استیون کینگ: وحشت و انسانیت

استیون کینگ: وحشت و انسانیت
استیون کینگ، نویسنده‌ای که به‌حق، به عنوان «پادشاه وحشت» شناخته‌می‌شود یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین نویسندگان عصر حاضر است. او با آثاری که تلفیقی از ترس، هیجان و بینش های انسانی هستند، به یکی از نمادهای اصلی ژانر وحشت تبدیل شده‌است. آثار کینگ، چه در قالب کتاب و چه در اقتباس‌های سینمایی، نه‌تنها میلیون‌ها مخاطب را به خود جذب کرده‌اند، بلکه به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شده‌اند.

استیون کینگ، در کتاب خود "راز نوشتن" (On Writing: A Memoir of the Craft) که در سال 2000 منتشر شد، دیدگاه‌های ارزشمند خود درباره‌ی هنر نویسندگی و روش‌های کار خود را ارائه می‌دهد. این کتاب، علاوه بر آن که راهنمایی برای نویسندگان است، کلیدی برای درک ویژگی‌هایی است که آثار او را در ژانر وحشت متمایز کرده‌اند و آن‌ها را در فهرست ترسنا‌ک‌ترین کتاب‌های جهان قرار داده‌است.

در این مقاله، با مرور این ویژگی ها، به بررسی دلایل موفقیت این نویسنده در ژانر وحشت می‌پردازیم:

شخصیت‌پردازی عمیق و باورپذیر

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های آثار کینگ، شخصیت‌پردازی واقع‌گرایانه و عمیق است. او در کتاب "از نوشتن" تأکید می‌کند که داستان‌های موفق از شخصیت‌پردازی‌های قوی آغاز می‌شوند، و نه از طرح‌های پیچیده. شخصیت‌های کینگ اغلب انسان‌های عادی با ضعف‌ها، ترس‌ها و امیدهای معمولی‌اند.

در رمان "آن" (It) گروهی از کودکان که خود را «بازندگان» می‌نامند، با یک موجود شیطانی روبه‌رو می‌شوند. «پنی‌وایز فقط یک هیولا نبود، او انعکاسی از ترس‌های پنهانی ما بود که از کودکی تا بزرگسالی ما را تعقیب می‌کرد».

اقتباس سینمایی "آن" به کارگردانی اندی موشیاتی (Andy Muschietti) در سال‌های 2017 و 2019، وانست دوستی‌های این کودکان و تلاششا برای مقابله با ترس را به زیبایی به تصویر بکشد. صحنه‌هایی مانند مبارزه نهایی در زیرزمین یا مواجهه‌ی بیل با پنی‌وایز، عمق شخصیت‌ها را با ترس ماورایی ترکیب می‌کند.

«ما کنار هم قوی بودیم،  و این چیزی بود که پنی‌وایز نمی‌توانست از ما بگیرد». 

فیلم “درخشش” اثر استنلی کوبریک (1980)

 

ترکیب ترس ماورایی با ترس روان‌شناختی

یکی دیگر از ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد آثار کینگ، توانایی او در ترکیب ترس‌های ماورایی با ترس‌های واقعی و روان‌شناختی است. او معتقد است که وحشت واقعی زمانی ایجاد می‌شود که ترس های عمیق انسانی در داستان تنیده‌شود. 

در “درخشش” (Shining)، وحشت از هتل جن‌زده‌ی «اورلوک»، نها بخشی از داستان است. «هر روز که می‌گذشت، جک تورنس بیشتر احساس می‌کرد که هتل نه فقط یک ساختمان، بلکه موجودی زنده است که او را به کام خود می‌کشد». 

فیلم “درخشش” (The Shining) به کارگردانی استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) در سال 1980، با نمایش استادانه‌ی تغییر تدریجی جک با بازی جک نیکلسون، به یکی از ماندگارترین اقتباس‌های سینمایی تاریخ، تبدیل شده‌است. 

ایجاد محیط داستانی قدرتمند و پرجزئیات

کینگ در کتاب راز نوشتن تأکید می‌کند که یک محیط خوب، مانند یک شخصیت در داستان عمل می‌کند. در رمان “سیلمز لات (Salem’s Lot)، و تصویر دقیقی از یک شهر کوچک، که به آرامی توسط خون‌آشام‌ها تسخیر می‌شود، مهارت کینگ در خلق مکان‌های ترسناک و ملموس، به تصویر کشیده‌شده‌است.

«نور چراغ‌های خیابان به‌تدریج کم می‌شد، مثل این‌که شهر داشت به خواب فرومی‌رفت. اما این یک خواب طبیعی نبود، این یک مرگ آرام بود».

اقتباس تلویزیونی Salem’s Lot به کارگردانی توبی هوپر (Tobe Hooper)در سال 1979، فضایی زنده و در عین حال ترسناک از یک شهر کوچک و تغییرات تدریجی آن به دست خون‌آشام‌ها ارائه می‌دهد. 

