نگاهی به آثار هان کانگ، برندهی نوبل ادبیات 2024

زمینه فرهنگی و تاریخی در آثار هان کانگ
برای درک کامل آثار هان کانگ، لازم است به پیشینه او توجه کنیم. او در گوانگجو، شهری که به خاطر قیام ۱۹۸۰ گوانگجو شهرت دارد، به دنیا آمد و رشد کرد. دوران کودکی هان تحت تأثیر خاطرات خشونت دولتی و بیثباتی سیاسی قرار داشت. قیام گوانگجو، که با سرکوب خونین تظاهراتکنندگان طرفدار دموکراسی توسط ارتش کره جنوبی مواجه شد و باوجود این که هان کانگ به دلیل سن کم، شاهد مستقیم این رویدادها نبود، اثری پاکنشدنی بر او گذاشت. ارواح گوانگجو در بخش بزرگی از نوشتههای او، به ویژه در رمان "اعمال انسانی" (2014)، که به طور مستقیم به کشتار اشاره دارد، حضور دارند.
اما آنچه که برخورد هان کانگ با این خشونت تاریخی را خاص میسازد، نه صرفاً بازنمایی مستقیم خشونت، بلکه تمرکز او بر زخمهای احساسی و روانی است که در پس این وقایع به جا مانده است. به جای تجلیل از مقاومت، او به بررسی شکلهای آرامتر و شخصیتر رنج، فقدان و استقامت میپردازد. آثار هان نشان میدهند که تراژدی فقط به واقعهی خشونتبار مربوط نیست، بلکه به سکوت طولانی پس از آن نیز مربوط میشود. آنچه که ناگفته باقی میماند و مناظر احساسیی که پس از خشونت ویران میشوند. این تم نه تنها در "اعمال انسانی" بلکه در "گیاهخوار" و "کتاب سفید" نیز دیدهمیشود.

