"جایی برای پیرمردها نیست": رمانی برای اقتباس

رمان "جایی برای پیرمردها نیست" نوشتهی کورمک مککارتی (2005) در منطقهی مرزی تگزاس و مکزیک رخ میدهد. داستان دربارهی معاملهی مواد مخدری به خشونت کشیده شده و تعقیب برای یافتن یک کیف پر از پول دزدیدهشدهاست. سه شخصیت اصلی این رمان عبارتند از: لیولین ماس، یک جوشکار و کهنهسرباز جنگ ویتنام که پول را پیدا کرده و آن را با خود میبرد؛ آنتون چیگور، یک قاتل روانپریش که برای بازیابی پول مأمور شده است؛ و اد تام بل، کلانتر سالخوردهای که با تلاش برای درک افزایش خشونتها در جامعه دستوپنجه نرم میکند.
با پیشرفت داستان موضوعاتی چون سرنوشت، اخلاقیات و فروپاشی ارزشهای اجتماعی مطرح میشود. تعقیب بیرحمانهی چیگور برای یافتن ماس به یکی از محورهای اصلی داستان تبدیل میشود و رویکرد فلسفی و بیاحساس او به زندگی و مرگ، تنش زیادی به داستان میافزاید. کلانتر بل به عنوان قطب اخلاقی داستان از این که چگونه دنیا بهطور فزایندهای به سوی بیقانونی پیش میرود در این فکر است که دیگر جایی برای او نیست. موضوعی که به عنوان رمان مرتبط است.

کورمک مککارتی نویسندهی رمان
کورمک مککارتی (2023-1933) به خاطر نثر تأثیرگذار خود و تمرکزش بر موضوعاتی مانند خشونت، طبیعت انسان و ناامیدی وجودی شناختهمیشود. نوشتههای او با تأکید قوی بر مناظر غرب آمریکا و نیروهای تاریک در رفتار انسانها، اغلب با نوشتههای ویلیام فالکنر و هرمان ویلیام مقایسه میشود.
مککارتی به دلیل استفاده کم از علائم نگارشی و پرهیز از توضیحات اضافی مشهور است، که این امر به حس خام و واقعگرایانهای که در رمانهایش وجود دارد، کمک میکند.
از دیگر آثار هم او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نصفالنهار خون (1985): یکی از شاهکارهای او که داستانی حماسی دربارهی خشونت بیرحمانه در گسترش غرب آمریکا است و نوجوانی فراری و گروهی از شکارچیان سرخپوستان را دنبال میکند.
جاده (2006): داستانی پساآخرالزمانی از تلاش پدر و پسری برای زندهماندن در دنیایی نابودشده این رمان برندهی جایزهی پولیتزر شد و در سال 2009 به فیلم تبدیل شد.
همه اسبهای زیبا (1992): بخشی از سهگانه مرزی که داستان سفر یک گاوچران جوان به مکزیک را روایت میکند و به بررسی موضوعات مورد علاقه مککارتی مانند انزوا، سرنوشت و بقا میپردازد.
چرا رمان "جایی برای پیرمردها نیست" برای اقتباس سینمایی انتخاب شد؟
برادران کوئن در سال ۲۰۰۷ این رمان را به فیلمی تبدیل کردند که موفق به کسب چهار جایزه اسکار، از جمله جایزه بهترین فیلم شد. ساختار، تمها و شخصیتهای این رمان به دلایل مختلف با سبک فیلمسازی کوئنها سازگار بود. در اینجا به برخی از این دلایل اشاره میکنیم:
داستانی پرتنش و مبتنی بر طرح
برادران کوئن به ایجاد تعلیق و اضطراب با کمترین توضیحات معروف هستند. بنابراین از داستان " جایی برای پیرمردها نیست" که یک تعقیب پرخطر دارد، بهرهبرداری کردند. آنها با تقویت صحههای تعقیب، بر عملگرایی تمرکز و از دیالوگهای اضافی یا موسیقی اجتناب کردند و بهجای آن از لحظات خاموش و آرام برای ساخت تنش استفاده نمودند. ریتم طبیعی داستان همراه با افزایش خطر و درگیری، به خوبی به یک تجربه سینمایی بصری و هیجانانگیز تبدیل شد.
