید (تلاش = ۲).
- پروژه دوم: به ۲۰۰ نفر در ماه کمک میکند (دسترسی = ۲۰۰)، تأثیرش خیلی زیاد است (تأثیر = ۳)، اعتماد شما ۹۰ درصد است (اعتماد = ۹۰٪)، و برای انجام آن ۳ ماه وقت نیاز است (تلاش = ۳).
در این مثال، با اینکه پروژه دوم تأثیر بیشتری دارد، پروژه اول امتیاز بیشتری گرفته و در نتیجه باید اولویت بالاتری داشته باشد، چون تعداد بیشتری از افراد را سریعتر تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از کاربردهای مهم اولویت بندی در بحث فروش و بازاریابی است که باید منابع محدود ما تحت اولویت بندی برنامه ریزی شده، مورد استفاده قرار بگیرد. مطالعه بهترین کتاب فروش و بازاریابی میتواند در این زمینه راهگشا باشد.

چرا مدل RICE مفید است؟
رویکرد ساختاریافته و مبتنی بر داده:
مدل RICE به تیمها کمک میکند تا از معیارهای عینی و قابل اندازهگیری استفاده کنند. با تمرکز بر چهار عامل کلیدی (دسترسی، تأثیر، اعتماد، و تلاش)، این مدل از تصمیمگیریهای صرفاً سلیقهای یا احساسی جلوگیری میکند و دادههای واقعی و تخمینهای مستند را بهعنوان مبنای تصمیمگیری قرار میدهد. این رویکرد علمی و مبتنی بر داده از دیدگاه بسیاری از متخصصان، یک مزیت بزرگ محسوب میشود.
ساده و قابل فهم:
یکی از مزایای اصلی مدل RICE این است که ساده است و به راحتی میتوان آن را برای تیمهای مختلف توضیح داد و پیادهسازی کرد. با توجه به اینکه بسیاری از مدلهای اولویتبندی پیچیدگیهای زیادی دارند، RICE با حفظ سادگی به تیمها امکان میدهد که به سرعت تصمیمگیری کنند و کارهای مهم را اولویتبندی کنند.
انعطافپذیری:
این مدل در صنایع مختلف و در شرکتهای مختلف از جمله استارتاپها تا شرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار گرفته است. به دلیل انعطافپذیری آن، میتوان از مدل RICE برای پروژههای کوچک و بزرگ، و حتی در تیمهایی که به دادههای خیلی دقیقی دسترسی ندارند، استفاده کرد.
افزایش شفافیت و همکاری تیمی:
با استفاده از مدل RICE، تیمها میتوانند بحثهای شفاف و معناداری درباره اولویتبندیها داشته باشند. همه افراد تیم میتوانند ببینند که چگونه تصمیمات بر اساس عوامل مشخصی مثل دسترسی و تأثیر گرفته میشوند، که این شفافیت باعث بهبود همکاری و هماهنگی میان اعضای تیم میشود.
کاربرد موفق در شرکتهای بزرگ:
مدل RICE در بسیاری از شرکتهای بزرگ مانند Google، Intercom و Amazon مورد استفاده قرار گرفته و بازخوردهای مثبتی از سوی مدیران محصول در این شرکتها دریافت کرده است. تجربه موفق این شرکتها به تأیید این مدل از سوی بسیاری از متخصصان کمک کرده است.
نقد و محدودیتها:
در عین حال که این مدل کاربرد زیادی دارد، برخی متخصصین هم به محدودیتهای آن اشاره میکنند. برای مثال:
تخمین زدن دقیق عوامل دسترسی، تأثیر، و اعتماد ممکن است سخت باشد، به خصوص اگر دادههای کافی در دسترس نباشد.
مدل RICE ممکن است در پروژههای بسیار بزرگ و پیچیده نیاز به اصلاحات یا ترکیب با مدلهای دیگر داشته باشد.
به طور کلی، مدل RICE به عنوان یک ابزار مؤثر و کاربردی برای اولویتبندی توسط بسیاری از متخصصان مدیریت محصول تایید شده و به دلیل سادگی، شفافیت و قدرت آن در تصمیمگیریهای دادهمحور به یکی از روشهای محبوب تبدیل شده است.
درصورتی که به موضوع مدیریت محصول و مدیریت پروژه علاقمند هستید می توانید از کتابهای مدیریت، در سایت زیمون، بازدید و به صورت اینترنتی خرید نمایید.