"گیاهخوار": بدن به عنوان میدان مقاومت
در حالی که "گیاهخوار" اغلب به عنوان داستانی درباره امتناع زنی از خوردن گوشت تعبیر میشود، این رمان فراتر از نقد سادهای بر هنجارهای اجتماعی یا پدرسالاری است. در هسته اصلی "گیاهخوار"، روایتی درباره استقلال بدنی و دینامیک قدرت موجود در روابط بین خود و دیگران نهفته است. شخصیت اصلی، یونگهه، سفری را آغاز میکند که از امتناع او از خوردن گوشت شروع میشود، اما به تدریج به انکار عمیقتر از مشارکت در انتظارات اجتماعی از بدن او تبدیل میشود. دگرگونی او رادیکال است و فروپاشی او به عدمهستی، نماد مقاومت خاموش اما قدرتمند اوست.
تصویرپردازی هان کانگ از بدن در "گیاهخوار" فراتر از استعارههای سادهای درباره ستم است. بدن یونگهه به میدانی تبدیل میشود که در آن تنشهای میان تسلیم و آزادی، اجبار و انتخاب بازی میشود. خروج تدریجی او از دنیای فیزیکی نشانگر انکار او از نه تنها غذا، بلکه از نیروی حیات است. در اینجاست که نقد ظریف هان از کنترل اجتماعی نمایان میشود: انتظار جامعه از اینکه بدن باید با هنجارهای فرهنگی، خانوادگی و جنسیتی همسو باشد. امتناع یونگهه از تبعیت، به عمل نهایی سرکشی تبدیل میشود، که چالشهای عمیقی برای هویت او به عنوان یک زن، یک همسر و یک انسان ایجاد میکند.
علاوه بر این، سبک نویسندگی هان در "گیاهخوار" مینیمالیستی و خشن است، که بازتابدهندهی عقبنشینی احساسی شخصیت اصلی و کیفیت بیواسطهی دگرگونی اوست. این مینیمالیسم عمدی در تضاد با توصیفات زنده از خشونت و کنترلی است که اطرافیان یونگهه بر او اعمال میکنند. با تقابل سکوت و خشونت، هان خوانندگان را مجبور میکند که حقیقت نگرانکنندهای را بپذیرند: اینکه خشونت اغلب به نام عشق، مراقبت یا حفاظت انجام میشود. این تنش تماتیک بین خشونت و مراقبت، سکوت و سخن، مشخصه کار هان به عنوان یک اصل است.
پیچیدگی تراژدی در "اعمال انسانی"
در "اعمال انسانی"، هان کانگ کاوش خود درباره تراژدی را ادامه میدهد، اما این بار در بستری کاملا سیاسی. این رمان به وقایع قیام گوانگجو و پیامدهای آن میپردازد، اما این کار را با ساختاری شکسته انجام میدهد و از چندین دیدگاه مختلف برای بازسازی یک حافظه جمعی از این رویداد استفاده میکند. این ساختار شکسته بازتابدهنده شکستن شخصیتهای رمان است، کسانی که نه تنها با خشونت فیزیکی بلکه با اثرات احساسی و روانی آن نیز دست و پنجه نرم میکنند.
آنچه که "اعمال انسانی" را به خصوص قدرتمند میسازد، امتناع هان از هیجانزدهکردن خشونت است. در عوض، او خشونت را با بیطرفی بالینی به تصویر میکشد و اجازه میدهد که وزن احساسی آن از طریق واکنشهای شخصیتها تجمع پیدا کند. تمرکز هان بر خشونت نیست، بلکه بر چگونگی پردازش یا عدم پردازش این تراژدی توسط افراد است. این رمان بین دیدگاههای مختلف جابهجا میشود، از جمله پسری که در جریان قیام کشته شده، مادر او و ویراستاری که سالها بعد مأمور انتشار کتابی درباره کشتار میشود. این چندگانگی صداها نشاندهنده پیچیدگی تراژدی است: تراژدی هرگز یکطرفه نیست، بلکه به طرق مختلف توسط هر فرد تجربه میشود.
علاوه بر این، هان بر اهمیت سکوت و حافظه در پس خشونت تأکید میکند. در "اعمال انسانی"، کسانی که زنده میمانند نه تنها تحت تأثیر آنچه دیدهاند قرار میگیرند، بلکه باری از آنچه نمیتوانند به زبان بیاورند نیز بر دوش دارند. طبیعت غیرقابلگفتن تراژدی به موتیف تکراری در آثار هان تبدیل میشود، که به محدودیتهای زبان در بیان کامل عمق رنج انسانی اشاره دارد. با این حال، این سکوت منفعل نیست؛ پر از معناست. هان با تمرکز بر آنچه ناگفته مانده، خوانندگان را مجبور به درگیر شدن با زخمهای نامرئی خشونت میکند.
شاعرانگی مرز بین زندگی و مرگ در "کتاب سفید"
در مقابل خشونت آشکار "اعمال انسانی" و مقاومت جسمانی "گیاهخوار"، "کتاب سفید" (2016) به بررسی ساکتتر و تأملبرانگیزتری از اندوه و فقدان میپردازد. این کتاب به صورت مجموعهای از تأملات درباره رنگ سفید ساختار یافته و هر یک از این تأملات به مضامین تولد، مرگ و نوسازی اشاره میکنند. الهامگرفته از مرگ زودهنگام خواهر بزرگتر نویسنده، "کتاب سفید" شاید شخصیترین اثر هان باشد، اگرچه همچنان به شکلی جهانی به تمهای سوگواری و حافظه میپردازد.
آنچه که "کتاب سفید" را به خصوص برجسته میکند، کیفیت مرزی آن است. نثر هان در اینجا شاعرانه و تأملی است و به مرزهای شعر نزدیک میشود. هر فصل کوتاه، تأملی است بر اشیاء سفید -برف، پارچههای قنداق، استخوانها- شیوههایی که این اشیاء همزمان نماد خلوص و تهیبودگی هستند. رنگ سفید به نمادی از زندگی و مرگ تبدیل میشود و دوگانگی ذاتی موجود در خود هستی را بازتاب میدهد. این دوگانگی موضوعی مرکزی در کار هان است: اینکه زندگی و مرگ، خلق و تخریب، به طور جداییناپذیری به هم پیوستهاند.
در "کتاب سفید"، هان همچنین به ایدهی «نوشتن به عنوان شکلی از احیا» پرداخته است. عمل نوشتن برای او راهی است برای به صدا درآوردن مردگان و حفظ خاطراتی که در غیر این صورت از بین میرفتند. با این حال، این فرآیند به هیچ وجه ساده نیست. راوی "کتاب سفید" همواره از محدودیتهای زبان آگاه است؛ اینکه زبان هرگز نمیتواند به طور کامل جوهره آنچه که از دست رفته را به تصویر بکشد. این تنش میان بیان و ناتوانی در بیان در دل آثار هان قرار دارد.
سکوت برای مقاومت و آزادی
یکی از جنبههای کمتر توجهشده در آثار هان کانگ، بررسی سکوت است، نه به عنوان عدم حضور، بلکه به عنوان نیرویی قدرتمند برای مقاومت و آزادی. در "گیاهخوار"، افزایش سکوت یونگهه نشاندهنده امتناع او از تطابق با انتظارات اجتماعی است. در "اعمال انسانی"، سکوت مردگان و بازماندگان بازتابدهنده طبیعت غیرقابلگفتن تراژدی است. و در "کتاب سفید"، سکوت به فضایی برای تأمل و حافظه تبدیل میشود.
به نظر میرسد هان کانگ معتقد است سکوت صرفاً خلأ نیست، بلکه فضایی است که در آن دگرگونی رخ میدهد. شخصیتهای او اغلب در سکوت خود قدرت مییابند، زیرا این سکوت به آنها اجازه میدهد تا از ساختارهایی که قصد کنترل آنها را دارند -خواه خانوادگی، اجتماعی یا سیاسی- رهایی یابند. این موضوع به طرز رادیکالی با روایتهای سنتی مقاومت، متفاوت است که اغلب بر اِعمال آشکار سرکشی تمرکز دارند. برای هان، مقاومت واقعی اغلب ساکتتر، درونیتر و در نهایت عمیقتر است.

نتیجهگیری
آثار هان کانگ به دلیل کاوشهای بیپردهاش از خشونت، تراژدی و شرایط انسانی شناخته میشوند. اما آنچه او را از دیگر نویسندگان متمایز میکند، تمرکز او بر شکلهای آرامتر و شخصیتر رنج و مقاومت است. چه از طریق عقبنشینی جسمانی یونگهه در "گیاهخوار"، چه از طریق خاطرات پراکنده بازماندگان قیام گوانگجو در "اعمال انسانی"، و چه از طریق تأملات شاعرانه درباره اندوه در "کتاب سفید"، آثار هان خوانندگان را به رویارویی با ناپیداها فرا میخوانند. سکوت برای او تنها پاسخی به تراژدی نیست، بلکه نیرویی قدرتمند برای دگرگونی است. نیرویی که به شخصیتهای او اجازه میدهد تا در مواجهه با خشونت، عاملیت خود را بازیابند. وی در سال 2024 بنا بر بیانیهی کمیته نوبل به دلیل «نثر عمیقا شاعرانهی او که به زخم های تاریخی می پردازد و شکنندگی زندگی انسان را آشکار می کند» جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد.
برای خرید آثار این نویسنده و دیگر آثار داستان جهان، به سایت زیمون مراجعه نمایید.