ابهام اخلاقی و شخصیتهای پیچیده
شخصیتهای این رمان چندبعدی و از لحاظ اخلاقی پیچیده هستند، که کاملاً با علاقه برادران کوئن به شخصیتهایی که در یک جهان بیتفاوت یا خصمانه قدم میزنند، همخوانی دارد. آنتون چیگور شاید یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای منفی در سینمای مدرن باشد، نه فقط به دلیل خشونتش، بلکه به خاطر رویکرد فلسفی و سرد او به زندگی و مرگ. او از پرتاب سکه برای تصمیمگیری درباره سرنوشت قربانیانش استفاده میکند و نشان میدهد که سرنوشت و شانس تعیینکننده نتیجه زندگی هستند.
برادران کوئن این تهدید اگزیستانسیالیستی را بهطور استادانهای به صفحه نمایش منتقل کردند، به ویژه از طریق بازی ترسناک خاویر باردم. فیلم باعث میشود بیننده در مورد ماهیت عدالت، اخلاق و تصادف تأمل کند، همانطور که رمان نیز این کار را انجام میدهد، اما با قدرت بیشتری که از طریق حضور فیزیکی باردم و آرامش بیاحساس او منتقل میشود. شخصیت کلانتر بل که توسط تامی لی جونز بازی میشود نیز عمق اخلاقی میبخشد و تأملات خسته و ملول او درباره دنیای در حال تغییر اطرافش، احساس گذر زمان و به جا ماندن از تحولات را در بیننده تقویت میکند. این موضوع هم در رمان و هم در فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده است.
جهانبینی تاریک و خشن
خشونت در "جایی برای پیرمردها نیست" خام، ناگهانی و اغلب بیمعنی است، موضوعی که هم در رمان مککارتی و هم در فیلمهای برادران کوئن تکرار میشود. مککارتی خشونت را بهعنوان بخشی ذاتی از طبیعت و جامعه انسانی معرفی میکند. این دیداه با جهانبینی برادران کوئن، که در بسیاری از فیلمهایشان، شخصیتها در شرایط خشونتباری گرفتار میشوند، همخوانی دارد. «فارگو» مثال بارز این دیدگاه است.
در فیلم "جایی برای پیرمردها نیست"، برادران کوئن، جهان بیرحمانه مککارتی را بدون هیچگونه تزئین اضافی به تصویر کشیدند. نمایش خشونت در فیل، بیپرده است اما اغراقآمیز نیست. سبک مینیمالیستی فیلم - چه از نظر ارائه بصری و چه از نظر صدا - خشونت را واقعی و خام نشان میدهد. این رویکرد نسبت به خشونت، همراه با مناظر بیروح و تقریباً بیرنگ صحرا، حس نابودی محیط و اجتنابناپذیری مرگ را بهخوبی منعکس میکند.
سبک دیالوگ و نثر
رمان مککارتی به خاطر دیالوگهای کوتاه و شاعرانهاش شناخته شده است، و برادران کوئن بسیاری از این دیالوگها را تقریباً کلمه به کلمه در فیلم حفظ کردند. این وفاداری نزدیک به سبک نوشتاری مککارتی، وزنی ادبی به فیلم بخشیده، و در عین حال بههیچوجه سنگین یا دشوار به نظر نمیرسد. گفتگوها بین شخصیتها اغلب به موضوعات اگزیستانسیالیستی اشاره دارند، بدون اینکه بهطور مستقیم آنها را مورد بررسی قرار دهند، که این باعث میشود مخاطب درباره معنای عمیقتری از آنچه گفته یا ناگفته باقی مانده است، تأمل کند. این احترام به نثر مینیمالیستی مککارتی، به برادران کوئن اجازه داد تا داستان فیلم را به شکلی محکم و متمرکز نگه دارند و بر عمل و تنش تمرکز کنند، همانطور که در رمان نیز چنین است.