استیون کینگ در دفتر کارش- 1983

 

پرداختن به مفاهیم انسانی در دل وحشت

یکی از دلایلی که آثار کینگ تأثیری ماندگار دارند، پرداختن به مفاهیم عمیق انسانی در دل داستان‌های وحشتناک است. او به موضوعاتی مانند عشق، فقدان، دوستی و قدرتِ با هم بودن می‌پردازد و وحشت را به عنوان یک ابزار برای کشف این مفاهیم به کار می‌برد. 

کینگ در "میزری" (Misery)، داستان نویسنده‌ای را روایت می‌کند که توسط طرفداری دیوانه اسیر می‌شود. «نوشتن همیشه برای من یک پناهگاه بود، اما حالا این پناهگاه به زندانی تبدیل شده که آنی ویلکس کلیدش را در دست دارد».  

اقتباس سینمایی "میزری" به کارگردانی راب راینر (Rob Reiner) در سال 1990، با بازی تحسین برانگیز کتی بیتس (Kathy Bates)، صحنه‌هایی مانند شکنجه‌ی پاهای نویسنده را به تصویر می‌کشد و وحشت روان‌شناختی داستان را تقویت می‌کند. 

زبان ساده و تأثیرگذار

استیون کینگ در کتاب "راز نوشتن" به صراحت اعلام می‌کند که زبان ساده و مستقیم بهترین ابزار برای برقراری ارتباط با خواننده است. در "حیوانات غبرستانی"* (Pet Sematary)، کینگ با زبانی ساده اما تأثیرگذار، داستانی درباره ی خانواده‌ای روایت می‌کند که با پیامدهای بازگرداندن عزیزان از مرگ مواجه می‌شوند. 

«ما گاهی چیزهایی که نباید را بازمی‌گردانیم. و این بازگرداندن هزینه ای دارد که ما آماده پرداختش نیستیم». 

از رمان "حیوانات غبرستانی"، چند فیلم اقتباس شده‌است و فیلمسازان، با نمایشِ بازگشت گِیج از مرگ، عمق تراژدی و وحشت را برجسته کرده اند. 

خلق وحشت از دل زندگی روزمره

استیون کینگ، استاد تبدیل کردن موقعیت‌های عادی به صحنه‌های وحشت است. او معتقد است که وحشت زمانی بیشترین تأثیر را دارد که از دل زندگی روزمره سرچشمه بگیرد. در "کری" (Carrie)، داستان یک دختر نوجوان که به دلیل تمسخرهای بی‌امان اطرافیان، به قدرت های فراطبیعی خود پناه می‌برد: یک دبیرستان. 

«کری همیشه احساس می کرد که نگاه همه به اوست. اما این نگاه‌ها نه از ترحم، بلکه از تحقیر بودند».

فیلم "کری" به کارگردانی برایان دی‌پالما (Brian De Palma) در سال 1976، با صحنه ی معروف جشن فارغ‌التحصیلی و سطل خون خوک، یکی از به یادماندنی‌ترین اقتباس‌های آثار کینگ است.  

سریال “The Stand”

 

نگاه به وحشت به عنوان ابزاری برای کشف جهان

کینگ در کتاب راز نوشتن یا از نوشتن، تأکید می کند که وحشت تنها برای سرگرمی نیست، بلکه ابزاری برای کشف طبیعت انسان و ترس‌های اوست. در "ایستادگی" (در ایران "ابلیس") (The Stand)، او داستانی درباره‌ی آخرالزمان و مبارزه بین خیر و و شر را در قالب یک داستان دلهره‌آور روایت می‌کند. 

«هر پایان فرصتی برای شروعی دوباره است، اما آیا ما از این فرصت به درستی استفاده خواهیم کرد؟» 

سریال The Stand در سال‌های 1994 و 2020، به کارگردانی جاش بونه (Josh Boone) و بنجامین کاوالت (Benjamin Cavell)، به خوبی وحشت فراگیر از بیماری مهلک و پرسش‌های فلسفی درباره اراده و ایمان را به تصویر کشیده است. 

 

سخن پایانی

استیون کینگ، فراتر از یک نویسنده ژانر وحشت است. آثار او، با شخصیت‌پردازی‌های عمیق، محیط‌سازی قدرتمند، و پرداختن به مفاهیم انسانی، توانسته‌اند خوانندگان و بینندگان را به سفری فراتر از ترس‌های سطحی ببرند. اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی، با بهره‌گیری از قدرت داستان‌سرایی او، آثارش را به تجربیاتی بصری و عاطفی تبدیل کرده‌اند. کینگ نشان می‌دهد که وحشت نه تنها در سایه‌ها، بلکه در روشنایی زندگی روزمره نیز می‌تواند نهفته باشد.

 جهت خرید آثار استیون کینگ و دیگر آثار داستان جهان، به سایت زی‌مون مراجعه نمایید. 

 

 

 

 

* واژه cemetery در زبان انگلیسی به معنای «قبرستان» است؛ اما استیون کینگ به عنوان یک اسم خاص از املای متفاوت Sematary بهره جسته‌است. به همین سبب، در ترجمه فارسی هم از واژه خاص «غبرستان» به جای «قبرستان» استفاده شده‌است.