تمهای اگزیستانسیالیسم و سرنوشت
هم رمان و هم فیلم با سوالات اگزیستانسیالیستی درباره سرنوشت، تصادف و ماهیت شرارت دستوپنجه نرم میکنند. آنتون چیگور نماینده این تمهاست. او نیرویی از طبیعت است که بهنظر میرسد از جهان اخلاقی که اکثر شخصیتهای دیگر در آن عمل میکنند، جداست. اعتقاد او به اینکه سرنوشت (که اغلب با پرتاب سکه تعیین میشود) زندگی یا مرگ را رقم میزند، جهانبینی نیهیلیستی او را منعکس میکند. این تم موضوعی است که برادران کوئن در فیلمهایی مانند «یک مرد جدی» و «بارتون فینک» نیز آن را بررسی کردهاند، جایی که تصادف و غیرقابلتوضیح بودن رویدادهای زندگی باعث میشود شخصیتها به وجود خود شک کنند.
برادران کوئن از نشانههای بصری و تکنیکهای داستانگویی برای برجستهسازی این تمهای اگزیستانسیالیستی استفاده کردند. بهعنوان مثال، استفاده کم از موسیقی در فیلم، نماهای طولانی از مناظر خالی و بیروح و امتناع از ارائه پاسخهای آسان (مانند پایان مبهم فیلم) همگی به این حس که زندگی تحت تأثیر نیروهایی خارج از درک یا کنترل انسان قرار دارد، کمک میکنند. توانایی برادران کوئن در استفاده از لحظات سکوت و سکون برای انتقال این ایدهها نشاندهنده درک عمیق آنها از نگرانیهای فلسفی مککارتی است.
پتانسیل سینمایی رمان
علاوه بر محتوای غنی تماتیک، "جایی برای پیرمردها نیست" شامل توصیفهای زندهای از چشمانداز تگزاس و صحنههای اکشن دقیقاً طراحی شده است که ذاتاً سینمایی هستند. بیابانهای خشن و بیرحم و خشونتهای درون آنها داستانی بصری و جذاب ایجاد میکنند که برادران کوئن بهطور یکپارچه به صفحه نمایش منتقل کردند. راجر دیکنز، فیلمبردار فیلم، ماهیت توصیفات مککارتی از محیطهای بیروح و خطرناک را به تصویر میکشد و حس انزوا و خطر را در هر نما به خوبی منتقل میکند.
ساختار متمرکز و محکم رمان نیز آن را برای اقتباس آسانتر کرد. "جایی برای پیرمردها نیست" روایتی نسبتاً ساده است، اما با جریانهای فلسفی عمیقی که با تسلط برادران کوئن به دستیابی آنها، فیلمی پرتعلیق و تفکربرانگیز تولید کردهاند.
موفقیت فیلم “جایی برای پیرمردها نیست”، به عنوان یک اقتباس سینمایی، به خاطر هماهنگی کامل دغدغههای کورمک مککارتی و حساسیتهای فیلمسازی برادران کوئن است. کاوش رمان در موضوعاتی مانند سرنوشت، اخلاق و خشونت، همراه با ساختار داستانی پرتنش و مبتنی بر عمل، به برادران کوئن مواد خام لازم برای خلق یک تریلر جذاب را داد. مهارت آنها در ایجاد تنش، عشقشان به شخصیتهای اخلاقی پیچیده و تمایلشان به کاوش در تمهای تاریک و اگزیستانسیالیستی، آنها را به فیلمسازانی ایدهآل برای به تصویر کشیدن دیدگاه تاریک مککارتی تبدیل کردهاست. نتیجه این همکاری، فیلمی است که نه تنها به روح رمان وفادار میماند، بلکه آن را ارتقا میدهد و اثری ماندگار در سینما خلق میکند که هم از لحاظ فکری و هم احساسی با مخاطبان درگیر میشود.
برای خرید آثار کورمک مککارتی و دیگر آثار داستان جهان، به سایت زیمون مراجعه نمایید.